وضعیت بیماران ذهنی در زندانهای آمریکا چگونه است؟
سحر فتحاللهی
حقوق بشر، بنیادیترین حقوقی است که هر انسانی بهطور ذاتی، فطری و بهصرف انسان بودن از آن بهرهمنداست و این حق از دیرباز موردتوجه ملتها و اندیشمندان بوده است. امروزه نیز این مفهوم اهمیت و برجستگی فوقالعاده و بهمراتب گستردهتری در سطح بینالمللی یافته است و تاکنون اسناد بینالمللی متعددی برای تدوین و حمایت از حقوق بشر تدوینشده است.
با توجه به جنایتهای فراوان و اقدامات ضد حقوق بشری توسط رژیم صهیونستی، گروهک تروریستی داعش و حمایت کشورهای غربی و چند کشور دیگر ازجمله عربستان درصدد هستیم تا با رویکردی واقعگرایانه و بیطرفانه نسبت به موضوع حقوق بشر در آمریکا، بخشی از واقعیات را از دریچه اخبار و گزارشات مستند رسمی سازمانها و نهادهای مدنی فعال در حوزه حقوق بشر منعکس کنیم.
وضعیت بیماران ذهنی در زندانهای آمریکا
بیماران و معلولان ذهنی افرادی هستند که از توانایی ذهنی پایینتری نسبت به افراد عادی جامعه برخوردار بوده و نیاز به مراقبتهای ویژه دارند.
احتمال انجام حرکات خشن و غیرمعمول از سوی این افراد، امری معمول محسوب شده و نهادهای مسؤول در هر کشور عموماً تسهیلات و مراقبتهای ویژهای را برای آنان در نظر میگیرند و در صورت انجام جرم و محکومیت، آنان را در مکانهای مخصوص و با شرایط ویژه که متناسب با ناتوانی ذهنی آنان است، نگهداری مینمایند. بااینحال، وضعیت بیماران ذهنی در آمریکا و بهویژه در زندانهای این کشور بسیار اسفناک و دردآور است.
دیدهبان حقوق بشر در ماه می ۲۰۱۵ گزارش ۱۳۳ صفحهای را در خصوص برخورد وحشیانه و غیرانسانی مأموران زندانها با بیماران ذهنی منتشر نمود. خلاصه این گزارش به شرح ذیل است:
۱- شیوههای شکنجه معلولان ذهنی
در سرتاسر ایالاتمتحده، کارکنان و مأموران زندان از خشونتهای غیرضروری، شدید و حتی وسایل شکنجه برای تنبیه زندانیان ناتوان ذهنی مانند مبتلایان به بیماری روحی اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی استفاده میکنند.
مأموران زندانها بارها و بدون هیچ دلیلی و از طریق پاشیدن اسپریهای شیمیایی بهصورت بیماران، آنان را دچار خفگی مصنوعی نمودهاند. دیگر نمونههای شکنجه این افراد عبارت است از: وارد نمودن شوک الکترونیکی به آنان از طریق وسایل شوک زا مانند اسلحههای الکتریکی، زنجیر نمودن طولانیمدت آنان به تخت و یا صندلی، شکستن فک، بینی و دنده زندانیان در اثر ضرب و شتم شدید آنان با مشت، لگد و باتوم و عدم بخیه و پانسمان زخمهای اندامهای حیاتی آنان.
این برخوردهای شدید و وحشیانه، سبب وخیمتر شدن مشکلات ذهنی این بیماران شده و درمان آنان را در آینده سختتر میکند. کاربرد خشونت زیاد علیه بیماران روحی، سبب مرگ برخی از آنان نیز شده است.
در بسیاری از زندانهای آمریکا، مأموران زندان مجاز هستند تا بهمنظور تأمین امنیت زندان، از زور و خشونت استفاده کنند. این اقدامات، زندان را برای افراد بهویژه بیماران ذهنی، تبدیل به محیطی بسیار خطرناک نموده است. این مجوز کاربرد زور در حالی صادرشده است که هم بر اساس قانون اساسی آمریکا و هم بر اساس قوانین حقوق بشری بینالمللی، بهکارگیری زور علیه فرد زندانی (چه رسد به اینکه آن فرد یک بیمار ذهنی باشد) تنها در مواقع بسیار ضروری مجاز است و هیچکس حق ندارد از آن بهعنوان ابزاری برای تنبیه بیماران استفاده کند.
در این گزارش، دهها مورد از کاربرد خشونت و ضرب و شتم شدید زندانیان بیمار در برابر رفتارهای غیرارادی و غیر تهدیدآمیز مانند ادرار کردن بر روی زمین، به کار بردن الفاظ نامناسب و یا محکم بستن درب سلول مستند شده است. در بسیاری از این موارد، مأموران زندان بدون هیچ تذکر قبلی و یا اصلاحی، اقدام به اعمال این خشونتها کردهاند.
هرچند آمار دقیق از میزان شیوع استفاده از زور در بیش از ۵ هزار زندان و مراکز اصلاح و تربیت آمریکا وجود ندارد، اما کارشناسان و مشاوران معتقدند که سوءاستفاده از زور علیه زندانیان معلول ذهنی در سراسر زندانهای آمریکا گسترده بوده و روزبهروز در حال افزایش میباشد.
عواملی همچون درمان نامناسب و ناکافی بیماران روحی، آموزش ناکافی کارکنان زندان و فقدان نظارت، عدم پاسخگویی و مدیریت ضعیف زندانها سبب وخیمتر شدن اوضاع معلولان ذهنی در زندانهای آمریکا شده است. حدود ۳۶۰ هزار بیمار ذهنی در زندانهای آمریکا محبوس هستند که آمار بسیار نگران کندهای میباشد. آنچه که از این مسأله بسیار نگرانکنندهتر به نظر میرسد برخورد بد و نامناسب کارکنان زندانها با این افراد و عدم آموزش صحیح به آنان است.
۲- معلولیت ذهنی و بدرفتاری
محیط اکثر زندانها در آمریکا غمافزا و استرسزا بوده بهطوریکه افراد سالم در آنجا دچار افسردگی و بیماران ذهنی میشوند. این محیط برای افرادی که بیمار ذهنی هستند مخربتر است. برای بیماران روحی، سازگاری با قوانین زندان بسیار سخت بوده و نیاز است تا کارمندان حرفهای و متخصص جهت سازگاری روحی و فکری این افراد با محیط زندان بهکارگیری شوند.
با توجه به این ناسازگاری با قانون، بسیاری از بیماران ذهنی فوراً به قانونشکنی و نقض قوانین زندان متهم شده و مجازات میشوند. بر اساس آمار حدود ۵۸ درصد از بیماران ذهنی به نقض قوانین متهم شدهاند. بهعنوانمثال، در نیویورک علیرغم اینکه حدود ۴۰ درصد از جمعیت زندانهای این شهر را معلولان ذهنی تشکیل میدهند اما حدود ۶۰ درصد از متهمان نقض قوانین را این دسته از افراد تشکیل میدهند.
۳- خدمات درمانی روانی
بسیاری از زندانیانی که از معلولیت ذهنی رنج میبرند، در طول مدت زندان خود از کمکهای پزشکی و خدمات درمانی بهمنظور بهبود ذهنی و ارائه مهارتهای زندگی اجتماعی برای دوران پس از زندان محروم هستند.
به دلیل عدم تخصیص بودجه مناسب و همچنین عدم پشتیبانی سیاسی از این مسأله، مشکل مذکور در سراسر کشور فراگیر است. مشکلات این دسته از افراد، معمولاً بهطور صحیح و مناسب تشخیص داده نمیشود و از دسترسی به پزشک متخصص اعصاب و روان محروم هستند، تجهیزات پزشکی خاصی برای آنان در نظر گرفته نشده و صرفاً به داروهای اولیه ضروری و پزشک عمومی (آنهم نه بهطور پیوسته) دسترسی دارند.
در نبود تجهیزات پزشکی مناسب برای وضعیتهای فوقالعاده و اضطراری که بیماران روحی از حالت طبیعی خود خارج میشوند، این افراد به سلولهای انفرادی منتقلشده و یا با ضرب و شتم بسیار شدید و حتی مرگبار با آنان برخورد میشود. افرادی که به زندانهای انفرادی فرستاده میشوند، ۲۳ ساعت در روز و یا بیشتر را در آنجا سپری نموده و ازلحاظ تغذیه، وضعیت اسفناکی دارند. بهکارگیری زور علیه بیماران ذهنی در سلولهای انفرادی، بیش از هر قسمت دیگر است.
۴- کاربرد زور
کارکنان زندان به همراه زندانبانان بهصورت روزانه و بدون وقفه، علیه زندانیان بیمار اعمال خشونت میکنند. حتی در مواردی که نیاز به کاربرد زور نیست و احتمال میرود که فرد خاطی با صحبت آرام شود، متأسفانه کارکنان زندانها فوراً گزینه زور را انتخاب مینمایند.
کارکنان زندان در زندانهای آمریکا، اقدامات صحیح را هنگام کاربرد زور رعایت نمیکنند که از آن جمله عبارتاند از: عدم رعایت اصول کامل و دقیق مقررات پلیس در کاربرد زور، آموزش صحیح کارکنان در خصوص نظارت و استفاده از زور، تدوین دستورالعملهای ویژه جهت محافظت از بیماران روحی در برابر کاربرد غیرضروری زور، رسیدگی دقیق به گزارشات کاربرد خشونت علیه زندانیان، مجازات کارکنانی که از خشونت غیرضروری در برخورد با زندانیان بیمار روحی استفاده نمودهاند.
۵- غیرقابل اجتناب بودن خشونت
به دلیل شلوغ بودن زندانهای آمریکا، کمبود کارمند و دستمزد پایین، نظارت ضعیف، کاربرد خشونت امری اجتنابناپذیر برای حل مشکلات مذکور در زندانهای آمریکا شده است. در برخی از زندانها مانند زندان نیویورک، فرهنگ استفاده از برخی تنبیهات به مدت دهها سال است که اجراشده است. کارکنان برای به رخ کشیدن اقتدار خود، بدون هیچگونه ترس از مجازات از زور استفاده میکنند. زجر دادن زندانیان برای کنترل آنان، تبدیل به یک راهبرد مثبت برای کنترل زاندانیان در این زندان شده است. منبع: میزان