محمدجواد جاويد، مهدي يوسفي
چکيده
پسامدرن ها بر اين باورند كه حقوق مالكيت ادبي و هنري به عنوان يكي از شاخه هاي مهم حقوق مالكيت فكري، به منظور حمايت مادي و معنوي از گونه هاي نو از آثار ادبي و هنري و رايانه اي، تداوم روايت هاي كلان مدرنيته است. به اين اعتبار، همه انتقادات روايت هاي كلان عصر تجدد به اين حقوق هم وارد است با اين تفاوت كه در وضعيت كنوني پايبندي به رعايت هرچه بيشتر اين حقوق، تعصبي بي جا در گرايش هرچه بيشتر به سوي بي عدالتي، ديكتاتوري و مطلقه گري در حوزه مغز و فكر است. پيامد اين عمل، زنجيرزدن به تعقل و تفكر و نيز توليد محصولات معنوي بشري در راستاي سود انحصاري مادي در بازار اقتصادي و سرمايه داري جهان معاصر است. اين مقاله با تبيين اين فرضيه از منظر پسامدرن ها، به تحليل وضعيت حقوق مالكيت ادبي و هنري در دوران معاصر مي پردازد.
کليدواژگان: پسامدرنيسم، حقوق بشر، مالكيت فكري، حقوق مالكيت ادبي ، هنري، اقتصاد
دو فصلنامه معرفت حقوقي