حقوق رفتاری
مزاحمتهای بخشودنی
به قلم محمدرضا خسروی
ساعت ۳ بامداد است گوشی تلفن همراه را از کنار دستم برمیدارم. منوی گوشی، نامها را بهردیف در اختیارم میگذارد، شماره همسرم را میگیرم تا به او که در مشهد است یادآوری کنم که از رفتن به ایستگاه قطار جا نماند، اما پس از یکی دو بوق ممتد، میشنوم که صدای زبر و خشن و سنگینی، خشمگینانه از آنسوی برمیخیزد که بعله، برآشفته و آغالیده مردی مینماید که خواب نوشین نیمهشبش را پریشان کردهام!
طبیعی است که واقعاً دستوپایم را و هوش و حواسم را گمکرده باشم چندانکه حتی یک کلمه هم نتوانم بر زبانآورم، از عذرخواهی و چه و چها. مکالمه خودبهخود قطع میشود اما دیگر تا هوا روشن شود خواب به چشمانم راه پیدا نمیکند. آیا آن مرد با خود چه خواهد گفت؟
من نمیدانم چه خواهد گفت اما انصاف را هر چه بگوید حق دارد و من؟ گناهم چه بوده است؟ نمیفهمم.
عجالتاً درسی که از این واقعه گرفتهام این است که در مواجهه با مزاحمتهای دیگران بردباری نشان دهیم، چراکه همه مزاحمتها رنگی از بزهکاری ندارند.