نکته های کلیدی آیین دادرسی مدنی
قسمت (۶)
دادرسی فوری (تعریف- ویژگیها- موضوع)
الف) تعریف
منظور از دادرسی فوری فراهم ساختن زمینه برای یک تصمیم آنی و فوقالعاده سریع قضایی است. در دادرسی فوری سرعت، ملاک رسیدگی است. (مدنی، ص ۱۶۳)
دادرسی فوری یکی از مصادیق دادرسیهای استثنایی است. (زراعت، ص ۱۰۱۲)
ب) ویژگیها
دستور موقت اقدامی تأمینی و احتیاطی بوده و در اصل دعوا تأثیر ندارد. (مهاجری، ش ۱۳۶۵)
دستور موقت اقدامی است که بهتبع اصل دعوا درخواست میشود. (شمس، ش ۶۱۶)
دادرسی فوری ناظر به مواردی است که فوریت و تعجیل مشخصهی آن است، لذا بدیهی است تشریفات دادرسی در آن رعایت نمیشود. (مهاجری، ش ۱۳۴۰)
دادرسی فوری جای دادرسی عادی را نمیگیرد دادرسی فوری در عرض دادرسی عادی و یا در مقابل آن قرار ندارد. (مدنی، ص ۱۶۳)
موقتی بودن ترتیباتی که بهموجب دستور موقت مقرّر میشود یکی از تفاوتهای بارز این نهاد با رسیدگیهای «بدون تشریفات دادرسی» و «خارج از نوبت» و یا «در وقت فوقالعاده» به ماهیت اختلافات است. (شمس، ش ۶۲۱)
دستور موقت مبنی بر توقیف مال همانند قرار تأمین خواسته اقدامی احتیاطی محسوب میشود. (زراعت، ص ۱۰۲۸)
دستور موقت مبنی بر توقیف مال همان اثری را دارد که قرار تأمین و توقیف مال دارد با این تفاوت که به اعتبار تبصره یک ماده ۳۲۵ قانون آیین دادرسی مدنی، در دستور موقت توقیف مال موکول به تأیید رئیس حوزه قضایی است، ولی در تأمین خواسته توقیف مال نیاز به موافقت رئیس حوزه قضایی ندارد. (مهاجری، ش ۱۳۶۱)
در تأمین خواسته برای اقامه دعوای اصلی خواهان باید ظرف ده روز از تاریخ صدور قرار، اقدام کند، اما در دستور موقت این مهلت بیست روز است. (م ۱۱۲ و ۳۱۸ ق.آ.د.م.)(۱)
دستور موقت مبنی بر توقیف مال مستقلاً قابلتجدید نظرخواهی و اعتراض نیست؛ درحالیکه قرار تأمین خواسته مستقلاً قابلاعتراض در دادگاه صادرکننده است. (مهاجری، ش ۱۳۶۱)
در تأمین خواسته، دادگاه باید بدون دعوت خوانده به درخواست رسیدگی کند اما در دستور موقت اصل بر دعوت خوانده است. (مهاجری، ش ۱۳۸۴)
وجوه تشابه تأمین خواسته و دستور موقت عبارتند از:
۱) هر دو قبل از اقامه دعوای اصلی قابلطرح هستند؛
۲) هر دو ضمن دادخواست راجع به اصل دعوی قابلطرح هستند؛
۳) هر دو در جریان دادرسی میتوانند مطرح شوند؛
۴) در هر دو تصمیم دادگاه علیه خوانده است؛
۵) هزینه دادرسی هر دو معادل هزینه دعاوی غیرمالی است؛
۶) در هر دو، تصمیم دادگاه باید به خوانده ابلاغ شود؛
۷) در هر دو در صورت رد دعوای خواهان، خوانده میتواند مطالبه خسارت نماید؛
۸) در هر دو، اجرا قبل از ابلاغ ممکن است. (مهاجری، ش ۱۳۸۵)
صدور قرار توقیف عملیات اجرایی مستلزم احراز فوریت نیست، ولی برای صدور دستور موقت باید فوریت احراز شود. (شمس، ش ۶۲۲)
ج) موضوع
موضوع دستور موقت یکی از موارد زیر است:
۱) دستور به توقیف مال؛
۲) دستور به انجام عمل؛
۳) منع از انجام عمل. (م. ۳۱۶ ق.آ.د.م.)
۴) اعلام بیاعتباری موقت یک تصمیم [۲]. (زراعت، ص ۱۰۲۸)
نتیجه دستور موقت نباید نتیجه دعوی اصلی باشد.[۳] (مهاجری، ش ۱۳۴۲)
پاورقی:
(۱) همانطور که در مقدمه اشاره شد عبارات نکتههای مذکور در این کتاب، غالباً عین عبارات موجود در منبع نیست؛ بلکه در بسیاری از موارد مضمون آن بیانشده است؛ بنابراین در مواد قانونی نیز غالباً مضمون آنها تبیین شده و عین عبارات در ضمیمه کتاب آمده است.
(۲) بر خلاف ظاهر ماده ۳۱۶ ق. آ.د.م. موضوع دستور موقت منحصر به موارد احصاء شده نیست. (زراعت، ص ۱۰۲۸)
(۳) بهعنوانمثال در دعوای خلع ید، خواهان نمیتواند جلوگیری از تصرف را خواسته دستور موقت قرار دهد؛ زیرا جلوگیری از تصرف خوانده در حقیقت همان خلع ید است که خواسته دعوای اصلی است.
منبع: نکتههای کلیدی آیین دادرسی مدنی – معاونت آموزش قوه قضاییه