محمدرضا عدالتخواه
(رئیس دادگاه تجدیدنظر و معاون قضایی رئیس کل دادگستری استان مرکزی)
مقدمه
در سال 1369 به عنوان کار آموز قضائی در جلسه دادگاه کیفری یک تهران که به پرونده مربوط به بیاحتیاطی در امر رانندگی منجر به قتل غیر عمدی رسیدگی مینمود حضور داشتم و در آن پرونده زنی باردار بر اثر تصادف به قتل رسیده، و جنین نه ماهه او نیز به تبع فوت مادر، حیاتش سلب شده بود. یکی از شعب دادگاههای کیفری یک تهران بدون توجه به موضوع بار دار بودن مقتوله فقط حکم به پرداخت یک فقره دیه زن مسلمان صادر نموده بود که پس از نقض این رأی از سوی دیوانعالی کشور پرونده جهت رسیدگی مجدد به شعبه دادگاه کیفری یک که در آن کارآموزی
مینمودم، به عنوان دادگاه هم عرض ارجاع شد. پس از انجام محاکمه، قاضی دادگاه با احراز این موضوع که جنین پس از ولوج روح، بر اثر تصادف و قتل غیر عمدی مادرش فوت نموده، دیه یک مرد مسلمان را نیز اضافه بر دیه یک زن مسلمان ثابت تشخیص داد و در صدد انشاء رأی بر آمد. از قاضی دادگاه سؤال کردم قتل در ماه حرام واقع شده است یا خیر؟ که با بررسی اوراق پرونده اظهار داشت، چیزی در این رابطه در پرونده منعکس نیست، لیکن با مراجعه به تقویم سال وقوع جرم، مشخص شد قتل در ماه حرام ارتکاب یافته، و این موضوع مغفول عنه واقع شده است. پس از این ماجرا، هر گاه پروندهای با موضوع قتل مطرح میشد، ناخودآگاه زمان وقوع بزه را با ماه قمری تطبیق میدادم، به ویژه در دادگاه تجدیدنظر که بارها شاهد مواردی بودم که بعضی از دادگاههای بدوی بدون تطبیق ماه شمسی با ماه قمری از صدور حکم به پرداخت ثلث دیه غفلت نموده بودند. یکی از دلایل این نوع غفلت، در اختیار نداشتن تقویم سالهای گذشته بود،که دستیابی به آنها ،وقت زیادی را از دادگاه میگرفت. بنابراین، برای رفع این معضل، از سال 1374تا سال 1386کلیه ماههای شمسی با ماههای قمری تطبیق داده شد و در رابطه با تغلیظ دیه نیز مقالهای تحریر گردید.
اسباب تغلیظ دیه
دیه یکی از احکام امضایی و تعبدی اسلام است، که تغلیظ آن به میزان یک سوم در بین مذاهب خمسه اتفاقی است، لیکن در اسباب تغلیظ دیه اختلاف نظر وجود دارد.
فقیهان امامیه اسباب تغلیظ دیه را منحصراً از حیث زمان و مکان وقوع قتل به این شرح بیان نموده اند.
الف – زمان وقوع قتل:
چنانچه قتل در یکی از ماههای حرام که عبارتند از محرم، رجب، ذی القعده و ذی الحجه واقع شود یک سوم دیه به اصل دیه قتل، از همان جنس دیهای که قاتل انتخاب نموده، اضافه میگردد؛ و در این خصوص اختلافی بین فقیهان وجود ندارد و بر آن ادعای اجماع نیز شده است.[1] و حرمت ماههای حرام قبل از اسلام نیز وجود داشته و از احکام امضائی میباشد.
ب – مکان وقوع قتل :
یکی از اسباب تغلیظ دیه، به جهت حرمت مکان وقوع قتل است. در این که قتل در کدام یک از امکنه به جهت قداست و حرمت آن موجب تغلیظ دیه است، بین فقیهان امامیه اختلاف نظر وجود دارد.
غالب فقیهان، قتل در حرم مکه مکرمه را به جهت هتک حرمت این مکان مقدس و با عظمت، از موجبات تغلیظ دیه میدانند.[2] لیکن تعدادی از فقیهان این حکم را به سایر اماکن متبرکه و مشاهد مشرفه تسری دادهاند مرحوم علامه حلی با بیان نظر مرحوم شیخ طوسی در کتاب نهایه، قتل در بیت الله الحرام و حرم رسول الله و سایر قبور ائمه اطهار (علیهم السلام) را از موجبات تغلیظ دیه میداند. [3]
البته در رابطه با تغلیظ دیه در مکه مکرمه نصی وجود ندارد، بلکه به جهت اشتراک در حکم حرمت، متأخرین به تبع متقدمین از فقها قتل در مکه مکرمه را نیز مشمول تغلیظ دیه میدانند. [4]
فقیهان مذاهب اربعه، علاوه بر وقوع قتل در ماههای حرام و حرم مکه مکرمه، قتل اقربای نسبی نزدیک را نیز از اسباب تغلیظ دیه میدانند.[5] لیکن فقیهان امامیه، همان طور که بیان شد، صرفاً قتل اقربا را از موارد تغلیظ دیه نمیدانند،[6] مگر اینکه اقربا در ماه حرام یا حرم مکه معظمه به قتل رسیده باشند که دیه آنان، یک سوم اضافه میشود و در این رابطه تفاوتی بین اقربا و غیره نیست .
تبصره ذیل ماده (299) قانون مجازات اسلامی که اشعار میداشت:” حکم فوق در مواردی که مقتول از اقارب قاتل باشد جاری نمیگردد” بر این موضوع تصریح مینمود که قتل اقارب به تنهایی موجب تغلیظ نیست، نه اینکه اگر اقارب در ماه حرام یا حرم مکه به قتل برسند مستثناء از حکم تغلیظ دیه باشند. این چنین برداشتی را فقهای شورای نگهبان در نظریه شماره 3559 مورخ 8/6/71 خلاف شرع اعلام نمودهاند.[7] و در تاریخ مجلس شورای اسلامی این تبصره را حذف نمود، تا این تفاوت برداشت که از ابهام در نگارش آن ناشی می شد برطرف گردد.
ماده (299) قانون مجازات اسلامی به پیروی از قول مشهور فقیهان امامیه صرفاً قتل در ماه حرام یا مکه مکرمه از موارد تغلیظ دیه است. نکته قابل توجه در آن، تصریح به وقوع قتل و صدمه در ماه حرام است تا یک سوم دیه اضافه گردد. بنابراین اگر صدمه در ماه حرام واقع شود و قتل به دنبال صدمه در ماه حرام نباشد، از موجبات تغلیظ دیه نیست. [8]
سؤال: تغلیظ دیه مربوط به چه نوع قتلی است؟
در ماده (5) قانون مجازات اسلامی[9] (دیات) مصوب1361 (9) صراحتاً قتل اعم از عمدی و غیر عمدی، در مکه معظمه یا یکی از چهار ماه حرام را از موارد تغلیظ دیه بر شمرده است؛
لیکن در ماده (299) قانون مجازات اسلامی مصوب 1370، این تصریح وجود ندارد، و به طور مطلق به قتل اشاره شده است. به نظر میرسد، قانونگذار هر سه نوع قتل اعم از عمد، غیر عمد و خطئی محض را چنانچه در ماه حرام یا مکه معظمه واقع شود، مشمول تغلیظ دیه میداند و اداره حقوقی قوه قضائیه و بعضی از مراجع تقلید نیز با این نظر موافق هستند. [10] لیکن بعضی از مراجع معظم تقلید، تغلیظ دیه در قتل خطئی محض را نپذیرفتهاند. [11]
حضرت آیت الله العظمی خوئی (ره) نیز چنانچه قتل عمدی و خطئی در ماه حرام واقع شده باشد را از موجبات تغلیظ دیه میدانند. [12]
البته به نظر میرسد در قتل عمدی که به جهت وجود مانع، قصاص به دیه تبدیل شود، دیه تغلیظ میگردد، نه در مواردی که قاتل و اولیای دم به مبلغی غیر از دیه شرعی مصالحه نمایند، و همچنین اگر اولیای دم خواستار قصاص نفس باشند به جهت منتفی شدن موضوع دیه تغلیظ آن نیز سالبه به انتفاء موضوع است، لیکن چنانچه در قتل عمد به دیه شرعی مصالحه شود اطلاق عنوان دیه در صورتی که قتل عمد در ماه حرام واقع شده باشد ثلث دیه را نیز به عنوان تغلیظ شامل
میشود.
ممکن است از عبارت فقهی فوق این گونه نیز برداشت شود که هر چند مجازات اولیه قتل عمد قصاص نفس است، لیکن به جهت حفظ حرمت ماههای حرام و حرم مکه مکرمه، قاتل در قتل عمدی به عنوان جریمه، از باب هتک حرمت،میبایست علاوه بر قصاص نفس، یک سوم دیه به اولیای دم مقتول بپردازد.
مرحوم صاحب جواهر ضمن عدم پذیرش این نظر، یک سوم زیاده بر دیه را درجایی جائز میداند که دیه اخذ میشود و نظریه مرحوم شهید ثانی را مبنی بر وجوب پرداخت یک سوم دیه علاوه بر قصاص را غیر واضح میداند. [13] شهید ثانی،قتل در ماه حرام وآنچه درحکم آن است (قتل در حرم مکه مکرمه) را مستلزم پرداخت دیه زیاده بر قصاص اعلام نموده است. [14]
فقیهان معاصر نیز غالباً در قصاص موضوع تغلیظ را نپذیرفتهاند. [15]
سؤال:چنانچه اسباب تغلیظ دیه در یک قتل جمع شود، آیا موجب پرداخت دو ثلث دیه خواهد شد
یا خیر؟ به عبارت دیگر، اگر کسی در حرم مکه معظمه و در ماه حرام مرتکب قتل شود که مستوجب پرداخت دیه است، به عنوان تغلیظ، یک سوم به دیه مقدر اضافه می شود یا دو سوم؟
مرحوم صاحب جواهر با توجه به قاعده عدم تداخل اسباب، قائل به پرداخت دو ثلث دیه
میباشد؛[1] یعنی چنانچه قتل در مکه معظمه و در ماه حرام واقع شود علاوه بر دیه، میبایست دو ثلث نیز از باب وجود دو سبب به عنوان تغلیظ اضافه شود، لیکن مرحوم شهید ثانی ضمن بیان دو نظر در این خصوص:
الف) پرداخت دو ثلث به جهت تعدد اسباب که تعدد سبب اقتضای تعدد مسبب را دارد .
ب) با توجه به اصل عدم زیاده و صدق تغلیظ حتی با پرداخت یک سوم دیه تحقق مییابد.
نظریه دوم را بهتر می داند و پرداخت دو سوم را با جمع اسباب نپذیرفته اند. [2]
با توجه به ماده (7) قانون مجازات اسلامی که به جرایم ارتکابی از سوی ایرانیان در خارج از کشور اجازه رسیدگی را در صورت حضور متهم در ایران داده است، چنانچه یک نفر ایرانی در حرم مکه مکرمه و در ماه حرام مرتکب قتل مستوجب پرداخت دیه شود و در ایران پرونده مطرح گردد با عنایت به سکوت قانون در این خصوص، دادگاه میبایست در اجرای اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ماده (214) قانون آیین دادرسی کیفری با مراجعه به منابع فقهی معتبر یا فتاوای معتبر حکم قضیه را صادر نماید. [3]
در بین فقیهان اهل سنت نیز پیروان مذاهب حنبلی و حنفی به جمع اسباب در تغلیظ دیه اعتقاد دارند، لیکن پیروان مذاهب شافعی و مالکی جمع بین اسباب را نپذیرفتهاند”لا یجمع بین تغلیظین “.
بنابراین در صورت وقوع قتل حتی با وجود جمع سه سبب فقط یک ثلث دیه از باب تغلیظ به عنوان جریمه به دیه مقدر پذیرفتهاند . [4]
در پایان، این نکته قابل توجه است که شروع ماه قمری از زمان غروب خورشید و رؤیت هلال میباشد و باید قاضی در تشخیص وقوع قتل در ماه حرام حین مطالعه پرونده به این مهم دقت نماید. در این رابطه از مراجع معظم تقلید نیز استفتاء شده است. [5]
×نتیجه گیری:
1-تغلیظ دیه شامل هر نوع قتلی است که میبایست دیه پرداخت شود و چنانچه در قتل عمد بر اساس مجازات اولیه آن قصاص نفس اجرا شود وقوع قتل در ماه حرام مستوجب پرداخت یک سوم دیه نیست.
2- صرفاً قتل در ماه حرام یا مکه معظمه موجب تغلیظ است و قتل اقارب به تنهایی سبب تغلیظ دیه نمیباشد.
3- تفاوتی در قتل اقربا و سایرین برای تغلیظ دیه در فقه امامیه وجود ندارد و ملاک تغلیظ وقوع قتل در ماه حرام یا مکه معظمه است.
4-اسباب تغلیظ با توجه به اصل عدم تداخل و اینکه اقتضای هر سبب ایجاد مسبب است با هم جمع شده و میبایست دو ثلث دیه اضافه شود.
5- ارتکاب قتل و وقوع صدمه هر دو باید در ماه حرام باشد تا دیه تغلیظ شود.
سؤال الف: ابتدای شروع ماه های حرام از شب قبل است یا روز اول ماه؟ ج) شب.
سؤال ب: اگر شب است از هنگام غروب آفتاب است یا مغرب (هنگام اذان مغرب) ج) غروب.
ب) میرزا جواد تبریزی: ابتداء ماه قمری در ماه های حرام مانند ماه های دیگر ازرؤیت هلال شروع می شود که شب اول هم مثل روز داخل در شهر حرام است و دیه تغلیظ میشود.
ج) آیت الله العظمی مکارم شیرازی: ابتدای ماه های حرام از شب اول ماه و هنگام غروب آفتاب است.
د) آیت الله العظمی اردبیلی: شروع ماه، اول شب است، یعنی وقتی که خورشید غروب کرد، ماه داخل شده است پس اگر قتل در ماه حرام بعد از آن زمان واقع شده و تحقق یافته دیه اش تغلیظ میشود.
جدول تطبیق ماه های شمسی با ماههای قمری جدول ذیل که توسط همکار محترم جناب آقای عدالتخواه تهیه گردیده، به منظور تسهیل در امر تطبیق ماه های شمسی به ماههای قمری که از موارد مبتلا به در پرونده های قتل در دادگاه ها میباشد، به نظر خوانندگان و همکاران گرامی میرسد. امید است قابل استفاده و بهره برداری در راستای وظایف قضایی آنان باشد.
1374 1375
3/9/74 ــ 1 رجب 1416 23/8/75 – 1 رجب 1417
2/10/74ــ 30رجب 1416 21/9/75 – 29 رجب 1417
10/3/74 ــ 1محرم 1416 30/2/75 – 1 محرم 1417
8/4/74 – 30 محرم 1416 28/3/75 – 30 محرم 1417
11/2/74 – 1 ذی الحجه 1415 1/2/75 – 1 ذی الحجه 1416
9/3/74 – 30 ذی الحجه 1415 29/2/75 – 29 ذی الحجه 1416
13/1/74 – 1 ذی القعده 1415 2/1/75 – 1 ذی العقده 1416
10/2/74 – 29 ذی القعده 1415 31/1/75 – 30 ذی العقده 1416
1376 1377
11/8/76 – 1 رجب 1418 28/12/77 – 1 ذی الحجه 1419
10/9/76 – 30 رجب 1418 29/12/77 – 2 ذی الحجه 1419
18/2/76 – 1 محرم 1418 29/11/77 – 1 ذی القعده 1419
16/3/76 – 30 محرم 1418 27/12/77 – 29 ذی القعده 1419
20/1/76 – 1 ذی الحجه 1417 30/7/77 – 1 رجب 1419
17/2/76 – 29 ذی الحجه 1417 29/8/77 – 30 رجب 1419
1/1/76 – 11 ذی القعده 1417 8/2/77 – 1 محرم 1419
19/1/76 – 29 ذی القعده 1417 5/3/77 – 29 محرم 1419
10/1/77- 1 ذی الحجه 1418
7/2/77- 29 ذی الحجه 1417
1378 1379
18/12/78 ـ 1 ذی الحجه 1420 7/12/79 – 1ذی الحجه 1421
29/12/78 – 12 ذی الحجه 1420 30/12/79 – 24 ذی الحجه 1421
18/11/78 – 1ذی القعده 1420 7/11/79 – 1 ذی القعده 1421
17/12/78 – 30 ذی القعده 1420 6/12/79 – 30 ذی القعده 1421
19/7/78 – 1 رجب 1420 8/7/79 – 1رجب1421
18/8/78 – 30 رجب 1420 7/8/79 – 30 رجب 1421
29/1/78 – 1محرم 1420 18/1/79 – 1 محرم 1421
26/2/78 – 29 محرم 1420 16/2/79 – 3 محرم 1421
1/1/78 – 3 ذی الحجه 1419 2/1/79 – 13 ذی الحجه 1420
1/1/77 – 22 ذی القعده 17/1/79 – 29 ذی الحجه 1420
28/1/78 – 30 ذی الحجه 1419
1380 1381
25/12/80- 1 محرم 1423 14/12/81 – 1 محرم 1424
29/12/80 – 5 محرم 1423 29/12/81 – 16 محرم 1424
25/11/80 – 1 ذی الحجه 1422 14/11/81 – 1 ذی الحجه 1423
24/12/80 – 30 ذی الحجه 1422 13/12/81 – 30 ذی الحجه 1423
25/10/80 – 1 ذی القعده 1422 15/10/81 – 1ذی القعده1423
24/11/80 – 30 ذی القعده 1422 13/11/81- 29ذی القعده1423
28/6/80 – 1 رجب 1422 18/6/81- 1 رجب 1423
25/7/80 – 29 رجب 1422 15/7/81- 1رجب1423
7/1/80 – 21 محرم 1422 1/1/81- 6 محرم1423
4/2/80 – 29 محرم 1422 24/1/81- 29 محرم 1423
1/1/80 – 25 ذی الحجه 1421
6/1/80 – 30 ذی الحجه 1421
1382 1383
1/1/82- 17 محرم 1424 1/1/83 – 28 محرم 1425
14/1/82 – 30 محرم 1424 3/1/83 – 30 محرم 1425
7/6/82- 1 رجب 1424 28/5/83 – 1 رجب 1425
5/7/82 – 30 رجب 1424 26/6/83- 30 رجب 1425
4/10/82 – 1 ذی القعده 1424 24/9/83- 1 ذی القعده 1425
3/11/82 – 30 ذی القعده 1424 22/10/83- 1 ذی القعده 1425
4/11/82 – 1 ذی الحجه 1424 23/10/83 – 1ذی الحجه 1425
2/12/82 – 1 ذی الحجه 1424 22/11/83- 30 ذی الحجه1425
3/12/82 – 1 محرم 1425 23/11/83- 1 محرم 1426
29/12/82 ــ 27 محرم 1425 21/12/83- 29 محرم 1426
1384 1385
16/5/84- 1 رجب 1426 5/5/85 – 1 رجب 1427
14/6/84- 30 رجب 1426 3/6/85 -30 رجب 1427
13/9/84 – 1 ذی القعده 1426 2/9/85 – 1 ذی القعده 1427
11/10/84 – 29 ذی القعده 1426 309/85 – 29 ذی القعده 1427
12/10/84- 1 ذی الحجه 1426 1/10/85- 1 ذی الحجه 1427
10/11/84- 29 ذی الحجه 1426 30/10/85 – 30 ذی الحجه1427
11/11/84 – 1 محرم 1427 1/11/85 – 1 محرم 1428
10/12/84 – 30 محرم 1427 29/11/85- 29 محرم 1428
1386
25/4/86- 1 رجب 1428
23/5/86 -30 رجب 1428
21/8/86- 1 ذی القعده 1428
20/9/86 – 30 ذی القعده 1428
21/9/86- 1 ذی الحجه 1428
19/10/86- 2 ذی الحجه 1428
20/10/86- 1 محرم 1429
19/11/86- 30 محرم 1429