شورای امنیت و ارتباطات
یکی از مهمترین اهداف مؤسسان سازمان ملل متحد حفظ و تحکیم صلح و امنیت بینالمللی بوده است، چنانکه در ماده ۱ منشور این سازمان بر آن تأکید شده است. یکی از مهمترین راههای حفظ صلح و جلوگیری از جنگ در جامعه جهانی، استفاده از فناوریهای نوین ارتباطی است، اما نکتهای که باید به آن توجه داشت اینکه، این فناوریها به همان نسبت که میتواند در جهت حفظ صلح به کار آیند، میتوانند موجب تهدید صلح نیز باشند، چرا که همانگونه که کشورها با استفاده از این رسانهها میتوانند باعث نزدیکی فرهنگهایشان شوند، ممکن است کشوری مجهز به ابزار نوین اطلاع رسانی باشد و ضمن بکارگیری آن، امنیت ملی کشورهای دیگر را با تهدید مواجه کند، به گونهای که وضعیتی تحمل ناپذیر برای آنان فراهم آورد. در حقیقت چنین کشوری فروپاشی صلح را هدف قرار داده، چراکه این امر جز تهدید صلح جهانی، مفهوم دیگری نخواهد داشت. در چنین شرایطی شورای امنیت وضعیت را به عنوان بحرانی در روابط بینالملل به گونهای که احتمال بروز جنگ را قریبالوقوع نموده است، تعریف کند و آن را مشمول ماده ۳۹ منشور بهشمار آورد. آثار تطبیق کارکرد فناوری ارتباطات با ماده ۳۹ منشور سازمان ملل متحد این است که، چنانچه کشوری، ابزار اطلاع رسانی خود را به گونهای به کار گیرد که بحرانی جدی در روابط خود با دیگر کشورها فراهم آورد و امنیت بینالمللی را مختل نماید، شورای امنیت میتواند بهمنظور مقابله با تهدیدی که بقای صلح را در معرض خطر قرار داده است، اختیار خود، ناشی از ماده ۷ منشور را بهکار گرفته و با چنین کشوری به مقابله برخیزد.
البته در این میان باید به نکتهای نسبتاً ظریف اشاره کرد و آن این که دو واژه صلح و امنیت مترداف هم نیست، بلکه صلح از طریق اعمال زور مخدوش میگردد و امنیت از طریق ایجاد بحران و با توجه به اینکه کارکرد فنآوری ارتباطات میتواند در روابط بینالمللی بحران ایجاد کند، بنابراین کارکرد این فناوری میتواند امنیت بینالمللی را هدف قرار دهد نه صلح را، بلکه صلح در نتیجه مخدوش شدن امنیت از بین میرود.
در حال حاضر فنآوریهای نوین ارتباطات، یکی از مهمترین ابزار جهت اختلال در امنیت بینالمللی محسوب میگردد. چرا که این فناوریها سبب تأثیرگذاری فراوان بر مردم میشود و ممکن است با تبلیغات یک رسانه مردم کشوری علیه دولت خود تحریک شوند و این امر سبب اختلاف بین دو کشور شود و آن دولت درصدد اقدامات تلافی جویانه درآید. چنانکه در گذشته نهچندان دور، برتری تسلیحاتی و به ویژه هستهای بهعنوان شرط لازم برای رهبری ائتلافهای نظامی علیه کشورهای دیگر مطرح بود، در عصر اطلاعرسانی، برتری در این عرصه است که چنین نقشی را ایفا میکند.
نقش یونسکو در ارتباطات
یکی از زمینههای مهم فعالیتهای یونسکو حمایت از آزادی مطبوعات و رسانههای کثرتگرا ، مستقل و پیشتاز است و برای حمایت از جریان آزاد اطلاعات و تقویت ظرفیتهای ارتباطی کشورهای در حال توسعه فعالیت میکند. همین دکترین جریان آزاد اطلاعات است که از دهه ۱۹۴۰ استقرار یافته و سبب نیرومند و گسترده شدن رسانههای غربی و محتوای خبری آنها شده است.
یونسکو به کشورهای عضو در سازگارکردن قوانین رسانهای خود با ضوابط دموکراتیک و اعمال استقلال تحریری رسانههای خصوصی و عمومی کمک میکند و هرگاه که آزادی مطبوعات نقض شود، مدیرکل یونسکو از طریق مجاری دیپلماتیک یا سخنرانی علنی مداخله مینماید.
این سیاست هواداری و حمایت از برقراری «نظم نوین جهانی اطلاعات و ارتباطات» در دهه ۱۹۷۰ بهجهت توجه کشورهای در حال توسعه به نقش مهم رسانههای همگانی در تأمین و تحکیم وحدت ملی در دوران پس از استعمارزدایی و در عین حال مبارزه با رسانههای کشورهای توسعه یافته، علاوه بر یونسکو، از سوی «جنبش غیرمتعهدها» نیز دنبال میشود. سران بسیاری از کشورهای عضو این جنبش با تأکید بر لازم و ملزوم بودن «نظم نوین جهانی اطلاعات و ارتباطات» و «نظم نوین اقتصادی بینالمللی»، در کنار یونسکو به کمک در این زمینه پرداختند. از موفقیتهای مهم کشورهای در حال توسعه در زمینههای «نظم نوین جهانی اطلاعات و ارتباطات» در دهه هفتاد میلادی، میتوان به تصمیم کنفرانس عمومی یونسکو در نوزدهمین اجلاسیه آن در پاییز ۱۹۷۶ درخصوص تشکیل «کمیسیون بینالمللی مطالعه درباره مسایل ارتباطات» و بهویژه تصویب اعلامیه مربوط به نقش وسایل ارتباط جمعی در روابط بینالمللی در اجلاسیه بعدی (بیستم) یونسکو در سال ۱۹۷۸،
اشاره کرد.
هرچند این اعلامیه با مخالفت کشورهای بزرگی چون ایالات متحده و انگلستان مواجه شد و کار تصویب آن به درازا کشید، اما نهایتاً به تصویب رسید و دکترین «جریان آزاد اطلاعات» که از حمایت غرب بهرهمند بود، جای خود را به اصل «جریان آزاد و اشاعه گسترده تر و متعادل تر اطلاعات» داده اما تا مدتهاهیچ چهارچوبی برای این نظم نوین جهانی شکل داده نشده بود و در جریان اجلاس بیست و یکم یونسکو بود که گزارش کمیسیون بینالمللی مطالعه درباره مسایل ارتباطات با نام «یک جهان و چندین صدا» که در ژانویه ۱۹۸۰ منتشر شده بود، به تصویب رسید و برای نخستین بار چهارچوب کلی و مشخصی همراه با استدلالهای توجیهی در زمینه نظم نوین جهانی اطلاعات و ارتباطات مشخص شد. اما کارشکنیهای دول قوی همچنان ادامه یافت و دولتین انگلستان و ایالات متحده آمریکا به بهانه سیاسی بودن این گزارش در جریان برگزاری بیست و دومین اجلاسیه کنفرانس عمومی یونسکو در پاییز ۱۹۸۳، تهدید به خروج از عضویت یونسکو نمودند و یکسال بعد نیز این تهدید را عملی کردند و از یونسکو خارج شدند. پس از خروج آمریکا و انگلستان از عضویت یونسکو، کوشش کشورهای جهان سوم، برای برقراری نظم نوین اطلاعات و ارتباطات و تحقق اهداف مصوبه، بهآهستگی و کندی ادامه یافت، تا آن که با پایان یافتن مدیریت «محمد مختارامبو» شخصیت معروف سنگالی، بر این سازمان و جانشینی «فوریکو مایر» اسپانیایی، جو سیاسی حاکم بر یونسکو تغییر کرد و دو سال بعد از آن، همزمان با فرو ریختن دیوار برلین (پاییز ۱۹۸۹) در جریان برگزاری بیست و پنجمین اجلاسیه عمومی، بهجای نظم جهانی اطلاعات و ارتباطات، یک «استراتژی نوین ارتباطی» برمبنای آزادی اطلاعات و جریان آزاد آن، تصویب و به اجرا گذاشته شد. بر اساس این استراتژی، فعالیتهای سازمان یونسکو در زمینه اطلاعات و ارتباطات، بار دیگر مانند دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بر آزادی اطلاعات و جریان آزاد اطلاعات استوار گردید و بههمین لحاظ در برنامه میان مدت پنجساله یونسکو برای سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۷ که در بیستوپنجمین اجلاسیه کنفرانس عمومی تصویب شد، تنها اشارهای کلی بهنظم نوین جهانی یاد شده وجود داشت.
در راستای تلاشهای یونسکو برای گسترش آزادیها، سومین روز ماه می هر سال را «روز جهانی آزادی مطبوعات» اعلام کرده است و همچنین روز ۱۷ مه هر سال «روز جهانی جامعه اطلاعات» گرامی داشته میشود، تا اندیشههای اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی «ژنو در ۲۰۰۳ و تونس در ۲۰۰۵» برای ایجاد «جامعه اطلاعاتی مردم محور، فراگیر و توسعهگرا» بر مبنای حقوق بشر بنیادین که در ادامه توضیح داده خواهد شد، به جهانیان یادآوری شود.
یونسکو بهمنظور تقویت زیربناها و منابع انسانی ارتباطی کشورهای در حال توسعه، تخصص فنی و آموزشی ارائه میدهد و به تدوین طرحهای رسانهای ملی و منطقهای به ویژه از طریق برنامه بینالمللی برای توسعه ارتباطات (IPDC) کمک میکند و بیش از ۹۰ میلیون دلار برای بیش از ۱۰۰۰ طرح در ۱۳۹ کشور در حال توسعه بسیج کرده است. این سازمان برای پر کردن شکاف دیجیتالی، به کشورهای در حال توسعه کمک میکند تا سیستمهای انفورماتیک خود را تشکیل دهند و دسترسی به جریانهای جهانی اطلاعات را تضمین کنند. تأکید آنها بر آموزش و ایجاد شبکههای رایانهای برای برقراری پیوند بین مؤسسات علمی و فرهنگی و اتصال آنها به شبکه جهانی اینترنت استوار است. فناوریهای جدید اطلاعاتی و ارتباطی ICT، با چند برابر کردن فرصتها و امکانات برای تولید، انتشار و دریافت اطلاعات در مقیاسی بیسابقه، اصل جریان آزاد اندیشهها را گسترش میدهند.
یونسکو میکوشد اطمینان حاصل کند حداکثر افراد ممکن از این امکانات استفاده نمایند. دیگر مسائلی که یونسکو بهآنها رسیدگی میکند، شامل تأثیر اجتماعی و فرهنگی این فناوریها و رویکردهای سیاسی بر مسائل حقوقی و اخلاقی مربوط به اینترنت است.
در آوریل ۲۰۰۶ دبیرکل، آغاز اتحاد جهانی برای فنآوریها و توسعه اطلاعات و ارتباطات را تصویب کرد. هدف آن تسهیل و حمایت از ادغام ICT در فعالیتهای توسعه، با تأمین تریبونی برای گفتگوهای آزاد و فراگیر، با حضور تمامی عوامل ذینفع و بخشهای گوناگون در زمینه تعیین سیاستها درباره نقش ICT در توسعه است.
نویسنده: خدایار سعیدوزیری- منبع: سایت نشر عدالت