آشنایی با نخستین قانون راهنماییورانندگی در ایران
چیز عجیبی نبود. میشد انتظار داشت که در دوران حکومت قزاقان بر کشور هر چیز معمولی تحت تدابیر ویژه در اختیار شهروندان قرار گیرد. هرچند پارهای از این موضوعات را میشد بهعنوان به نظم درآوردن و قانونمند کردن پذیرفت، اما نمیتوان انکار کرد که در برخی موارد چنان حساسیت ویژهای برای ابزار و وسایل زندگی از سوی حکومت به وجود میآمد که شگفتانگیز بود.
نمونهای از این قوانین پرفرازونشیب، در مورد رادیو بود. در خردادماه ۱۳۰۷ دولت اعلام کرد که هر کس میخواهد رادیو بخرد و از آن استفاده کند، باید از وزارت داخله (کشور) مجوز دریافت کند، در غیر این صورت، فرد استفادهکننده خاطی بوده و بشدت مجازات خواهد شد.
حتماً میتوان تصور کرد که در کنار این قوانین سختگیرانه و بسیار پیچیده باید برای مسائل معمولیتر هم قوانینی وضع شود؛ اما در کنار این حساسیتی که قزاقان داشتند، اتفاقاً قوانین جالب و مناسبی هم وضع شد.
باوجودآنکه پارهای از قوانین خیلی زود فراموش شدند (مانند قانون گرفتن مجوز برای رادیو) اما برخی از قوانین که خاستگاه منطقی و اصولی داشتند تا به امروز هم باقیماندهاند، ریشه در آن دوره دارند. ازجمله این قوانین میتوان به نخستین آییننامه راهنماییورانندگی تهران اشاره کرد.
در ۲۳ اردیبهشتماه ۱۳۰۷ و به هنگامیکه سرتیپ بوذرجمهری بر مسند شهرداری تهران تکیه زده بود و نه بهمثابه یک شهردار، بلکه بهمانند یک فرماندار نظامی بر تهران حکم میراند، نخستین آییننامه راهنماییورانندگی را منتشر کرد.
هرچند از ماهها قبل وی به نصب علائم راهنماییورانندگی در سطح شهر اقدام کرده بود و باوجودآنکه این علائم برای رانندگان و همچنین مردم، عجیب به نظر میرسید، اما وی با صدور بیانیهای، پیروی رانندگان از این علائم را خواستار شد.
از مدتها پیش و پس از اجباری شدن داشتن تصدیق (گواهینامه) در سال ۱۳۰۵ بسیاری از مسائل پیرامون حملونقل شهری ساماندهی شده بود؛ اما بیتوجهی بسیاری از رانندگان و عدم دقت آنان در رانندگی که موجب تلفات بسیاری در سطح شهر و خارج از شهر شده بود، روزبهروز لزوم تدوین قانونی برای نظم دادن به عبور و مرور نیز احساس شد.
پس از آنان نظمیه نیز به تمام امنیهها (پلیسها) دستور داد تا در صورت مشاهده شوفری (رانندهای) که در شهر با سرعت بیش از ۴۰ کیلومتر در ساعت حرکت میکند، بلافاصله او را دستگیر کرده و به نظمیه ببرد. وجود این قوانین سختگیرانه، اگرچه تهران را اندکی از آشفتگی ناشی از تردد وسایل نقلیه کاست، اما حضور مداوم درشکهها، حیوانات باربر، انواع اتومبیل، این شهر را به یک شهر مکاره تبدیل کرده بود که نظم و نظامی مشخص نداشت.
در آن روزگار تعداد اتومبیلهای موجود در تهران بدین ترتیب بود:
•اتومبیلهای کرایهای در حدود ۷۲۰ دستگاه.
•اتومبیلهای بزرگ و کوچکی که در اختیار خارجیها بود، در حدود ۲۷۰ دستگاه
•اتومبیلهای متعلق به سفارتخانهها و دیپلماتها در حدود ۶۰ دستگاه
•موتورسیکلتهای کرایهای ۴۵۰ دستگاه
•موتورسیکلتهای شخصی ۷۸۰ دستگاه
•دوچرخههای شخصی بیش از هزار دستگاه
در حدود دو هزار دستگاه اتومبیل نیز متعلق به نیروهای قشونی و وزارتخانههای دیگرند. بدین ترتیب تهران تا آن روز بیش از سه هزار دستگاه اتومبیل را در خود جایداده بود و تعداد ۱۳۲۰ موتورسیکلت نیز دراین شهر وجود داشت.
بنابراین طبیعی بود که نظمیه و بلدیه تهران به فکر وضع قوانینی برآیند تا عبور و مرور این وسایل را سامانی دهد و شهر را از ورطه هرجومرج خارج کند. هرچند این قانون تا سالها بعد بهتدریج گسترش یافت و هر بار به آن موارد جدیدی اضافه میشد، اما اولین مبنا برای وضع قوانین تا به امروز تلقی میشود. منبع: همشهری آنلاین