درباره قانون مجازات اسلامی( قسمت۴)
حجتالله فتحی
دوم: عقل
بر اساس اشتراط عقل معلوم میشود فقدان عقل از عوامل رافع مسؤولیت کیفری است و مجانین و بیماران روانی که اراده و تمییز آنان زایل شده مسؤولیت کیفری ندارند.
۱- تعریف عقل
در لغت، عقل به معنای بازداشتن و ضد حماقت است. عقل به این دلیل عقل نامیده شده که صاحب خود را از گرفتار شدن در مهلکهها باز میدارد. همچنین گفتهشده: عقل آن قوه تمییزی است که بهوسیله آن، انسان از سایر حیوانات تمییز داده میشود.
در الفروق اللغویه آمده است:
عقل جوهری مجرد از ماده است که معانی کلی و حقایق معنوی را درک میکند و از واژه «عقل شتر» هنگامیکه ساق او را بستهاند، مشتق شده است و به این سبب عقل نامیده میشود که صاحبش را از ارتکاب اموری که سزاوار نیست بازمیدارد؛ مانند عقال شتر که مانع از حرکت شتر میشود. صاحب معجم لغه الفقها مینویسد: «عقل یعنی ادراک حقیقت اشیا بهطور مختصر و آن ادراک بهصورت درک خیر و شر، حق و باطل و حسن و قبح ظاهر میشود».
در مصطلحات فقه آمده است: عقل در لغت به معنی امساک، ادراک و فهمیدن آمده است. همچنین عقل بر قوه تمییز انسان اطلاق میشود و عقل به این معنی نوری روحانی و قوهای ربانی است که در انسان، فرشتگان و جن به ودیعت گذاشتهشده است. پس عقل، صفت زیبایی از صفات روح و فضیلتی بارز از فضایل روح است قوهای غریزی است که انسان بهواسطه آن مستعد درک علوم است و نفس با آن، حقیقت اشیا، علوم ضروری و نظری، حسن و قبح اعمال را درک میکند و به سبب آن عقلا از غیر عقلا متمایز میشوند و ظاهراً مراد از عقل در نزد شرع و متشرعه و در بحثهای فقهی و حقوقی همین معنی است.