استفاده از تعبیر «طب اسلامی» در ست نیست!
من هم یکی از دنبالکنندههای این شیوه درمانی که در آن از بعضی روایات استفاده میشود هستم و تا حدودی اعتمادم را جلب کرده است و ابتدا درمان را در این طریقها دنبال میکنم…
به نظر میرسد تحقیق و بررسی و سرمایهگذاری خوبی باید در این بخش شکل بگیرد …
اما سه اشکال وجود دارد که مشفقانه دوست دارم به این عزیزان متذکر بشوم:
۱- سردمداران این روش خود را مجتهد مطلق میدانند و گاهی فتوا هم میدهند، درصورتیکه اجتهاد در حد افتا، کار سادهای نیست … ایشان با احترام، نه تحقیقات و مقالات قابلاعتنایی در فقه و اصول دارند و نه درس خارج داشته و فقه تدریس کرده و شاگرد و نظریه داشتهاند… لذا این القابی که انتساب میدهند درست نیست و موجب اشتباه در ذهن مردم میشود! و اعتماد مردم را خدشهدار میکند!
۲- ما نظام فقه اسلامی داریم بهنحویکه در احکام آن، اجازه رجوع به فقه دیگری نداریم و هر کس در قضاوت یا معاملات بهغیراز احکام رسیده از ائمه عمل کند کار حرامی انجام داده است…
اما در طب اینگونه نیست که اسلام متصدی بیان طبی باشد منحصر به خودش و اجازه رجوع به غیر آن را نداده باشد…
چنانچه در روایات مختلف، ائمه اجازه دادهاند به طبیب یهودی یا مسیحی و غیره رجوع کنیم کما اینکه مشهور است بر بالین امیرالمؤمنین طبیب غیرمسلمان آوردهاند، (گرچه ظاهراً سند معتبری ندارد …)
۳- استفاده از لفظ طب اسلامی و داروی امام رضا (ع)، داروی امام صادق (ع)، درست نیست … چراکه استفاده از این عناوین و اثر نکردن دارو به دلایل مختلف، ناخودآگاه اعتقاد عوام جامعه را نسبت به گفتار و دستورات ائمه سست میکند و در این هیچ شکی نیست! و از این الفاظ جدا باید پرهیز کرد!
انشاالله در این راه با مستندسازی و مدارک متقن پزشکی بتوانند، راه جدیدی را در درمان بیماریهای مختلف باز کنند!