دکتر ابوالقاسم گرجی از مفاخر حقوق ایران
ابوالقاسم گرجی
(۱۳۰۰-۱۳۸۹ ش) فقیه، مجتهد، نویسنده، محقق فقه و حقوق و استاد دانشگاه تهران. گرجی نزد استادانی ازجمله آیتالله تنکابنی، آیتالله سید عبدالهادی شیرازی، آیتالله کاشفالغطا شاگردی کرد. وی همچنین از شاگردان آیتالله خویی بود و از او اجازه اجتهاد دریافت کرد.
مناصب وی در دانشگاه تهران، مدیریت دانشکده فقه و مبانی حقوق اسلامی و دانشکده فلسفه و حکمت اسلامی و نیز ریاست بر این دانشگاه بوده است. گرجی نویسندهای فعال بوده و آثار فراوانی از او برجایمانده است. وی در سال ۱۳۸۱ ش چهره ماندگار علوم انسانی شناخته شد.
از مکتبخانه تا حوزه علمیه
ابوالقاسم گرجی در ۲ فروردین ۱۳۰۰ ش در تهران متولد شد. پدرش محمدحسن گرجی، از کاسبان بازار تهران و فردی بسیار متدین بود. پدرش همچون غالب متدینان آن دوره، اعتمادی به مدارس تازه تأسیسشده نداشت. به همین جهت ابوالقاسم را به مکتبخانه فرستاد.
گاهشمار زندگی ابوالقاسم گرجی
۱۳۰۰ تولد در تهران
۱۳۲۲ هجرت به نجف اشرف برای تکمیل تحصیلات حوزوی
۱۳۳۰ کسب درجه اجتهاد از آیتالله خویی، بازگشت به تهران و تدریس سطوح عالی حوزه و خارج در مدارس تهران
۱۳۳۱ قبولی با رتبه ممتاز در امتحان «تصدیق مدرسی»
۱۳۳۲ ورود به دانشگاه در مقطع کارشناسی در رشته منقول (فقه و مبانی حقوق اسلامی)
۱۳۳۵ قبولی در رشته معقول (فلسفه و حکمت اسلامی) در مقطع دکتری
۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ ازدواج؛ تدریس ادبیات عرب در دانشکده الهیات دانشگاه تهران
۱۳۳۸ نگارش رساله دکتری
۱۳۴۲ آغاز تدریس در دانشگاه با رتبه استادیاری
۱۳۴۶ ارتقا به مرتبه دانشیاری در دانشگاه
۱۳۴۶- ۱۳۴۸ تصحیح کتاب «الذریعه الی اصولالشیعه»، تألیف علم الهدی
۱۳۵۰ کسب کرسی استادی در دانشگاه تهران
۱۳۶۱ ریاست دانشگاه تهران
۱۳۶۲ برگزیده «اثر تحقیقی سال» به خاطر دو اثر «تصحیح تفسیر جوامعالجامع» و «تاریخ پیامبر اسلام (ص)»
۱۳۶۷ برگزیده «کتاب ممتاز دهساله اول انقلاب» به جهت نگارش کتاب تحقیقی «تصحیح جوامعالجامع«
۱۳۶۸ و ۱۳۶۹ کسب درجه استادی ممتاز در دانشگاه تهران و انتخاب بهعنوان استاد نخبه از طرف نهاد ریاست جمهوری
۱۳۷۰ انتخاب بهعنوان استاد نمونه دانشگاهها از طرف وزارت فرهنگ و آموزش عالی؛ عضویت در فرهنگستان علوم
۱۳۷۵ دریافت نشان درجهیک دانش از رئیسجمهور وقت
۱۳۸۱ برگزیده بخش علوم انسانی در همایش چهرههای ماندگار
۱۳۸۹ درگذشت
از تولد تا مهاجرت
ابوالقاسم پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در مکتبخانه، وارد حوزه علمیه تهران شد و علوم مختلف حوزوی ازجمله صرف و نحو، منطق، معانی و بیان، فلسفه، فقه و اصول را تا سطوح عالی نزد استادان نامدار آن عصر ادامه داد. از استادان وی در تهران میتوان به این اسامی اشاره کرد:
سید محمد قصیر
شیخ محمدحسین بروجردی
میرزا محمدعلی شاهآبادی
شیخ ابراهیم امامزاده زیدی
شیخ محمدرضا تنکابنی
وی در کلاس درس خصوصی آیتالله تنکابنی، دروس قوانین، رسایل، مکاسب و کفایه را به همراه میرزاعلی فلسفی (فرزند آیتالله تنکابنی) فراگرفت
هجرت به نجف
در سال ۱۳۲۲ ش با تشویق آیتالله تنکابنی، برای ادامه تحصیل به نجف رفت برخی از استادان وی در حوزه علمیه نجف، عبارتاند از:
شیخ محمدعلی کاظمینی
آیتالله خویی
سید عبدالهادی شیرازی
شیخ محمدکاظم شیرازی
شیخ محمدحسین کاشفالغطا
شاگردی نزد این استادان، گرجی را به درجه اجتهاد رساند. او از برخی استادانش ازجمله آیتالله خویی و کاشفالغطا، موفق به کسب اجازه اجتهاد شد.
تدریس
ابوالقاسم بهموازات تحصیل در نجف، به تدریس دروس سطح حوزه همچون رسایل، مکاسب و کفایه مشغول شد.
اجازه اجتهاد
پایمردی وی در تحصیل علوم دینی در نجف چنان بود که حتی آیتالله خویی هم تحت تأثیر این جهد و کوشش عجیب قرارگرفته بود. خود او نقل میکند که:
اگر در امر تحصیل، تدریس، تحقیق و غیره قصد قربت نداشتم، بهیقین در پی به دست آوردن امور مادی هم نبودم. تحصیل نمیکردم تا بهوسیله آن مالومنالی به دست آورم. نمیخواستم مدرکی به دست آورم تا بهوسیله آن ارتزاق کنم. طریقیت علم را فقط میخواندم و تدریس میکردم. کأنه میپنداشتم در دنیا هیچچیز جز تحصیل، تدریس و تحقیق وجود ندارد. شب تا به صبح میخواندم و مینوشتم. آخرین چراغی که خاموش میشد، چراغ اتاق اینجانب بود و بدون مبالغه نزدیک بود خواب را فراموش کنم. ازاینرو مرحوم استاد شدیداً نسبت به اینجانب لطف و محبت میکردند.
روزی از اینجانب تقریر درس خود را برای ملاحظه خواستند، چون مطالعه کردند، فرمودند: فیهالکفایه و بهالکفایه. پس از بازگشت به تهران، اینجانب را به گواهی اجتهاد بیشائبهای مفتخر داشتند و پس از آگاهی از تصمیم اینجانب به عدم بازگشت به حوزه، به لزوم بازگشت، حکم صادر فرمودند.
بازگشت به تهران
ابوالقاسم گرجی پس از طی مراحل علمی و دریافت اجازه اجتهاد، در سال ۱۳۳۰ ش به تهران بازگشت و با درخواست جمعی از اهل فضل، در مدرسه حاج ابوالفتح واقع در میدان محمدیه، مشغول به تدریس سطوح عالی حوزه شد. بارونق گرفتن درس وی، بهتدریج به مدرسه فیروزآبادی واقع در خیابان سیروس و سرانجام مدرسه مروی واقع در خیابان ناصرخسرو رفته و در آنجا به تدریس درس خارج مشغول شد. در سال ۱۳۳۶ ش ازدواج کرد و صاحب دو فرزند پسر و یک دختر شد.
در نجف، بسیار موردتوجه آیتالله خویی بود، بهگونهای که مقرری ماهانهای از طرف استاد بهطور جداگانه برای وی فرستاده میشد. این توجه به شاگرد حتی پس از بازگشت از نجف هم ادامه داشت و به توصیه آیتالله خویی پس از مراجعت گرجی به تهران، «از ایشان پرسیدند چه امکاناتی میخواهی. هر چه شما بخواهید ما در اختیار شما قرار میدهیم…». دکتر گرجی دراینباره میگوید: بنده نجف که بودم، آیتالله خویی که انصافاً در استعداد و نبوغ در فقه و در اصول، فرد فوقالعادهای هستند محبت عجیبی داشتند به بعضیها و ازجمله به حقیر. بعضی وقتها افرادی از تجار میآمدند و میخواستند بین طلاب پول تقسیم کنند. نمیدانم حالا این مدح ایشان است یا نه؟ خلاصه ایشان با اعتذار مبلغی را در پاکت میگذاشتند، آنهم بیش از مبلغی که به دیگران میدادند و برای بنده میفرستادند و حتی به یک تاجر خویی که هنوز بنده نمیدانم ایشان چه کسی هستند گفته بودند که ماهانه مبلغی را بهطور مرتب برای بنده بدهند که نیازم از راههای دیگر قطع شود.
بنده یک ماه به سامرا رفتم و آن ماه آن پول را نگرفتم. بعد صرافی که پول را به من میداد، در ماه بعد به من گفت که چرا ماه قبل نیامدی؟ گفتم ایشان این پول را برای کسی که در نجف بوده دادهاند، من ماه گذشته در نجف نبودم، وقتی این مطلب را به آقای خویی رساندند به نظرشان فوقالعاده جالب رسیده بود، طوری که حتی آن را برای آن شخص تاجر هم نقل کرده بودند.
حضور در دانشگاه
وی بهموازات فعالیتهای حوزوی در سال ۱۳۳۱ ش در برخی امتحانات متفرقه ازجمله «تصدیق مدرسی» شرکت کرده و پس از قبولی با رتبه ممتاز در سال ۱۳۳۲ ش، وارد دانشکده الهیات و معارف اسلامی شد و در رشته منقول (فقه و مبانی حقوق اسلامی) در مقطع کارشناسی و ۳ سال بعد در مقطع دکتری معقول (فلسفه و حکمت اسلامی) پذیرفته شد [۱۳]. رساله دکتری خود را در ۱۳۳۸ ش به پایان رساند، اما به سبب عدم تصویب آییننامه دکتری تا سال ۱۳۴۲ شمسی، اعطای مدرک رسمی دکترای وی به تعویق افتاد.
تدریس در دانشگاه
دکتر گرجی تدریس غیر حوزوی را بهصورت پیمانی در تدریس ادبیات در دبیرستانهای تهران آغاز کرد و بهتدریج با طی مراحل و مدارج علمی دانشگاهی وارد عرصه تدریس در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران شد. سرانجام در سال ۴۲ با رتبه «استادیاری» و سپس در سال ۴۶ با مرتبه «دانشیاری» و نهایتاً در سال ۵۲ با کسب کرسی «استاد تمام» در دانشگاه تهران مشغول انجام خدمت شد. آغاز اشتغال دکتر گرجی در دانشکده الهیات در سالهای ۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ با تدریس ادبیات عرب در دوره کارشناسی بوده، اما بافاصلهای اندک در سال بعد و با توجه به تخصص وی در علوم حوزوی، تدریس اصول فقه در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری، تدریس اصلی وی بوده است.
تغییر لباس
حضور گرجی در محافل دانشگاهی موجب شد که لباس روحانیت را کنار بگذارد. این قضیه برای آیتالله خویی بسیار ناگوار بود و تلاشهای استاد برای بازگرداندن شاگرد شاخصش به نجف، نتیجهای در پی نداشت. نقل کردهاند حتی گریه آیتالله خویی هم باعث تغییر تصمیم گرجی نشد.
مناصب
از مناصب وی در دانشگاه میتوان به مدیریت گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی و نیز فلسفه و حکمت اسلامی در دانشگاه تهران اشاره کرد. سرپرستی بخش حقوق کشورهای اسلامی در موسسه حقوق تطبیقی، از دیگر مناصب وی بوده است. دکتر گرجی در سال ۱۳۶۱ ش، مدتی کوتاه ریاست دانشگاه تهران را بر عهده داشته است.
جوایز
انتخاب «تصحیح تفسیر جوامع الجامع» و «تاریخ پیامبر اسلام (ص)» بهعنوان اثر برگزیده تحقیقی سال (۱۳۶۲ ش)
انتخاب کتاب تحقیقی «تصحیح جوامعالجامع» بهعنوان کتاب برگزیده ممتاز دهساله اول انقلاب (۱۳۶۷ ش)
کسب درجه استادی ممتاز در دانشگاه تهران و انتخاب بهعنوان استاد نخبه از طرف نهاد ریاست جمهوری (۱۳۶۸ و ۱۳۶۹ ش)
انتخاب بهعنوان استاد نمونه دانشگاهها از طرف وزارت فرهنگ و آموزش عالی، عضویت در فرهنگستان علوم (۱۳۷۰ ش)
دریافت نشان درجهیک دانش را از رئیسجمهور وقت (۱۳۷۵ ش)
برگزیده بخش علوم انسانی، در همایش چهرههای ماندگار (۱۳۸۱ ش)
دکتر گرجی از نویسندگان پر نویس و فعال بوده است. عمده نگاشتههای او مربوط به علوم حوزوی و بعضاً از کارهای نوی است که قبل از آن انجامنشده است از وی علاوه بر کتب منتشره بیش از ۸۰ مقاله علمی باقی ماند.
گرجی در هفتم اسفند سال ۱۳۸۹ ش برابر با ۲۲ ربیعالاول ۱۴۳۲ ق، در سن ۸۹ سالگی دیده از جهان بست و در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد.
منبع: ویکی شیعه