امکانسنجی پذیرش نظریه «شخصیت حقوقی خانواده» در حقوق ایران، کشورهای اسلامی، غرب و فقه اسلام
نویسنده: سیدمهدی دادمرزی
چکیده
در این مقاله با اصل موضوع قلمداد کردن مفهوم شخص حقوقی در عرف خاص حقوقی معاصر از یک طرف و بر اساس تلقی عمومی از مفهوم خانواده ازسوی دیگر در صدد بر آمدهایم تا امکان پذیرش نظریه شخصیت حقوقی برای خانواده را در نظامحقوقی ایران، کشورهای اسلامی، نظامهای عمده حقوقی غرب و فقه اسلام بررسی نماییم. با وجود ادعای پذیرش شخصیت حقوقی در گزارشهای تاریخی، تحلیلهای فلسفی و پارهای اظهارات حقوقی مشخص کردهایم که پیشفرض چنین اظهاراتی وجود هویتی واقعی و مستقل برای خانواده است که در انحلال عاطفی «من»های افراد تشکیلدهنده خانواده در هویت جمعی خانواده ریشه دارد اما منطبق بر مختصات شخصیت حقوقی بهمعنای دقیق کلمه نیست. همین هویت است که در مصوبات قانونی کشور ما همانند سایر کشورها؛ از جهت ترتب اهداف و سیاستهای کلان حاکمیت، موضوع واقع شده است ولی در هیچ کدام خانواده بهعنوان یک شخصیت حقوقی مستقل موضوع یک حکم تکلیفی یا وضعی جزیی قرار نگرفته است. با توجه به دو نظام رومی- ژرمنی و کامنلا، مقررات کشورهای اسلامی و موضع فقه اسلامی، اظهارات و قالبهای مختلفی را که ممکن است بهعنوان دلیل یا مؤید برای تثبیت نظریه شخصیت حقوقی خانواده مطرح شود معرفی، نقد و رد کردهایم.
کلیدواژگان: خانواده؛ شخصیت حقوقی؛ تراست؛ وقف؛ مسئولیت مدنی
پژوهشهای حقوق تطبیقی؛ دوره ۱۹، شماره ۳، پاییز ۱۳۹۴