واگویه های شخص متفرقه
محمدرضا محمدی جرقویه ای
ما اشخاص متفرقه معمولاً در درک و فهم مطالب کمی مشکلداریم به همین خاطر وقتی بهعنوان یک معلم اشخاص متفرقه درصد تفهیم مطالب به شخص متفرقهای هستم با درک ضریب هوشی مخاطبم سعی میکنم واژههای حقوقی را فقط تعریف حقوقی نکنم و مشابه اجتماعی آن را هم بگویم تا شاید مخاطبم بفهمد. مثلاً چند روز پیش پس از کلی تعریف و توضیح عقد و ایقاع که اولی تشکیلش نیازمند دو اراده و دومی فقط نیازمند یک اراده هست، شخص متفرقهای به بنده مراجعه کرده و میگوید: ببخشید تعریف و توضیح شما کامل بود ولی من نفهمیدم. من هم مجبورشدم برای او توضیح بدهم که برای فهم بهتر مطلب تصمیمات پدرش را در خانواده عقد تلقی کند و تصمیمات مادرش را ایقاع.
شخص متفرقه دوم: از اینهمه پرگویی چه نتیجهای میخواهی بگیری؟
شخص متفرقه اول (نویسنده): بنده چندین جلسه در کلاس فلسفه حقوق در مورد «عدالت » توضیح دادهام، بااینحال اشخاص متفرقه میپرسند بالاخره نفهمیدیم عدالت چیست؟ بنده برای تفهیم بهتر مطلب مجبورم توضیح دهم که عدالت چیزی شبیه به روح است و هرگاه خواستی در مورد عدالت مطلبی را بفهمی هرچه در مورد روح میدانی را در ذهنت مرور کن و بهجای عدالت روح را بگذار
شخص متفرقه رهگذر: مرد حسابی چه ربطی بین روح و عدالت است چرا طامات میبافی؟
شخص متفرقه اول (نویسنده): دلایل زیادی برای این جایگزینی دارم که اگر منصفانه بشنوید و قضاوت کنید حق را به بنده میدهید و اما دلایل:
اولاً که در مورد عدالت همهجا حرف و صحبت است ولی کمتر کسی تاکنون هردوی آنها را دیده است.
ثانیاً: همه خود را دارای آن دو میدانند هرچند عاری از آن هستند همچنان که همه خود را عادل میدانند و همهکارهای خود را باروح میدانند
ثالثاً: اکثر افراد از این دو میترسند
رابعاً: در قران کریم آمده که اطلاعات بشر از روح اندک است و واقع هم همین است در مورد عدالت همفکر نکنم بشر اطلاعات چندانی داشته باشد
خامسا: واژه «تو روحت» معادل واژه «تو عدالتت» است
سادساً: کمتر کسی جرئت روبرو شدن با این دو را دارد
سابعاً: هردو بعضیاوقات یه جورایی سرگرداناند
ثامناً: درهردومورد هنوز تعریف واحدی موردتوافق قرار نگرفته است.
منبع: سایت تحلیلی خبری حقوق نیوز