نويسنده: سيد فضل الله موسوي
«پدرمآبي» به مفهوم حمايت از فرد در مقابل خود او و منع او از اضرار به خود است که در حقوق سنتي قراردادها در خصوص افراد داراي اهليت قانوني جايگاهي نداشت، ولي امروزه در قوانين حاکم بر روابط کارگر و کارفرما به رسميت شناخته شده و بدينوسيله، دخالت دولت با انگيزه منع کارگران از اضرار به خود در قراردادهاي کار، از طريق مقررات حقوق کار تجويز گرديده است. اين مفهوم به لحاظ نظري و عملي در سنتهاي فکري و نظامهاي حقوقي مختلف، به اندازه منع اضرار به غير، از حمايت فراگير، يکسان و مطلقي برخوردار نبوده و محل اختلاف نظرهاي فراواني است. بر اين اساس، مقاله حاضر ابتدا به طور جداگانه به بررسي جايگاه پدرمآبي در انديشهها و آموزههاي مکاتب فردگرا، جامعهگرا و اسلام پرداخته است و سپس با تشخيص ضعف اين جايگاه در سنت فکري ليبراسيسم و وجود ظرفيت و قابليت پدرمآبي در آموزههاي شريعت اسلام در عين خروج قراردادها از حوزه آن، ديدگاههاي موافق و مخالف را در قالب توجيهها و انتقادها در اين خصوص مورد بررسي قرار داده و در نهايت در راستاي برقراري سازش بين نظرات متغاير، چارچوب و اصولي را براي تجويز سطح مطلوبي از مداخلههاي پدرمآبانه در قراردادهاي کار پيشنهاد مينمايد.