منیژه یاقوتی
(دادیار ناظر زندان دادسرای عمومی و انقلاب مشهد)
از من خواسته شده است که به این پرسش که چرا جایگزینهای حبس باید به جای زندان مورد استفاده قرارگیرد پاسخ دهم .این بدان معناست که دلایلی وجود دارد که بر مبنای آن زندان باید کمتر مورد استفاده قرارگیرد و ابزارهای دیگری باید برای مجازات ایجاد شود تا مردم در خانه و جامعه خود زندگی کنند و در عین حال به خاطر آنچه انجام دادهاند مبلغی به عنوان غرامت پرداخت کنند و یا زندانیانی که قبل از محاکمه بازداشت شدهاند به خانه فرستاده شوند، اما این اطمینان نیز وجود داشته باشد که در مرحله تحقیقات مداخله نکنند.
در این مورد دلایل زیادی وجود دارد، ولی من آن را روی سه نکته متمرکز میکنم. این دلایل صرفاً مربوط به بحثهای جرم شناسی نمیشود. البته از دیدگاه تحقیقات جرم شناسی نیز بحث جایگزینهای حبس مورد پذیرش قرار گرفته است، اما هیچیک از این دلایل مربوط به حقوق بشر نیست. اگر ما از دیدگاه حقوق بشر نیز به مسئله بنگریم، جایگزینهای حبس مورد قبول واقع
میشود؛ چراکه محدود کردن آزادی اشخاص نقض جدی حقوق آنان محسوب میشود.
دلایل دیگر مربوط به سیاست ها و طرز تفکرافراد است. هر دولتی میتواند تا حدی که سیاستها به آن اجازه می دهد جمعیت کیفری خود را کاهش دهد و در عین حال رویه معقولی در قبال جرم داشته باشد، نظیر سوئد که به ازای هر 100000 نفر، 60 زندانی دارد. من از انگلستان هستم جایی که جمعیت کیفری آن از 66000 نفر در ژانویه امسال به حدود 73000 نفر تا هفته پیش رسیده است، یعنی رشدی معادل 10% در امسال، در حالی که سال هنوز به پایان نرسیده است .
زندانیان در انگلستان از یک طرف جوان تر و از طرف دیگر مسن تر میشوند. سن مسئولیت کیفری، یعنی سنی که در آن شخص به علت ارتکاب جرم محکوم میشود، در انگلستان 10سال است که در امریکای لاتین سن پایینی تلقی میشود، و چنین برداشتی کاملاً درست است. در انگلستان مجازاتهای کیفری برای اشخاصی که 12 سال دارند صادر میشود. همچنین تعداد جوانان زندانی در این کشور بیش از سایر کشورهای اروپایی است. با این حال، در انگلستان جایگزینهای حبس کاملاً مورد پذیرش قرار گرفته است. جایگزینهای جدید هر سال ایجاد میشوند که به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند و در عین حال زندان نیز در بسیاری موارد استفاده میشود.
اجازه دهید یک دلیل کاملا قابل قبول برای استفاده از جایگزین ها به جای زندان در مواردی که استفاده از آن مقدور باشد بیان نمایم. به طوری که جمعیت زندان متشکل از مردم اندکی باشد که واقعاً باید حبس شوند، این دلیل مربوط به بهداشت و سلامت عمومی است. زندانها مکانهایی کاملاً مضر برای سلامتی هستند، نه فقط از حیث سلامتی زندانیان و کارکنان زندان بلکه از حیث سلامتی مردمی که در خارج از زندانها هستند.
در روسیه10% از جمعیت 900000 نفری زندانیان مبتلا به بیماری سل فعال هستند. هر سال 350000 نفر زندانی از زندانهای روسیه آزاد می شوند که برخی از آنها در اواسط معالجه بیماری سل هستند و زمانی که ادامه معالجه سل قطع شود مبتلا به نوع بسیار خطرناکی از سل مقاوم
میگردد .
سل، ایدز و هپاتیت ب و ث در زندانها بین 3 تا 100 برابر بیش از خارج از زندان است. در اروپا یک چهارم از استفاده کنندگان مواد مخدر که زندانی هستند تزریق مواد مخدر را از زندان آغاز
کردهاند. آنها از سرنگ مشترک استفاده میکنند و بدین ترتیب آلودگی به سرعت منتشر میشود.
ما دلایل روشنی از تأثیر زندانها بر بهداشت عمومی داریم. میکروبهایی که باعث بیماری سل
می شوند را میتوان در حال حاضر از طریق DNA تجزیه و تحلیل نمود. پژوهشگران در امریکا (تنسی) و انگلستان (لندن) دریافتهاند که چگونه و با چه سرعتی میکروب سل از زندانیان و اشخاصی که به زندان مرتبط هستند به مردمی که هیچ ارتباطی با آنان ندارند منتقل میشود. بدین ترتیب استفاده زیاد از مجازات حبس عدم امنیت و ورود خسارت به جامعه را افزایش میدهد؛ چراکه باعث انتشار بیماری در جامعه می شود و سلامت عمومی را تهدید میکند.
ازدحام بیش از حد در زندانها نیز بخشی از مشکل بهداشتی است. گاهی اوقات دولتها زندانهای جدید میسازند و تلاش میکنند مشکل ازدحام در زندان ها را حل کنند. با این حال هیچ کشوری تا کنون از طریق ساخت زندانهای جدید موفق به رفع مشکل ازدحام زندانها نشده است.
در انگلستان در این خصوص چرخهای به وجود آمده است. ما با مشکل ازدحام بیش از حد در زندان ها مواجه هستیم، بنابراین اقدام به ساخت زندانهای جدید میکنیم و مشکل ازدحام رفع
میشود. شش ماه بعد مجدداً مشکل ازدحام به وجود می آید، دو سال بعد بحرانی در این مورد ایجاد میشود . ما باید زندانهای بیشتری بسازیم و مو ضوع به همین ترتیب ادامه پیدا میکند.
حدود 12% از زندانیان انگلستان در زندانهای خصوصی هستند. احساس عمومی در قلمرو سیاست این است که خصوصی کردن زندان ها منافع مورد نظر را ایجاد نکرده است.
اخیراً دو زندان خصوصی در انگلستان به بخش دولتی واگذار شدند. اداره یکی از زندانهای خصوصی مربوط به جوانان به قدری نامطلوب بود که دولت از شرکت ذیربط خواست تا مدیر آن را بر کنار کند و به جای وی مدیری از بخش عمومی منصوب نماید .
دلیل دیگر برای سیاستگزاران در مورد استفاده از مجازاتهای جایگزین حبس این است که موافقت عموم مردم با زندان به حدی که سیاستگزاران تصور میکنند نیست. اخیراً برخی دانشگاهها کتابی را منتشر کردهاند که در آن مواضع عموم مردم نسبت به جایگزینهای حبس در کشورهای انگلیسی زبان منتشر شده است .
در اینجا برخی از نتایج آن ذکر میشود:
1ـ تحقیقات در بسیاری از کشورها نشان میدهد که مردم از مجازاتهای جایگزین حبس حمایت میکنند.
2ـ تحقیقات همچنین نشان میدهد که سیاستگزاران و افرادی که خط مشی عدالت کیفری را ایجاد میکنند تا کنون به این مطلب واقف نشده بوده اند که مردم از مجازاتهای جایگزین حبس حمایت می کنند .
3ـ در تحقیقات راجع به ازدحام بیش از حد در زندانها زمانی که از مردم سؤال شد بیشتر موافق ساخت زندان هستند یا استفاده از مجازاتهای جایگزین، اکثریت آنان مجازاتهای جایگزین را مناسب دانستهاند.
حتی در امریکا که حسب تحقیقات به عمل آمده میزان حمایت مردم از مجازات زندان بالاتر است، دو سوم آمریکاییها موافق جایگزینهای حبس و یک سوم مخالف آن هستند. یک تحقیق
بین المللی نیز در این مورد وجود دارد که کشورها را مورد مقایسه قرار داده است. در این تحقیق از مردم سؤال شده است که “مجازات مناسب برای جوان 21 ساله ای که شیشه خانهای را شکسته و یک تلویزیون رنگی را سرقت کرده و این دومین جرم وی محسوب میشود چیست ؟ “
در اتریش (بالاترین میزان) 86% از مردم موافق با مجازات جایگزین بودهاند و پس از آن فرانسه با 84% آمار قرار دارند. آمار نشان داده است که در 13 کشور بیشتر از 50% از مردم موافق مجازات جایگزین بودهاند. کمترین میزان مربوط به امریکا با آمار38% و قبل از آن انگلستان با آمار 44% بوده است.
مردم چه مجازات جایگزینی را مناسبتر میدانند؟ در این مورد اکثر مردم مجازاتهای جایگزینی را مناسب میدانند که مستلزم پرداخت غرامت باشد، چه به صورت پرداخت به قربانی و چه پرداخت غرامت به جامعه.
تحقیقات مفصلی در این مورد در انگلستان انجام شده است و نتیجه آن است که مردم میخواهند مجازات جایگزین نتیجه مفیدی داشته باشد ، مجرم را اجتماعی کند و این فکر را در او ایجاد کند که در قبال مردم دیگر مسئول است. به عبارت دیگر، این تصور وجود دارد که باید کاری انجام شود تا “آنچه را که واقع شده است اصلاح کند.”
علاوه بر این، افکارعمومی عقیده ای به سیستم کیفری برای مقابله با جرم ندارد. وقتی از آنان سؤال میشود که بهترین اقدام برای مقابله با جرم چیست؟ آنها پاسخ نمی دهند: زندانهای بیشتر بلکه میگویند: ” تحصیلات بیشتر و ایجاد شغل برای جوانان .”
آخرین دلیل من برای استفاده از مجازات جایگزین نیز همین است. دولت ها میتوانند استفاده از مجازات حبس را کاهش دهند و به جای آن مجازات های جایگزین ایجاد نمایند و با این حال یک سیاست معقول کیفری داشته باشند و مجدداً نیز انتخاب شوند. در نیوزیلند قانون جدیدی در سال 2002 .م، به تصویب رسید که به موجب آن قضات موظفند در هنگام صدور حکم برای یک مجرم ” ابتدا به این فکر کنند که مجرم را به زندان نفرستند”. به رغم تصویب قانون فوق، دولت مذکور مجدداً در انتخابات به پیروزی رسید .
در کانادا جمعیت کیفری کنترل شده و کاهش یافته است. آنها مجازات مشروط جدیدی به وجود آوردهاند. بدین ترتیب که مجازات های حبس کمتر از دو سال در بسیاری از موارد تعلیق میشود و مجرمین مکلفند شرایط خاصی از جمله انجام خدمات اجتماعی را رعایت نمایند.
نرخ زندانیان در کانادا از 115 نفر در سال 1998 به 102 نفر در سال 2001 کاهش یافتهست. علاوه بر این، آنها یک سری آگاهیهای عمومی را ارائه داده اند تا خاطر نشان کنند به چه علت چنین رویه ای را برگزیدهاند. در یکی از متنهای تحصیلی آنان آمده است: ” انسان فقط باید به تجربه ایالات متحده امریکا بنگرد تا ببیند که تکیه صرف بر مجازات حبس چگونه به یک بن بست منتهی شده است.” دولت کانادا نیز به رغم انجام این اقدامات تا کنون از قدرت کنار گذاشته نشده است و بنابراین، دلیل سوم برای استفاده از جایگزینهای حبس به جای زندان این است که چنین چیزی از نظر سیاسی امکان پذیر است.
اجازه دهید چیزی را که اوایل امسال در بازدید خود از ایران با آن مواجه شدم شرح دهم. ما جلسهای در مورد مواد مخدر داشتیم و اینکه چگونه باید با مجرمین مواد مخدر برخورد شود. در این جلسه دانشجوی جوانی خاطر نشان کرد:” در ایران در چند سال اخیر 8000 قاچاقچی مواد مخدر اعدام شدهاند و با این حال قاچاق مواد مخدر هنوز وجود دارد. آیا وقت آن نرسیده است که به
گونهای دیگر عمل کنیم؟ “
در این مورد حق با او بود. وقت آن رسیده است که در سیستمهای کیفری خود به گونهای دیگر عمل کنیم.
سخنرانی خانم ویویان استرن -در کنفرانس امریکای لاتین راجع به اصلاحات کیفری و جایگزینهای حبس (کاستاریکا ـ پنجم تا یازدهم نوامبر2002)