دهههای نخست صدر اسلام را میتوان دوران طلایى احترام به کرامت انسانى نامید. در این دوران، حقوق زندانیان با توجه به سیره پیامبر اکرم (ص) و حضرت على (ع) رعایت میشده است. بر کسى پوشیده نیست که در زمان شهادت حضرت على (ع) تنها یک زندانى وجود داشته است و آن، قاتل آن حضرت بوده است.
با گسترش قلمرو حکومتها و ایجاد تشکیلات حکومتى، استفاده گسترده از زندان متداول گردید و نقش مهمى در حفظ قدرت و حکومت خلفاى اموى و عباسى ایفا نمود. معاویه را بهعنوان پایهگذار شیوه نوین زندانبانى، ذکر نمودهاند.
در روزگار معاویه زندانها به چهره کامل خود درآمد و مجهز به نگهبان (زندانبان) شده، معاویه نخستین کسى بود که براى زندانها شیوه و روشى ثابت پایهگذارى کرد. بهتدریج زندان بهعنوان ابزار قدرت در اختیار خلفاى اموى قرار گرفت و زندان توأم با شکنجه جایگاه وسیع و مهمى نزد خلفاى اموى و پسازآن، عباسى پیدا نمود. به فاصله کوتاهى پس از استقرار مذهب اسلام، خلفاى اموى و عباسى، براى از بین بردن مخالفان خود اصول حقوق جزاى اسلامى را ندیده گرفته و به قتل و ضرب و حبس مخالفین پرداختند. ازجمله قتل ائمه اطهار (علیهمالسلام) از طرف خلفا لکه ننگى است بر دامن تاریخ که هرگز زدوده نخواهد شد. در شهرهاى مهم آن زمان همچون مکه، مدینه، کوفه، شام، بصره، واسط و… زندانهاى مخوفى وجود داشته است. مخوفترین زندانهاى دوران بنى امیه را زندان حجاج بن یوسف ثقفى ذکر نمودهاند. وائلى به نقل از مروج الذهب مسعودى آورده است: (حجاج مرد درحالیکه در زندان او پنجاههزار مرد و سى هزار زن وجود داشت و حجاج همه آنها را در یک زندان حبس کرده بود) در این زندانها هیچ تفکیکى وجود نداشت و زندانیان در زیر گرماى شدید هوا، تحت آزار و شکنجه قرار میگرفتند. باروی کار آمدن عباسیان، به علت افزایش قلمرو حکومت اسلامى و به حکومت رسیدن اقوام گوناگون غیر عرب، که ابزار و ادوات قساوت انگیز شکنجه را که میان خودشان متداول بود، با خود آوردند. استفاده از زندان و شکنجه افزایش یافت و بهجز برخى از خلفا که از برخورد آنها با زندانیان به نیکى یاد میشود، سیاست اصلى خلفا، ارعاب و شکنجه بوده است. نویسنده: محمود شاطریان استرکى – منبع: شبکه شارح