1 خدیجه مرادی ؛ 2 نادر مرادی
1استادیار دانشگاه گروه الهیات دانشگاه رازی کرمانشاه: نویسنده مسؤول
2ـ کارشناس ارشد حقوق خصوصی دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات هرمزگان
چکیده
نهاد حضانت برای تأمین سلامت جسمی، روحی و تربیتی طفل است که گاه به دلایل خاص حقوقی از صاحب حق و مسؤول حضانت سلب میشود. رسیدگی به این گونه دعاوی با تشریفات دادرسی عادی مستلزم زمان زیادی است و ممکن است در شرایط اضطراری موجب آسیب جسمی و روحی طفل شود. این موضوع در ماده 7 قانون حمایت خانواده 1391با امکان رسیدگی فوری به دعوای حضانت و صدور دستور موقت پیشبینی شده است.اما قانون مزبور همچنان کاستی ها و خلأهایی دارد که نویسنده در مقاله حاضر به آنها میپردازد. از جمله با بررسی و نقد «موضوع» قرار دستور موقت، پیشنهاد میکند ماده ای در قانون حمایت خانواده گنجانده شود که تصریح کند «موضوع قرار دستور موقت در دعوای حضانت، الزام خوانده به انجام عمل معین است». همچنین مادهای با این مضمون پیشنهاد میکند: « کودکانی که سرپرستی و حضانت آنها به صورت موقت از طرف بهزیستی به برخی خانوادهها داده میشود، در صورتی که در مدت تعیین شده، سلامت جسمی و روحی آنها در معرض خطر تعیین شده، با تقاضای نماینده بهزیستی یا دادستان به عنوان نماینده مدعیالعموم، دادگاه میتواند بدون اخذ تأمین، فوراً دستور موقت صادر نماید و طفل را در اختیار بهزیستی قرار دهد».
کلیدواژگان : حضانت؛ طفل؛ دادگاه؛ دادرسی فوری؛ دستور موقت