قوام كریمی
كارشناس ارشد حقوق خصوصی و رییس شعبه پنج دادگاه حقوقی زنجان
_ اشاعه در مالكیت فكری (معنوی) [1]:
چكیده:
اشاعه، اجتماع حقوق چند نفر به مال معین است كه به طور ارادی یا قهری ایجاد میشود در مالكیت فكری نیز قابل تحقق است. عناصر اشاعه عبارتند از: تعدد حقوق و تعدد مالكین در شیء واحد. موضوع حقوق مالكیت فكری اثر فكری است كه به خلاقیت و آفرینش پدیدآورندگان آن وابسته است. طبق یك نظر خصوصیت بارز اشاعه در مالكیت فكری، آمیختگی دخالت اشخاص در خلق اثر فكری به گونهای است كه تفكیك سهم هر یك امكانپذیر نباشد و نظر دیگر بر آن است كه این اصطلاح بر آثار مشتركی بار میشود كه مطلقاً تفكیك ناپذیرند یا بر مبنای یك برداشت مشترك اما به طور جداگانه به نحوی كه سهم هر یك از همكاران قابل تشخیص است، به وجود میآید. حقوق ایران در انطباق با هر یك از دو نظر فوق، مبهم است و رفع ابهام از قانون در این خصوص ضروری است.
درآمد:
علم حقوق باید بتواند همواره با مسائل نو و جدید هماهنگ شود و با توجه به واقعیتها و نیازهای جامعه تكامل یابد. بدیهی است قوانین یك كشور نمیتواند براساس مسائل نو پیدا، به سرعت دچار تغییر و تحول گردد، بلكه ابتدا باید مسأله جدید را در قالبهای اصولی شناخته شده، گنجاند و سپس راهی برای حل آن پیدا كرد. مفهوم اشاعه در مالكیت فكری، موضوع جدید و پیچیدهای است كه در این مقاله سعی داریم با بررسی متون قانونی موجود، به آن بپردازیم.
الف- مفهوم اشاعه:
اشاعه در لغت، انتشار و پخش كردن جزء است و از نظر حقوقی، انتشار مالكیت شركا در همه اجزای مال مشاع است.
اجتماع حقوق چند نفر بر مال معین (عین موجود یا بر ذمه)، به طور ارادی مانند: شركت اختیاری ماده (573) قانون مدنی یا قهری، مانند: اجتماع حقوق چند وارث بر تركه (ماده 574) قانون مدنی را، اشاعه مال مشاع گویند. اشاعه در مقابل افراز به كار میرود[2].
در تعریف دیگر به استناد ماده (571) قانون مدنی اجتماع حقوق مالكین متعدد در شیء واحد را گفتهاند. اجتماع حقوق مالكین متعدد در شیء واحد به دو صورت مفروض است: یا مشخص است، مانند آن كه دو نفر مالك یك باغ محصور به صورت مشخص هستند كه این اشاعه نیست، اما در صورت دوم، آن است كه موضوع مالكیت هیچ یك از مالكان شیء واحد مشخص نباشد به طوری كه هر جزئی از اجزای شیء واحد در عین حال متعلق حق مالكیت هر یك از ایشان باشد. این صورت از مالكیت را در اصطلاح اشاعه گویند[3].
در اشاعه، مالكیت، هر جزء مال، بین چند نفر مشترك است و حق مالكیت هر شریك منتشر در مجموع مال است و تعریف و انتفاع از هیچ بخشی در انحصار او نیست»، به عبارت دیگر: «سهم هر
شریك از نظر مادی و جغرافیایی تمام مال و از لحاظ حقوقی و اعتباری نسبت معینی از آن است»[4].
ب- عناصر اشاعه:
با توجه به تعاریف فوق، عناصر اشاعه عبارتند از:
1- اجتماع: اشاعه، بر مبنای جمع بیش از یك حق به وجود میآید و تصور اشاعه با یك نفر امكان ندارد.
2- حقوق: حقوقی كه موضوع اشاعه قرار میگیرند انواع مختلف را شامل میشوند. حقی همچون مالكیت كه متعلق آن به تفاوت مورد عین یا منفعت است. چنان كه دو نفر یا بیشتر، ملكی را مشتركاً خریداری نمایند یا این كه ورثه به طور اشتراك مالك منافع مورد اجاره مورث خود باشند. گاه نیز موضوع اشاعه حقی از حقوق است مانند آن كه چند كشاورز به صورت اشتراك نسبت به ملكی حق ارتفاق داشته باشند یا مانند حق خیار و شفعه موروثی[5].
تحقق اشاعه در حقوق، در صورتی است كه حقوق مزبور همه از یك نوع باشند لذا اگر یك نفر مالك عین و دیگری مستأجر ملك باشد، این دو نفر با هم شریك نیستند. یا اگر سه نفر یكی دارای حق انتفاع و دیگری دارای حق ارتفاق و سومی مالك ملك باشد آن سه نفر شریك در مال نیستند[6].
3- تعدد مالكین: همچنان كه در بند «الف» بیان شد در اینجا نیز «تعدد مالكین» لازم است، اما كلمه «مالكین» نباید این توهم را در ذهن به وجود آورد كه اشاعه فقط در مالكیت مادی است، بلكه به معنای عام آن شامل مالكیت حقوق نیز میشوند. مثلاً به صاحبان حق شفعه، حق خیار یا حقوق فكری نیز اطلاق شود.
در واقع میتوان گفت مالك در اینجا به معنای «صاحب» است كه در تعابیر فقهی و حقوقی نیز به كار میرود و مثلاً گفته میشود صاحب حق شفعه یا صاحب حق خیار.
4- شیء واحد: اجتماع حقوق شركا با توجه به قانون مدنی باید در شیء واحد باشد. بدین معنا كه حقوق مختلف افراد در آن شیء قابل تمیز نباشد. اشاعه، ممكن است در مال غیر منقول (مانند اشاعه در زمین) یا منقول (مثل اتومبیل) باشد. شیء مورد شركت میتواند از یك جنس باشد، مثل دو حلب روغن زیتون یا متحدالجنس نباشد، مثل شیر و سركه ولی اگر دو مال مختلف الجنس كه مخلوط شدهاند از یكدیگر قابل تمیز باشند، عنوان شیء واحد بر آن صدق نكرده و اشاعه واقع نمیشود مثل اختلاط گردو با فندق.
طبق یك نظر اشیایی كه پس از اختلاط، عرف آن را شی واحد نمیشناسد، اگر چه امتیاز هر یک
از دیگری داده نشود، شركت ظاهریه حكمیه ایجاد نمیكند[7].
با توجه به مجموع تعاریف و شرایط فوق، بعضی از مؤلفین حقوق مدنی، بر این عقیدهاند كه تعریف مذكور در ماده (571) قانون مدنی بیانگر تعریف عقد شركت نیست، بلكه مبین اشاعه است[8]. بنابراین در بعضی از موارد شركت وجود دارد ولی اشاعه وجود ندارد.
تحقق اشاعه در حقوق، در صورتی است كه حقوق مزبور همه از یك نوع باشند، لذا اگر یك نفر مالك عین و دیگری مستاجر ملك باشد، این دو نفر با هم شریك نیستند.
ج- مفهوم مالكیت فكری (معنوی):
حقوق مالكیت فكری از شاخههای حقوق خصوصی است كه هدف آن حمایت از آثار پدیدآورندگان آثار هنری و علمی است. مؤلف یا پدیدآورنده هر اثری، در صورتی كه از نظر قانون مورد حمایت قرار نگیرد، نمیتواند با آرامش خاطر، اثر خود را به جامعه عرضه نماید.
مالكیت فكری، مالكیت و سلطه قانونی است كه به موجب آن صاحب اثر میتواند از منافع و شكل خاصی از فعالیت یا اندیشه ابراز شده خود به طور انحصاری استفاده نماید[9]. آثار هنری، ابداع و اختراع، زاییده روح و اندیشه بشری است[10]، در تعریف حقوق معنوی گفته شده است: «حقوقی است كه به صاحب آن اختیار انتفاع انحصاری از فعالیت و ابتكار انسان را میدهد، مانند حقی كه نویسنده اثر ادبی یا مخترعی نسبت به آن اثر و اختراع پیدا میكند»[11].
به طور كلی میتوان گفت: «حقوق مالكیت فكری حقوقی است كه موضوع آن اثر فكری است و به خلاقیت و آفرینش پدیدآورندگان آن وابسته است.»
حق معنوی در حقوق ایران مورد پذیرش قرار گرفته است اصل بیست و دوم قانون اساسی كلمه «حقوق» را به طور عام به كار برده است كه اعم از حق مادی و معنوی است. در قانون مسئولیت مدنی نیز حق معنوی به رسمیت شناخته شده است. همچنین قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان در مواد (3) و (4) و قانون ترجمه و تكثیر كتب و نشریات و آثار صوتی، قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای و حق معنوی را به كار برده است…
د- اشاعه در حقوق مالكیت فكری (معنوی):
پیشرفت علم، اختراع و ابتكارات نو، باعث شده تا افراد با همكاری یكدیگر، اثری مشترك را پدید آورند و یا در ایجاد اثری فكری، چندین نفر همكاری كنند، به نحوی كه نمیتوان برای هر یك از آنها علاوه بر حق مؤلف (نسبت به سهم و بخش ویژه او)، حقی برای مجموع اثر قائل شد. (برای مثال در طراحی خودروهای ایران خودرو). لذا اشاعه در حقوق فكری نیز قابل تحقق است و علم حقوق باید روابط شركا را در این خصوص تنظیم نماید. در مورد اشاعه در حقوق فكری دو نظر وجود دارد:
طبق نظریه محدودكننده كه در حقوق آلمان، انگلستان، سوییس و كشورهای اسكاندیناوی و غیره، پذیرفته شده است. چنین آثاری عبارتند از: كارهایی كه به وسیله چندین نفر به وجود میآیند و مشاركت هر یك از پدیدآورندگان درخلق اثر مشترك، به اندازهای به هم آمیخته است كه تشخیص دقیق سهم هر یك از آنها امكانپذیر نیست. از خصوصیت بارز و مشخص چنین آثاری، تفكیك ناپذیری مطلق قسمتهای مختلف آنها است. گاهی این گونه آثار را به نام «آثار ناشی از همكاری تفكیك ناپذیر» میخوانند. حقوق مؤلف، به طور مشترك به این همكاران تعلق دارد كه باید از امتیازات و اختیارات خود طبق یك توافق مشترك برخوردار گردند.
براساس طرز فكر وسیعتری كه در بلژیك، فرانسه، رومانی و چند كشور آمریكای لاتین پذیرفته شده است، آثاری كه با همكاری عدهای خلق میشوند عبارتند از: آثار مشتركی كه مطلقاً تفكیكناپذیر هستند و همچنین آثاری كه به وسیله چندین نفر بر مبنای یك برداشت و الهام مشترك، ولی جدا جدا، به نحوی كه سهم هر یك از همكاران قابل تشخیص است، به وجود میآیند. مثالهایی كه میتوان از این نوع آثار ذكر كرد عبارتند از: اپراها و كمدیهای موزیكال.
خصوصیت این گونه آثار، تفكیك ناپذیری نسبی آنها است. گاهی هم این آثار «آثار مشترك قابل تفكیك» خوانده میشوند. هر یك از همكاران، از یك حق مؤلف نسبت به سهم شخصی خود و ضمناً از یك حق مولف مشترك، با سایر همكاران نسبت به مجموع اثر، برخوردار میشود[12].
شایان ذكر است كه در خصوص مورد اخیر، رویه كشورها متفاوت است؛ مثلاً در كشورهایی مانند: آلمان، فرانسه و ایتالیا، اثر سینمایی به عنوان یك اثر مشترك تلقی میشود.
در ماده (14) قانون حق مؤلف فرانسه، عنوان «مؤلف» فقط برای اشخاص حقیقی كه زیربنای فكری اثر را به وجود آوردهاند، شناخته شده و برای مؤسسه و استودیویی كه فیلم را تهیه كرده است، این حق را قائل نشده است.
ولی در كشورهایی مانند ژاپن، لهستان و رومانی، ضمن این كه برای ایجادكنندگان اثر سینمایی بابت سهمی كه در ایجاد اثر داشتهاند، حق مؤلف قائل میشوند، استودیوی فیلمبرداری را به عنوان دارنده حق مؤلف بر مجموع اثر سینمایی میشناسند، لذا این اثر را به عنوان یك اثر جمعی شناختهاند[13].
اما این كه حقوق مالكیت فكری، تا چه حد در ایران پذیرفته شده است و این كه در صورت پذیرفته شدن، از كدام نوع نظریههای عقیدههای پذیرفته شده در جهان تبعیت میكند، مورد سؤال است.
چنان كه میدانیم، حقوق مالكیت فكری نیز از اقسام حق شناخته شده و قابل انتقال است. لذا در صورتی كه پدیدآورنده یك اثر ادبی فوت میكند، حق تألیف آن به وارثان میرسد و راهی جز مالكیت به نحو اشاعه ورثه باقی نمیماند، همین طور در مورد حق خیار یا حق شفعه، كه پس از فوت مورث، به وارثان به ارث میرسد، چنان چه ماده (445) قانون مدنی مقرر میدارد: «هر یك از خیارات، بعد از فوت منتقل به وراث میشود.»
حال باید به این سؤال جواب داد كه آیا میتوان با استفاده از مقررات احكام شركت و اشاعه در قانون مدنی، آن را به اشاعه در مالكیت فكری نیز تسری داد؟
با توجه به ماده (571) قانون مدنی كه مقرر میدارد: «شركت عبارت است از اجتماع حقوق مالكین متعدد در شیء واحد به نحو اشاعه»، و با عنایت به واژه «شیء»، در این ماده و این كه شیء تبادر به امر مادی مینماید نه معنوی، و تعاریفی كه اكثریت حقوقدانان ارائه نمودهاند، این تصور دور از ذهن است. لذا باید در متون قانونی دیگر، در صدد پیدا كردن اشاعه در مالكیت فكری برآمد و پس از آن به این سؤال پاسخ داد كه آیا میتوان مقررات اشاعه در قانون مدنی را در مورد اشاعه در مالكیت فكری نیز اعمال نمود؟
واضحترین ماده قانونی در این خصوص، ماده (6) قانون حمایت از مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب 1348 است كه چنین مقرر میدارد: «اثری كه با همكاری دو یا چند پدیدآورنده به وجود آمده باشد و كار یكایك آنها جدا و متمایز نباشد، اثر مشترك نامیده میشود و حقوق ناشی از آن، حق مشاع پدیدآورندگان است.»
در این ماده قانونگذار درصدد بوده است كه اشاعه در حقوق فكری را نیز بپذیرد، به خصوص آن كه حق مولف، یك حق مالی است و پس از فوت شخص به وارث میرسد و این نظر از تبصره ماده (12) همان قانون نیز استنباط میشود[14]. همین طور با توجه به نحوه نگارش قانونگذار در قانون ترجمه و تكثیر كتب و نشریات و آثار صوتی مصوب 1352 میتوان اشاعه در مالكیت فكری در ایران را پذیرفت. ماده (1) این قانون چنین آورده است: «… حقوق مذكور در این ماده قابل انتقال به غیر است و انتقال گیرنده از نظر استفاده از این حقوق، قائم مقام انتقال دهنده…. خواهد بود.»
لذا اگر پدیدآورنده اثر حقوقی خود را به چند نفر انتقال دهد راهی جز این باقی نمیماند كه قائل به اشاعه در این حق بود.
اشاعه در حقوق فكری ایران نیز پذیرفته شده است، اما در این كه آیا میتوان مقررات مواد (571) به بعد قانون مدنی در خصوص اشاعه مورد اشاعه را در حقوق فكری نیز پذیرفت، جای سؤال است.
ماده (3) همین قانون مقرر میدارد:«نسخه برداری یا ضبط یا تكثیر آثار صوتی كه بر روی صفحه، نوار یا هر وسیله دیگر ضبط شده است، بدون اجازه صاحبان حق یا تولید كنندگان انحصاری یا قائم مقام قانونی آنان برای فروش ممنوع است….»، با توجه به عبارات به كار رفته در این ماده بین «صاحبان حق» و «تولیدكنندگان انحصاری یا قائم مقام آنان»، كه به صورت جمع به كار رفته، میتوان قائل به اشاعه در حقوق مالكیت فكری بود. بنابراین با استفاده از مجموع این مواد قانونی، میتوان گفت كه اشاعه در حقوق فكری ایران نیز پذیرفته شده است، اما در این كه آیا میتوان مقرات مواد (571) به بعد قانون مدنی در خصوص اشاعه مورد اشاعه را در حقوق فكری نیز پذیرفت؟ جای سؤال است.
طبق یك نظر تعریف مذكور در ماده (571) قانون مدنی بیانگر تعریف عقد شركت نیست، بلكه مبین اشاعه است و با تدقیق در این مواد (مواد 571 به بعد) و به ویژه ماده (582) و (584) كه مقرر میدارد: «شریكی كه بدون اذن یا خارج از حدود اذن تصرف در اموال شركت نماید، ضامن است»، میتوان گفت كه مقررات این مواد به اشاعه در حقوق فكری نیز تسری مییابد، مگر در مواردی كه مختص شركت در اموال مادی است.
نتیجهگیری:
اشاعه حقوق فكری در حقوق ایران، پذیرفته شده است و با توجه به نحوه نگارش ماده (6) قانون حمایت حقوق مؤلفان… كه مقرر كرده است:«اثری كه با همكاری دو یا چند پدیدآورنده به وجود آمده باشد و كار یكایك آنان جدا و متمایز نباشد، اثر مشترك نامیده میشود…»، نمیتوان به طور دقیق مشخص نمود كه مبنای این حق در نظام حقوقی ایران بر كدام یك از نظریههای پذیرفته شده در جهان منطبق است. احتمالاً قانونگذار در این قانون، نظر بینابینی داشته است و با چشم پوشی از ایرادهای وارد بر ماده (475) قانون مدنی میتوان گفت حقوق ایران در خصوص اشاعه در مالكیت معنوی به طرز تفكر گروه دوم، یعنی حقوق كشورهایی چون بلژیك، فرانسه، رومانی و چند كشور آمریكای لاتین، گرایش داشته است.
در بعضی قوانین البته كه لازم بوده است قانونگذار اصول اشاعه در مالكیت فكری را عنوان كرده و مورد بحث و بررسی قرار داده است، اما اصل آن مورد توجه قانونگذار ایران قرار نگرفته است كه این امر نقص بزرگی است ولی با توجه به پذیرفته شدن كلی قاعده اشاعه در حقوق مالكیت فكری مربوط، میتوان این قاعده را به سایر قوانین و از جمله قانون حمایت از نرمافزارهای رایانهای نیز تسری داد.
[1] – نشریه پیام آموزش – پیام شماره 34.
[2]– لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، تهران، انتشارات گنج دانش، چاپ 4، ص45.
[3]– شهیدی، مهدی، مجموعه مقالات حقوقی، تهران، انتشارات مجد، چاپ اول، 1385، صص 88-87.
[4]– كاتوزیان، ناصر، اموال و ملكیت، ص 132.
[5]– شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، جلد اول، ص 378 و نجفی، جواهر الكلام، جلد26.
[6]– نجفی، منبع پیشین، جلد 26.
[7]– امامی، سید حسن، حقوق مدنی، جلد 2.
[8]– عدل، منصور السلطنه، حقوق مدنی، ص 382.
[9]– نوروزی، علیرضا، حقوق مالكیت فكری.
[10]– نقل از همانجا.
[11]– كاتوزیان، همان منبع.
[12]– نوروزی، همان منبع.
[13]– همان جا.
[14]– ماده (12) ق.ح. از… تبصره: مدت حمایت اثر مشترك موضوع ماده (6) این قانون سی سال بعد از فوت آخرین پدیدآورنده است.