فرناز ناظرزاده كرماني ، زينب امامي غفاري
چکيده
اين مقاله با رويكرد جامعه شناسي جنايي به بررسي وضعيت كودكان و نوجوانان زير هجده سال كه به دلايلي در تماس با دادگاه اطفال قرار مي گيرند، مي پردازد. روش انجام اين تحقيق مطالعه موردي است. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد كه در دادگاه اطفال دو رويكرد نسبتاً متفاوت حاكم مي باشد. يك دسته از قضات عملكرد و آراء شان به رويكرد ترميمي نزديك است و دسته ديگر را مي توان از حاميان رويكرد تنبيهي دانست. از منظر گروه اول جايگزين هاي مجازات حبس به طور كلي در زمره ي ساير مجازات ها مي باشند و داراي قابليت بازدارندگي از جرايم هستند. در حالي كه دسته دوم معتقدند كه جايگزين هاي مجازات حبس صرفاً نوعي تدابير اصلاحي هستند كه فاقد جنبه ي بازدارندگي هستند و نمي توانند مانند مجازات حبس قابليت اجرا شدن و كارآيي داشته باشند. در زمينه ي حدود اختيارات قاضي نيز اختلاف نظر وجود دارد. برخي از قضات اصطلاحاً به لزوم تفسير اجتماعي از قوانين معتقدند، در حالي كه گروه ديگر اعتقاد به تفسير تحت اللفظي از قوانين دارد.
کليدواژگان: كودك، جايگزين هاي مجازات حبس، سياست جنايي، زندان، نگرش،