ناصر کاتوزيان؛ محمدهادي عباس زاده
چکيده
اجراي قانون بدون توجه به ويژگيهاي روحي و شخصي افراد، به نتايجي ناعادلانه منجر ميشود. اخلاق اين روند را برنميتابد و تعديل خشکي قواعد حقوقي را توصيه ميکند. هرچند بايدها هستها را بهرسميت ميشناسند، تغيير ميدهند يا طرد ميکنند، هستها نيز خود را بر بايدها تحميل ميکنند و آنها را تغيير ميدهند. اين کارکرد با جلوگيري از اجراي ناعادلانۀ قانون، همانند دريچۀ اطمينان، کارکرد مطلوب و عادلانۀ حقوق را تضمين ميکند. حسننيت يکي از قواعد اخلاقي است که خود را بر حقوق تحميل کرده است. .حسننيت مفهومي کلي و انعطافپذير است و در حقوق در معاني مختلف به کار رفته است. اين اصل در حمايت از اشخاص داراي حسننيت، خشکي قواعد حقوقي را تعديل و بايدها را اصلاح ميکند. حسننيت مترادف جهل به عيب حقوقي است که شخص با جهل به آن، عملي را انجام ميدهد، همچنين در قراردادها در معناي گفتار و رفتار صادقانه بهکار ميرود. معناي نخست، خشکي قواعد حقوقي را در مورد متصرف داراي حسننيت تعديل ميسازد و مفهوم دوم در قراردادها، معياري براي ارزيابي رفتار متعاملين ارائه ميدهد.
کليدواژگان: اعتقاد مشروع؛ تصرف؛ حسننيت؛ سوءنيت؛ گفتار و رفتار صادقانه