علي اكبر ايزدي فرد، محمد محسني دهكلاني، حسين كاويار
چکيده
ماه يك تقويم طبيعي براي افراد بشر محسوب مي شود. بحث ثبوت هلال ماه از مباحثي است كه همه انسان ها به نوعي به آن نياز دارند. شرع اسلام نيز برخي اعمال و عبادات مهم را معلق به ثبوت هلال كرده است. همين نقش كارساز و بنيادين ماه در امور دنيا و آخرت سبب گرديده، مساله ثبوت هلال در حوزه تفكر اسلامي جايگاه ويژه اي بيابد.
سوالي كه پژوهش حاضر بدان مي پردازد اين است كه آيا حكم حاكم شرع بر ثبوت هلال ماه حجيت دارد يا خير؟ در واقع، آيا مردم بايد در امر رويت هلال به مراجع تقليد خود مراجعه كنند يا امر رويت هلال از وظايف حكومت است؟
پيرامون اين سوال، عقايد مختلفي از سوي فقهاء ابراز شده است: طيف مشهور فقهاء حكم حاكم را، چه مستند او در حكم، بينه باشد و چه علم خود، حجت دانسته اند. طيفي ديگر، قائل به عدم حجيت حكم حاكم هستند و معتقدند حكم حاكم، چه مستند به بينه و چه به تواتر و شياع و چه به رويت و علم خودِ حاكم باشد، حجيت ندارد. طيفي ديگر، معتقدند اگر مستند حاكم در حكم، بينه باشد، حكم او حجت است و اگر مستند به علم و رويت خود حاكم باشد، حجت نيست.
مقاله حاضر در راستاي پاسخ به سوال مطروحه، سعي دارد تا اقوال مطروح و مستندات هر يك را نقد، تحليل و ارزيابي كند و چنين نتيجه بگيرد كه حكم ولي فقيه به ثبوت هلال بر همگان لازم و بلكه واجب است و همه مردم حتي مراجع بايد از آن پيروي كنند؛ زيرا ادله حجيت حكم حاكم شرع آنان را نيز در برمي گيرد.
کليدواژگان: حجيت; عدم حجيت; رويت هلال ماه; حكومت; مرجعيت; ولي فقيه