منتفی شدن مالیات بر ارث از طریق عمری و سکنی
دراین نوشتار به تعریفی از اقسام حق انتفاع اعم از حق عمری و رقبی و سکنی میپردازیم. درواقع حق انتفاع عبارت است از حقوقی که فرد از منافع چیزی یا مالی (معمولاً مال غیر) برخوردار میشود.
در حقوق مدنی حق انتفاع عبارت است از حقی که بهموجب آن شخص میتواند از مالی که عین آن ملک دیگری است یا مالک خاصی ندارد، استفاده کند.
در حق انتفاع، مال در مالکیت شخصی دیگر است و منافع نیز ملک شخص دیگری است و فقط شخص دارای حق انتفاع، حق استفاده و بهرهبرداری از آن را دارد، نه حق مالکیت بر آن. حق انتفاع نوعی مالکیت است که طی قراردادی به شخص واگذار میشود، بنابراین جزء اموال غیرمنقول وی محسوب میشود.
ماده ۴۱ قانون مدنی ـ عمری حق انتفاعی است که بهموجب عقدی از طرف مالک برای شخص به مدت عمر خود یا عمر منتفع و یا عمر شخص ثالثی برقرارشده باشد.
ماده ۴۲ ـ رقبی حق انتفاعی است که از طرف مالک برای مدت معینی برقرار میگردد
ماده ۴۳ ـ اگر حق انتفاع عبارت از سکونت در مسکنی باشد سکنی یاحق سکنی نامیده میشود و این حق ممکن است به طریق عمری یا به طریق رقبی برقرار شود.
ماده ۴۴ ـ درصورتیکه مالک برای حق انتفاع مدتی معین نکرده باشد حبس، مطلق بوده و حق مزبور تا فوت مالک خواهد بود مگر اینکه مالک قبل از فوت خود رجوع کند.
ماده ۴۵ ـ در موارد فوق حق انتفاع را فقط درباره شخص یا اشخاصی میتوان برقرار کرد که در حین ایجاد حق مزبور وجود داشته باشند ولی ممکن است حق انتفاع تبعاً برای کسانی هم که در حین عقد به وجود نیامدهاند برقرار شود و مادامیکه صاحبان حق انتفاع موجود هستند حق مزبور باقی و بعد از انقراض آنها حق زایل میشود.
مالیات بر ارث مانند سایر منابع مالیاتی بر اساس قانون مالیاتهای مستقیم محاسبه میشود.
دراین راستا، هرگاه درنتیجه فوت شخصی، مالی از متوفی به ورثه برسد، وراث یا نماینده قانونی آنها موظفاند ظرف مدت ۶ ماه از تاریخ فوت متوفی، به سازمان امور مالیاتی محل سکونت مرحوم یا مرحومه مراجعه و با ارائه اسناد مربوطه، صورت اموال و بدهیهای وی را در اظهارنامه مخصوص مالیات بر ارث گزارش کنند.
بدین ترتیب، پس از تشکیل پرونده متوفی، گواهینامه تسلیم اظهارنامه مالیات بر ارث صادر و به ورثه داده میشود. این گواهینامه یکی از مدارک لازم برای درخواست گواهی حصر وراثت از شورای حل اختلاف است. دراین گواهی، اسامی وراث قانونی اعلام و میزان سهمالارث هر یک از آنها مشخص میشود.
پس از تکمیل اظهارنامه، همه اموال منقول و غیرمنقول متوفی به نرخ روز توسط مأموران تشخیص مالیات قیمتگذاری میشوند و همه بدهیهای متوفی مانند وامها، مهریه و غیره از آن کسر میشود. پسازآن با توجه به سهمالارث هر یک از وراث مالیات بر ارث به نسبت محاسبه میشود.
این نرخها طبق ماده ۲۰ قانون مالیاتهای مستقیم در خصوص وراث طبقه اول تا مبلغ ۰۰۰ ر ۰۰۰ ر ۵۰ ریال معادل ۵ درصد تا مبلغ ۰۰۰ ر ۰۰۰ ر ۲۰۰ ریال نسبت به مازاد ۰۰۰ ر ۰۰۰ ر ۵۰ ریال معادل ۱۵ درصد تا مبلغ ۰۰۰ ر ۰۰۰ ر ۵۰۰ ریال نسبت به مازاد ۰۰۰ ر ۰۰۰ ر ۲۰۰ ریال معادل ۲۵ درصد و نسبت به مازاد ۰۰۰ ر ۰۰۰ ر ۵۰۰ ریال معادل ۳۵ درصد است.
لازم به ذکر است که از سهمالارث هر یک از وراث طبقه اول مبلغ ۰۰۰ ر ۰۰۰ ر ۳۰ ریال بهعنوان معافیت کسر و مابقی با شرح فوقالذکر مشمول مالیات میگردند.
وراث ازنظر قانون مالیاتهای مستقیم به سهطبقه تقسیم میشوند:
وراث طبقه اول که عبارتاند از: پدر، مادر، زن، شوهر، اولاد.
وراث طبقه دوم که عبارتاند از: اجداد، برادر، خواهر و اولاد آنها.
وراث طبقه سوم که عبارتاند از: عمو، عمه، دایی، خاله و اولاد آنها.
اگر در هر طبقهای حتی یک نفر ورثه در حال حیات باشد سبب میشود دیگر طبقات بهاصطلاح از حیث ارث بردن باطل شوند و هیچ ارثی به آنها تعلق نگیرد حال بهطور تفصیلی به راهحل قانونی فرار از مالیات بر ارث میپردازیم. هیچ فردی نمیتواند در خصوص تقسیم اموال خود پس از مرگش تصمیم گرفته و دخالت کند زیرا ارث از اسباب تملک است و نه تملیک. تملک به معنای این است که شخص بدون اراده مالک میشود و تملیک یعنی اینکه کسی مالی به دیگری میدهد درنتیجه در بحث ارث ازآنجاکه متوفی اراده و دخالتی در مال خود ندارد، بهصورت قهری، وراث مالک خواهند شد؛ اما این امکان برای اشخاص وجود دارد که قبل از فوت و درزمانی که در حیات هستند در خصوص اموال خود تصمیمگیری کرده و بهگونهای همه اموال خود را به اعضای خانواده و وارثین احتمالی انتقال دهند. درنتیجه شخص در زمان مرگش دیگر مالی نخواهد داشت که به ارث برسد.
انحصار وراثت، تحریر ترکه، مهروموم ترکه، تقسیم ترکه، رعایت عدالت و بهخصوص مالیات بر ارث از نگرانیهای اصلی مردم است. برای کاسته شدن ازاینگونه مشکلات نیز صاحبان اموال میتوانند قبل از فوت خود با تنظیم اسناد مناسب درزمینه اموالشان تعیین تکلیف کنند. ازجمله مواردی که دراین خصوص میتوان به آنها اشاره کرد وصیت و سند صلح عمری است.
یکی از اسناد بسیار مفید و کارآمد «سند صلح عمری» است که در دفاتر اسناد رسمی رواج دارد. بهوسیله این سند میتوان از مشکلات گفتهشده جلوگیری کرد، بنابراین مالک اموال غیرمنقول که اغلب شامل آپارتمان، خانه، زمین و باغ است، میتواند با مراجعه به دفتر اسناد رسمی اختیار فروش، اجاره دادن و یا حتی فسخ و اقاله سند مذکور را تا زمان حیات برای خود نگهداشته و اصل مال را به فرزند و یا اشخاص دیگر مدنظر خود انتقال دهد. درنتیجه تا زمانی که شخص زنده است هرگونه دخالت و نظارت و اختیار نسبت به مال خود را دارد، اما بعد از مرگش، مالک آن مال فرزند یا شخص موردنظر خواهد شد و این شرایط، تابع مقررات ارث نمیشود.
چنانچه شخصی پس از تنظیم سند صلح عمری، از انجام این کار منصرف شود و بخواهد مال را دوباره به نام خود بازگرداند، از همان ابتدای تنظیم سند باید از سردفتر بخواهد که شرط فسخ را بهصورت یکطرفه و به نفع مصالح (صاحبمال فعلی) در سند قید کند، دراین صورت و باوجوداین شرط صاحبمال تا قبل از فوت خود بهصورت صد درصد و بدون محدودیت اختیار مال و اموالش را دارد و چنانچه فوت کند، اموالش مشمول قانون مالیات بر ارث نیز نمیشود.
امروزه با توجه به تحولات اجتماعی و کاهش تعداد فرزندان و نزدیک شدن فاصله اجتماعی بین فرزندان پسر و دختر، گرایش و تمایل خانوادهها براین قرارگرفته که از ماحصل مادی زندگی خود بهگونهای تا حد امکان بهصورت مساوی بین فرزندان تقسیم کنند. برای تحقق این امر نیز والدین میتوانند قبل از مرگ به شرح مذکور و با وصیت و یا صلح عمری، مطابق بااراده خویش رفتار کنند. منبع: اطلاعات- نویسنده: امین اعوانی-کارشناس فقه و حقوق و دانشجوی ارشد حقوق خصوصی