تب مقالهنویسی در ایران(بخش اول)
این روزها در پی افشای تخلفات مقالهنویسی در ایران که از سوی برخی مراجع معتبر بینالمللی از جمله مجله نیچر (Nature) مبنی بر لغو امتیاز ۵۸ مقاله علمی ایران مطرح شد، اهمیت واکاوی و طرح این مسأله و شفافسازی درباره آنرا بیش از پیش مطرح ساخت. به همین دلیل برنامه زاویه، همچون برنامه قبلی خود به بررسی ابعاد مختلف این معضل با حضور کارشناسان مختلف پرداخت. عنوان برنامه «تب مقالهنویسی در ایران» بود و مهمانان این برنامه محمدروشن، ابراهیم واشقانیفراهانی، محمدفاضلی و امیرناظمی از مدیران ارشد و اساتید دانشگاهی مرتبط با موضوع بحث بودند.
در ابتدای بحث مجری برنامه عبداللهصلواتی با طرح یک سؤال چالشبرانگیز، از همان آغاز برنامه، جدیّت و حساسیّت موضوع را به مهمانان و نیز بینندگان برنامه متذکر شد. وی از مهمانان سؤال کرد که اگر قرار باشد در جریان تخلفات پژوهشی اخیر کسی یا کسانی بهعنوان متهم ردیف اول پای میز محاکمه کشیده شود و دادگاهی گردد، شما چه کسانی را پیشنهاد میکنید؟
واشقانی فراهانی معاون پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد اسلامی بهعنوان اولین سخنران و یک مدیر اجرایی، اعضای هیأت علمی را هدف قرار داده و وجود خلأهای قانونی را در این زمینه یادآور شد و نیز لزوم برخورد با مؤسسات تألیف و تدوین مقاله و پایاننامه که به این تخلفات دامن میزنند را نیز خواستار شد.
سپس امیر ناظمی عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در پاسخ به سؤال اشاره کرد: متهمان مختلف هستند و انتخاب یک متهم چندان ساده نیست! مجموعه سیاستگذاران علمی کشور از شورای عالی انقلاب فرهنگی تا وزارت علوم و نهادهای دیگر را در کنار اعضای هیأت علمی و مسؤولان دانشگاهی و دانشجویان صرفاً برخی تغییرات اعمال میکنند تا صورت مسأله عوض شود. مثلاً داشبورد ماشین را تغییر میدهیم تا داغکردن ماشین را نمایش ندهیم و این در واقع کاری بوده که تاکنون در مواجهه با معضلات و تخلفات مختلف صورت پذیرفته است!
وی همچنین اشاره کرد: در جریان این رسوایی علمی همانها که اصرار بر افزایش کمّی مقالات داشتند بیش از دیگران خوشحال بهنظر میرسند!!
محمدروشن معاون حقوقی و پارلمانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بهعنوان دیگر مدیر اجرایی حاضر در برنامه، خاطرنشان کرد: در اینگونه موارد باید نگاه سیستمی داشته باشیم، یعنی باید مجموعهای از عوامل مانند استاد و دانشجو و قوانین مربوطه بررسی شود، تا اشکال کار مشخص شود. همانقدر که لازم است مثلاً یک استاد در کار دانشجو نظارت کند که در درس و امتحان تقلب نکند، قوانین نیز باید بتوانند خلأهای موجود را پر کنند، در حالیکه چنین نیست و خلأ قانونی زیاد داریم و یا قوانین با تسامح اجرا میشوند که یکی از مشکلات عمده کشور در همه زمینههاست!
سپس محمدفاضلی که در برنامه هفته گذشته زاویه با عنوان بررسی تخلفات پایاننامهنویسی در ایران هم شرکت داشت، در این برنامه نیز حاضرشده و بحث خود را با کمی مدارا شروع کرد و در آغاز خاطرنشان کرد: همه مقالات که بد نیستند و مقاله خوب و تألیفی هم زیاد داریم و ضمناً مقالهنویسی هم کار بدی نیست، یا اینطور نیست که مقالهنوشتن بهعنوان قطع رابطه با صنعت یا سیستم تلقی شود. بلکه اصل ماجرا این است که سیاستگذاریهای موجود در عرصه آموزش و پژوهش کشور قواعد بازی بدی اعمال نموده است. مثلاً یک بازی فوتبال قواعد خاص خود را دارد که در حین بازی اجرا میشود، حال در مسأله مقالهنویسی هم اگر آنرا بازی تلقی کنیم، قواعد بدی برایش تعبیه شده، بهطوریکه زمینه تخلفات را خودبهخود فراهم میکند، از سوی دیگر همین قواعد موجود هم خوب اجرا و نظارت نمیشوند!
مجری برنامه یک جمعبندی از پاسخهای چهار مهمان داشت و نتیجه گرفت که دو مهمانی که از کارگزاران و مدیران اجرایی بودند اساتید را متهم دانسته و دو مهمان دیگر که اعضای هیأت علمی بودند، سیاستگذاران را نشانه گرفتند.
واشقانی به نشانه اعتراض در نوع برخورد مجری برنامه و برخی مهمانان با موضوع، گفت: وقتی اساتید بزرگ را به بهانه گزارش برخی تخلفات زیرتیغ نقد میبریم، باید بدانیم که اینها الگوهای اجتماعی جامعه هستند و ممکن است تخلفات آنقدر هم مهم و بزرگ نبوده باشد، یا حتی میزان این تقلبهای رخداده در جامعه علمی کشور نسبت به توسعه علمی و پیشرفتهای رخداده بسیار ناچیز است.
وی تذکر داد: بحث ما رعایت اخلاق است؛ اولین معلمان دانشجو در دانشگاه اعضای هیأت علمی هستند و دانشگاه الگوهای اخلاقی را به دانشجو نشان میدهد و اینطور نیست که دانشجو با تعداد نامحدود و بدون برنامهریزی مشخص پذیرفته شود.
واشقانی در پاسخ به اینکه اگر در دانشگاه باز باشد و افراد تربیتناپذیر وارد دانشگاه بشوند چه؟ گفت: آیا دیگر بخشها به اندازه بخش علمی تخلف نبوده که حالا بخش علمی جامعه را هدف قرار میدهیم؟ البته از جامعه فرهیخته و علمی طبیعتاً انتظارات بیشتر است ولی دلیل بر این نیست که اینقدر هجمه علیه جامعه علمی باشد!
در ادامه ناظمی در واکنش به این اظهارات تأکید کرد: در خیلی موارد خود سیستم تشویقکننده تخلفات است؛ مثلاً برخی شبکههای اجتماعی غیرقانونی هستند، اما خیلی از کارگزاران مثل وزیر و نماینده در آنها حساب کاربری دارند و همین خود دروغگوبودن را یاد میدهد، لذا در حفظ اخلاق توسط این سیستم بسیار شبهه وارد است و سیستم از اخلاقیبودن رفتار من پاسداری نمیکند!
روشن در پاسخ به این سؤال مجری که قاعدتاً ما دیگر مجرم نداریم و اصلاً چرا باید مچ دانشجو یا استاد را بگیریم؟ تأکید کرد: پیشترها سیستم عرضه و تقاضا این بود که برای عضوگیری هیأت علمی، اعتبار دانشگاه محل تحصیل کافی بود، اما بعدها به دلیل افزایش تقاضا برای هیأت علمی ملاکهای دیگر مثل مقاله و کتاب هم اضافه شد. که دستاندرکاران امور داوری مقالات باید روی ارزش این مقالات و مفیدبودن آن و تولید علمیشان تأکید کنند و اینکه این تولید علم تولید ثروت هم داشته یا نه؟! یعنی باید مقالات به دقت ارزیابی شوند! اساتید هم باید به این شاخصها توجه کرده و عمل نمایند!
وی در پاسخ به سؤالی دیگر مبنی بر آیا سیستم درست است که استاد در آن درست فکر و عمل بکند؟ گفت: گاهی فاکتورهای موجود مالی و اقتصادی هستند، اما الان کمّی و کیفیاند و البته نباید صرفاً به کمیّت فکر کرد که مشکلساز خواهد بود! برخی اساتید فکر میکنند برای ارتقای مقام فقط مقاله لازم است در حالیکه اینطور نیست!
روشن در ادامه افزود: قانون را شورای عالی انقلاب فرهنگی مینویسد و بله ممکن است مثلاً یک استاد برای ارتقا ۳ مقاله در طول ۴ سال ارایه دهد اما شاخصهای کیفیت هم درج شدهاند که اینطور نیست که فقط صرف مقاله نوشتن در قانون آمده باشد!
فاضلی با اشاره به اینکه بحث فقط تقلب در مقالات نیست، گفت: عدم کیفیت لازم مقالات هم بحث مهمی است و مقالات ما اغلب توسط مراکز علمی دنیا نقلقول نمیشوند، زیرا ارزش علمی لازم را ندارند، ما فقط با آمار بالا دانشجوی دکتری جذب میکنیم اما به کیفیت آموزش آنها فکر نمیکنیم. وی به افزایش سه برابر ظرفیت پذیرش دانشجوی دکتری در دانشگاه آزاد از ۴هزار به ۱۲هزار نفر اشاره کرد و پرسید: واقعاً چه اتفاقی افتاد که یکباره این همه آمار پذیرش بالا رفت؟ این گسترش کمّی واقعاً وجهی ندارد و ما صرفاً داریم کالای بادوام تولید میکنیم نه دانشجوی کارآمد. سیستمی ساختهایم که در آن گسترش کمّی به تولید کالای بادوام منجر شده است! منبع: مهر