چرا پلاسکو فروریخت و ما چه کردیم؟
پنجشنبه غمگین
احمد رضا ونکی
پنجشنبهای که پلاسکو سقوط کرد، یکی از غمگینترین روزهای تقویم وطن بود. روزی که بسیاری از شهروندانمان در آتش بی مسؤولیتی سوختند و زیر هزاران تن آهن و خاک زندهبهگور شدند.
عمر مفید یک ساختمان با پیشرفتهای امروزی در ایران بین ۳۵ تا ۴۵ سال، توسط مهندسین ساختمانسازی تخمین زدهشده که نسبت به استانداردهای جهانی فاصله بسیاری دارد چه اینکه عمر مفید ساختمانها در کشورهای پیشرفته رقمی بین دویست تا سیصد سال است. ساختمان پلاسکو عمری معادل ۵۴ سال داشته. ساختمانی تجاری در ۱۵ طبقه که به گفته مهندسان بعد از پنجاه سال نیاز به مقاومسازی داشته است. ساختمانی با این عظمت فاقد هرگونه سیستم اطفای حریق بوده، مقاومسازی صورت نپذیرفته و فرسودگی در نحوه فروپاشی مشهود است، آتشنشانی فاقد تجهیزات روز برای اطفای حریق میباشد و بالاخره فاجعه روی زشت خود را به شهروندان مظلوم چنین شهری با بیرحمی هر چه تمامتر نشان میدهد. ریشه مشکلات و ناکامیها چندان ناشناخته نبوده و نیست اما روی دیگر مسأله که قابلتأمل مینماید مسأله برخورد مردم و تبلور اجتماعی آن از ابعاد حقوقی، اخلاقی و جامعهشناختی میباشد و مسأله اینجاست که مردم عادی چه وظیفهای در برخورد با اینگونه مسایل داشته و دارند.
مسأله از چند منظر قابلتأمل میباشد:
۱ – عدم پلمپ ساختمانی با عظمت پلاسکو به لحاظ فرسودگی و نیاز به تجهیز و مقاومسازی
۲ – عدم تجهیز آتشنشانی کلانشهری هم چون تهران که عنوان پایتخت یک کشور را یدک میکشد.
۳. مسؤولیت مردم در مواجهه با حادثه پلاسکو و موارد مشابه
۱- عدم پلمپ ساختمانی با عظمت پلاسکو و نیاز به تجهیز و مقاومسازی:
آنگونه که این مدت در یادداشتهای مختلف صاحبنظران و دکترین حقوقی و مستندات قانونی استناد شده توسط ایشان دریافتیم، مسؤولیت نظارت بر اماکن و ساختمانهایی هم چون پلاسکو بر عهده شهرداری یک شهر میباشد؛ شهرداری که به لحاظ اخطارهای ارسالی قبلی به ساکنان این محل تجاری دقیقاً از خطرات احتمالی در کمین آگاهی داشته. بله ساختمان دارای قدمت ۵۴ ساله بوده و لزوم مقاومسازی و تجهیز امری واضح میباشد که در این بعد متأسفانه شهرداری بهموقع عمل نمیکند و آنگونه که در صحنههای مختلف و کلیپهای تصویری متعدد کاربران اینترنتی شاهد هستیم نحوه فروپاشی و مدتزمان مقاومت ساختمان گویای بنیانهای سست و شکننده این ساختمان عظیم میباشد.
۲- عدم تجهیز آتشنشانی کلانشهری هم چون تهران که عنوان پایتخت یک کشور را یدک میکشد:
باز هم واقعیات مندرج در اخبار تصویری حکایت از تجهیزات قدیمی یکی از مهمترین سازمانهای امدادرسان کشور را با خود به همراه دارد؛ تجهیزاتی که نهتنها مؤثر واقع نمیشوند بلکه خود بهعنوان یکی از عوامل انهدام زودهنگام ساختمان و قبل از غلبه بر آتش به شمار میروند.
۳- مسؤولیت مردم در مواجهه با حادثه پلاسکو و موارد مشابه:
دو مسأله اساسی در حال حاضر طی یادداشتهای مختلف، کلیپهای انیمیشن و کاریکاتورهای متعدد در فضای سایبری قابلمشاهده است:
اول ازدحام مردم و ایجاد مانع در امدادرسانی و دیگری فیلمبرداری و عکسبرداری عوام از صحنههای مختلف حادثه؛ در مورد قسمت اول، ازدحام مردم در دو بعد از حیث هدف آنها قابلتأمل است، بیشک عدهای به لحاظ نگرانی و قصد کمک در محل حاضرشدهاند و عدهای دیگر نیز جهت کنجکاوی و مشاهده صحنههای حادثه که بههرروی با توجه به حضور مأمورین امدادرسان و متخصص آتشنشانی و همچنین حضور عدهای از مأمورین نظامی بهعنوان نیروهای کمکی بههیچوجه تجمع و ایجاد مانع برای عبور کامیونهای آتشنشانی توجیهپذیر نمیباشد و از این بعد لزوم آگاهیرسانی به مردم در کنترل هیجانات و چگونگی برخورد با مسایل برای مواجهه عاقلانه با حوادث احتمالی بعدی در کشور که با توجه به روند حادثهساز اخیر چندان دور از ذهن هم نیست امری گریزناپذیر میباشد.
مسأله دیگری که بهشدت توسط عدهای کاربران موردانتقاد قرارگرفته عکسبرداری و فیلمبرداری از صحنههای مختلف و اشاره به غیراخلاقی بودن تهیه این صحنهها بوده البته در بسیاری از فیلمها نگرانی فیلمبردار از نتیجه حادثه کاملاً مشهود است ولی متأسفانه در این رهگذر به عکسهای خندان و سلفیهای برخی شهروندان برخورد میکنیم که نه تنها در قبال هموطن خودنگرانی در دل راه نمیدهند بلکه وقوع چنین حادثه غمانگیزی را دستمایه تفریحات خود در فضای سایبری قرار میدهند.
این بعد از جریان حکایت از روند شخصیتسازی به دور از یک سیستم رشد مدار در اجتماع را با خود به همراه دارد که تجدیدنظر جدی مسؤولین را در برنامههای رشد مدار اجتماعی میطلبد. اخبار حاکی است که پس از حادثه، شخصی با لباس پلیس در محل حاضرشده و قصد سرقت اموال با ارزش را داشته و یا یکی از کامیونهای حامل وسایل ساختمان از مسیر اصلی خارجشده و به سمت دیگری رفته که البته با درایت پلیس کنترل گردیده، بهراستی وقوع چنین مواردی در این وضعیت غمانگیز چیست. آنگونه که در مثالها میبینیم کنترل بهوسیله پیشگیری وضعی پلیسی مانع وقوع برخی جرایم شده که البته وقوع چنین مواردی در وضعیت موجود از آتشسوزی پلاسکو به مراتب غمانگیزتر است. در ژاپن پس از سونامی مردم تمام گاوصندوقها را به صاحبان آنها عودت دادند تا کارآمدی سیستم رشد مدار در یک جامعه را برای جهانیان به اثبات برسانند. بله در هیاهوی حادثه اخیر چراها و علامت سؤالهای زیادی پیش روی همه ما ظاهر میشود که من فکر میکنم هیچکدام از موارد فوق قابلحل نیست مگر با پیشبینی برنامههای طولانیمدت رشد مدار و انسانساز؛ تنها در یک سیستم رشد مدار، شخص مسؤول با دلسوزی، تمام توجه خود را به وظایف و مسؤولیتهایش معطوف میکند، تنها در یک سیستم رشد مدار انسانی ساخته میشود که حاضر نیست کارهای غیرتخصصی را بر عهده بگیرد و تنها در یک سیستم رشد مدار میتوان آدمی تحویل جامعه داد که در هنگام بروز حوادث غیرمترقبه تمام فکرش نجات جان هم نوع است و نه خندیدن و عکس یادگاری گرفتن. منبع: ابر گروه فوق تخصصی جامعهشناسی جنایی