دستگیری کلاهبرداری که خود را مأمور ارگانهای دولتی و نظامی معرفی میکرد
ماجرا :
فردی با مراجعه به کلانتری ١۶۴ قائم به مأمورین اعلام داشت که توسط فردی تحت عنوان مأمور یکی از ارگانهای دولتی، مورد کلاهبرداری قرارگرفته است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع کلاهبرداری و به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه یک تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
کارآگاهان پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ، در اقدامات پلیسی خود موفق به شناسایی تعدادی از مالباختگانی شدند که دقیقاً در زمان انتشار آگهی فروش اموال خود در سایت دیوار و مراجعه شخصی به آنها تحت عنوان مأمور ارگانهای دولتی یا نظامی و با یک دستگاه خودرو ٢٠۶، مورد کلاهبرداری قرارگرفته بودند.
در تحقیقات از مالباختگان، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که این شخص در چندین نوبت از شماره تلفن همراه متعلق به خانمی بهنام زهره. خ استفاده کرده است، زهره. خ پس از شناسایی در غرب تهران و انتقال به پایگاه یکم پلیس آگاهی عنوان داشت که اطلاعی از کلاهبرداریهای صورت گرفته ندارد.
زهره. خ پس از اطلاع از موضوع کلاهبرداریهای صورت گرفته و سوءاستفاده از تلفن همراهش، عنوان داشت: مدت کوتاهی با فردی بهنام فرهاد. ش آشنا شدم، این شخص از من درخواست ازدواج کرد و به این ترفند اعتماد مرا جلب کرد و گوشی تلفن همراه، سیمکارت و کارت عابر بانک مرا نیز در همین دوره سرقت کرد.
در ادامه تحقیقات و با به دست آمدن تصویر فرهاد. ش و شناسایی دقیق تصویر این شخص از سوی شکات و مالباختگان، دستگیری وی در شرایطی در دستور کار کارآگاهان پایگاه یکم قرار گرفت که همچنان هیچگونه نشانی مشخصی از این شخص حتی از سوی خانم زهره. خ در اختیار کارآگاهان قرار نگرفته بود. سرانجام با بهرهگیری از تصاویر بهدستآمده از متهم پرونده و اطلاعات موجود از سوابق مجرمین سابقهدار، کارآگاهان پایگاه یکم پلیس آگاهی موفق به شناسایی یکی از مجرمین سابقهدار بهنام ابوالقاسم. ش (۴٢ساله) با چندین فقره سابقه کیفری در زمینه شرارت، موادمخدر، سرقت اماکن و کلاهبرداری شدند. با شناسایی ابوالقاسم. ش بهعنوان متهم پرونده، مخفیگاه وی در منطقه مینیسیتی شناسایی، کارآگاهان پایگاه یکم این محل را تحت مراقبتهای پلیسی خود قرار داده و سرانجام با اطمینان از حضور متهم در مخفیگاهش، وی را دستگیر و در بازرسی از مخفیگاهش موفق به کشف یک قبضه اسلحه کمری تقلبی، یک دستگاه بیسیم، یک رشته دستبند و… شدند. سرهنگ کارآگاه کرم یوسف وند، رئیس پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: در ادامه رسیدگی به پرونده، متهم به دهها فقره کلاهبرداری بدین شیوه و شگرد اعتراف کرد، همچنین شکات و مالباختگانی که بدین شیوه و شگرد مورد کلاهبرداری قرارگرفته بودند نیز شناسایی و به پایگاه یکم پلیس آگاهی دعوت شدند که پس از مواجهه حضوری با متهم، صراحتاً وی را مورد شناسایی قرار دادند.
یک تحلیل
ریشههای اجتماعی کلاهبرداری در جامعه در دو عامل ذهنی و عینی مورد بررسی قرار میگیرد. در عامل عینی کلاهبرداری، نظام اقتصادی در جامعه آنطور که باید شفاف باشد و روان حرکت کند، نیست.
در اقتصاد معمولی و سالم میتوان فرایندها و اتفاقاتی که در آینده نزدیک و حتی دور میافتد را پیشبینی و بر اساس آن برنامهریزی کرد، «مثلاً اگر قرار است چکی صادر کنیم، یقین کنیم مشکلی در پرداخت این چک نخواهیم داشت»، یعنی بتوانیم بر مطالبات بازار حساب بازکرده و بر مبنای آن تعهداتی را تعریف کنیم.
زمانی که شرایط اقتصادی در جامعه نامناسب و آشفته باشد افراد نمیتوانند مطالبات مالی خود را بهراحتی و از مسیرهای درست پرداخت کنند در نتیجه برای به دست آوردن مطالبه خود به راههای نامشروع یعنی کلاهبرداری روی میآورند، چهبسا ذاتاً کلاهبرداری نباشد اما شرایط اقتصادی و اجتماعی آنها را مجبور به روی آوردن به مسیرهای نادرست میکند، بنابراین کلاهبرداریهای عینی در نتیجه نابسامانی وضعیت اقتصادی، فقدان سرمایه اجتماعی و اعتماد شکل میگیرد و موجب به وجود آمدن کلاهبرداریهای خواسته یا ناخواسته میشود و لازم است نهادهایی در جامعه وجود داشته باشند که از این افرادی که قربانی یک شرایط نابسامان هستند، حمایت کنند. شیوع چشموهمچشمی، زیادهخواهی، تجملگرایی، مادیگرایی و پولدوستی در جامعه موجب شده افراد برای به دست آوردن ثروت بیشتر به سمت مسیرهای غیرقانونی و نادرست حرکت کنند. در واقع گسترش مادیگرایی در جامعه فرهنگ را مستحیل میکند، ذهنیتها را به سمت کسب منافع مالی بیشتر میکشاند و چون فرد از طریق فرایندهای عادی نمیتواند تراکم ثروت داشته باشد در نتیجه برای جبران زیادهخواهیهای خود دست به هر کاری میزند. در بیشتر معاملات اقتصادی و بازاری جامعه کلاهبرداری ذهنی وجود دارد و تأسفبار این است که بسیاری از این کلاهبرداریها مطرح نمیشود و پنهان میماند.
کلاهبرداریهای ذهنی در جامعه کاملاً برحسب خواست اتفاق میافتد یعنی فرد با پیشبینی و اطلاع خود دست به آن عمل میزند و معمولاً کلاهبرداریهای بزرگ به این شیوه صورت میگیرد.
کلاهبرداریهای ذهنی فقط بازار، تولید و اقتصاد را شامل نمیشود بدین معنا که تقریباً در اکثر بخشهای فرهنگی، خدمات بهداشتی درمانی، آموزش، امور اداری و غیره نوعی عدم صداقت و سوءاستفاده از مشتری و موقعیت وجود دارد. مشکلی که در جامعه وجود دارد این است که کارکرد نهادهای خانواده، آموزشی و مذهبی به دلیل اینکه در سیطره اقتصاد قرارگرفتهاند ناکارآمد شده و سایه سنگینی اقتصاد در این نهادها احساس میشود. بهطوریکه در مذهب نیز نقش پول بسیار پررنگ است بهنحویکه گویی طبقات محرومتر از وجدان مذهبی کمتری برخوردار هستند و مذهب نیز با طبقات اجتماعی بالا پیوند خورده است.
باید در نظر داشت مذهب در جامعه، تحت تأثیر اقتصاد قرار گرفته است. مثال بارزی که برای پولی شدن ابعادی از مذهب در جامعه میتوان ذکر کرد تأسیس بانک یا صندوقهای پولی با اسامی مذهبی است. بسیاری از افراد ثروتمند با سوءاستفاده از اعتقادات مذهبی مردم به فعالیت اقتصادی بعضاً نادرست دست میزنند، بعد از مدتی در فعالیت خود مرتکب انواع فسادها میشوند و این فسادهای مالی تحت پوشش مذهب اتفاق میافتد که در نتیجه موجب میشود مذهب درگیر فرایندهایی شود که در نهایت کارکرد خود را در جامعه که باید آموزنده و بازدارنده از انواع آسیبها باشد، از دست میدهد. نباید اجازه داد نابسامانی و بههمریختگی وضعیت اقتصادی در کارکرد مذهب در جامعه تأثیر منفی بگذارد. منبع: اعتماد-آرمان