عوامل مؤثر بر شروع، تداوم و خاتمه زندگی بزهکارانه
دکتر شهلا معظمی
در یک مطالعه پژوهشی مشهور،”رولف لوبر” و همکارانش با استفاده از دادههای برگرفته از مطالعه طولی گروه همسال مسیرهای منتهی به جرم را که توسط جوانان در معرض خطر پیموده میشوند ترسیم نمودهاند. لوبر و همکارانش دریافتند که سه مسیر بهسوی بزهکاری میتوان شناسایی کرد:
۱- مسیر تعارض باقدرت در سن کم: با رفتار لجوجانه آغاز میشود و منجر به خودسری (کارها را به روش خود انجام دادن، امتناع از انجام کارها) و سپس نافرمانی و تمرد از اقتدار (فرار از خانه و مدرسه) و مخالفت با والدین و نافرمانی که منجر به جرایم خطرناکتر، مانند مصرف مواد مخدر میشود.
۲- مسیر پنهان با رفتار فریبکارانه کماهمیت (دروغ گفتن، دزدی از فروشگاه) شروعشده و منجر به تخریب اموال (ایجاد حریق، خسارت به اموال دیگران) شده و سرانجام به اشکال خطرناکتر بزهکاری، از گردش با خودروی مسروقه، جیببری، دزدی، خرید اموال مسروقه، کشیدن چک بیمحل، استفاده از کارت اعتباری تقلبی، فروش مواد مخدر و…. تبدیل میشود.
۳- مسیر آشکار شامل تشدید اعمال پرخاشگرانه است که با پرخاشگری (آزار دیگران، زورگویی) شروع و منجر به نزاع بدنی (درگیری و نزاع خیابانی گروههای بزهکاری) و سپس خشونت (حمله به افراد، توسل بهزور، سرقت همراه با اعمال خشونت) خواهد شد.
پژوهش لوبر نشان میدهد که هریک از این مسیرها ممکن است منجر به آن شود که فرد جوانی به زندگی منحرف طولانیمدت روی بیاورد.
برخی افراد همزمان وارد دو یا سه مسیر میشوند: آنها خودرأی هستند به معلمان و والدین دروغ میگویند، گردنکلفت و زورگو هستند و مرتکب دزدیهای کوچک میشوند. این نوجوانان همان افرادی هستند که بهاحتمالزیاد متخلفان مزمن خواهند شد.
پژوهش لوبر ازآنجهت مهم است که نشان میدهد:
اول: بزهکاری همگام با طی مسیر زندگی توسط کودک درواقع تشدید میشود.
دوم: رفتارهای ضداجتماعی تکبعدی نبوده، بلکه متنوعاند و به متخلفان اجازه میدهد که در هنگام تبدیلشدن از بزهکار به مجرم، بیش از یک مسیر را طی کنند. منبع: برگرفته از بزهکاری کودکان و نوجوانان