اسرار تغییر دیدگاه ترامپ و حمایتش از لغو «قانون آزادی سقطجنین» (بخش نخست)
راهپیمایی اعتراض به قانونی بودن سقطجنین در آمریکا در (۲۷ ژانویه سال ۲۰۱۷ میلادی) برای ۴۴ مین سال پس از تصویب این قانون برگزار شد؛ اما آنچه این رویداد را با تظاهراتهای اینچنینی در سنوات گذشته متمایز ساخت، حضور و سخنرانی «مایک پنس» معاون «دونالد ترامپ» بود که چنین تجمعی را «لحظهای تاریخی» برای کشورش اعلام کرد. همچنین، «کلیان کانوی» مشاور ارشد رئیسجمهور جدید آمریکا نیز در این مراسم حضور یافته بود و سخنرانی کرد.
تظاهرات مذکور که «راهپیمایی برای زندگی» نام دارد، ۴۴ سال متوالی است که هر سال انجام میشود، اما تابهحال سابقه نداشت معاون رئیسجمهور آمریکا در آن حضور یافته و شخص رئیسجمهور نیز حمایت آشکارش از آن را با انتشار پیامی اعلام کرده باشد. بهراستی هدف ترامپ از این اقدام چیست و ماجرای تغییر رویکرد وی از «مدافع انتخاب فردی Choice) (Pro-» در سال ۱۹۹۹ (حمایت از قانون سقطجنین) تا اتخاذ دیدگاه «مدافع زندگی» (Pro- Life) و حمایت از لغو قانون مذکور چه بوده است؟
به این منظور، لازم است تحلیل جاری را از بررسی تاریخچه قانون آزادی سقطجنین در آمریکا آغاز کنیم.
تاریخچه
دیوان عالی آمریکا در سال ۱۹۷۳ در پرونده موسوم به «رو در برابر وید» (Roe v. Wade) حکمی را صادر کرد که بر اساس آن زنان پس از مشورت با پزشک خود و بدون اینکه دولت حق مداخله در این زمینه را داشته باشد، میتوانند به سقطجنین مبادرت نمایند.
وجهتسمیه قانون فوق به دلیل اصرار «جین رو»، در مقابل «هنری وید» دادستان کل شهر «دالاس» در ایالت «تگزاس» بوده است. «جین رو» زنی بدون همسر بود که در سومین بارداریش تصمیم به سقطجنین گرفته بود؛ اما با یکی از قوانین داخلی در ایالت «تگزاس» که سقط را بهجز در دو مورد (تجاوز و یا تعدی به محارم) ممنوع کرده بود، به مقابله پرداخت و همین پرونده باعث شد تا نهایتاً دیوان عالی آمریکا در سال ۱۹۷۳ قانونی بودن سقطجنین در این کشور را رسماً اعلام کند.
بدین ترتیب، آزادی سقطجنین بر اساس این حکم تاریخی در آمریکا شکل قانونی به خود گرفت. حکم قضات دیوان عالی که با ۷ رأی موافق در برابر ۲۲۲ رأی مخالف صادر شد، به استناد چهاردهمین متمم قانون اساسی آمریکا بود که به آزادی انتخاب شخصی در مسایل خانوادگی هر فرد تصریح دارد و لذا اعلام شد که هر زن میتواند برای خاتمه دادن به دوران بارداریاش وفق انتخاب شخصیِ خود به این اقدام مبادرت نماید.
ترویج سقطجنین بر اساس دو ویژگی لیبرالیسم
مطابق با تعریف مجملی از مکتب لیبرالیسم مبنی بر آزادی نامحدود هر فرد در جامعه تا سرحد عدم لطمه به آزادی دیگران، به گواهی «مایکل سندل» (Michael Sandel) که از متفکرین این عرصه به شمار میآید، دولت آمریکا بدون توجه به مسایلی از قبیل امنیت خانواده و بحران هویت در این کشور، با توجیه موسع از مفهوم آزادی، مدعی است این موضوعات در دایره آزادیهای شخصی تفسیر شده و مشمول دخالت دولت در آن نمیشود. چنین آزادی شامل فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میشود و دولت تنها حق دارد آن اندازهای که برای حفظ نظم در جامعه ضروری است در امور مردم مداخله کند. این نحوه توجیه بهطور عام «لیبرالیسم» نامیده میشود.
با توجه به تفوق مکتب لیبرالیسم در آمریکا، به نظر میرسد که دو ویژگی این مکتب بیش از دیگر ویژگیهای مورد تأکید لیبرال- دموکراتها، به اقدام و ترویج سقطجنین در آمریکا کمک میکنند.
اولویت حق بر مصلحت و عدممداخله دولت در مسایل شخصی (و حتی دفاع از بهاصطلاح حیطه شخصی افراد)، از ویژگیهایی است که سبب میشود حامیان سقطجنین برای توجیه اقدام خود از آن بهره ببرند، این مسأله نهتنها در بحث سقطجنین بلکه در دیگر اقدامات یک فرد لیبرال همچون همجنسگرایی، ازدواج، طلاق و … ظهور پیداکرده است.
وارد شدن چنین تفکر خطرناکی با ظاهر عوامفریبانهاش در متن جامعه آمریکا باعث شد تا به اذعان «ویکی ایوان» از محققین یکی از مؤسسات پزشکی در «سان فرانسیسکو»، قوانینِ بهظاهر آزادی محور آمریکا و سیاستهای متعاقب آن رشد سقطجنین از سال ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۸ را تا بیش از ۳۰ درصد افزایش دهد.
افزایش سقطجنین و علل جانبداری از آن در آمریکا
ترویج سقطجنین و آزادی بیرویه منشعب از دیدگاه لیبرالیسم تا بدان جا پیش رفت که بر اساس آمارهای منتشره توسط «مؤسسه گاتمپچر» (Guttmacher Institute)، پایان دادن به حیات جنین در آمریکا بدون هرگونه اضطرار و الزام پزشکی و صرفاً به خواست والدین، رکوردی معادل ۹۳% را نیز تجربه کرده است.
همچنین آمار و ارقام اعلامی منتشره سال ۲۰۱۲ توسط «بی بی سی» به نقل از «مرکز کنترل و جلوگیری از بیماریهای آمریکا» که از زیرمجموعههای اداره کل کنترل بیماریهای وزارت بهداشت این کشور است، تصریح میکند که ارتکاب ۶۹۹ هزار و ۲۰۲ فقره سقطجنین در سال ۲۰۱۱ به ثبت رسیده و این در حالی است که ارائه بسیاری از این آمارها به رسانهها از اختیارات این مراکز تلقی شده و لذا میتوان تعداد موارد مذکور را بسیار بیشتر از این تعداد و در حد بحران در آمریکا توصیف کرد؛ بحرانی که سرانجام باعث شد تا «دونالد ترامپ» رئیسجمهور جدید آمریکا با فراز و نشیبهایی که در ذیل به آن اشاره خواهیم کرد، مجبور شود تا:
– بهصورت ضمنی به اضمحلال زیرساختهای لیبرال- دموکراسی در این کشور (برتری حق زنان در برابر مصلحت جامعه) اقرار کند؛
– از تسرّی تمایلات اقتصادی خود به سیاست در این خصوص چشمپوشی کند (عایدات تجارت جنین)؛
– و نهایتاً بسترسازی مناسبی را در جهت لغو قانون مذکور به انجام رسانده و درنتیجه از مواهب مالی «صنعت سقطجنین» چشمپوشی کند.
دلایل متعددی برافزایش این آمار تأثیرگذار بوده که مهمترین آنها را میتوان در موارد زیر خلاصه نمود:
صنعت سقطجنین و تجارت دارو و لوازمآرایشی
«ویکی ایوان» از محققان یکی از مؤسسات پزشکی در «سانفرانسیسکو» در ادامه تحقیقاتش میافزاید: ۱, ۷۸۷ «مرکز شناختهشده» حمایت از سقطجنین در آمریکا وجود دارد و با توجه به سیاستهای حمایتی دولتها از سال ۱۹۹۷ تا سال ۲۰۰۸؛ چنین مراکزی توانستهاند عایدات زیادی را از تجارت در صنعت سقطجنین در این کشور به خود و حامیان دولتیشان اختصاص دهند.
وی تبلیغات دولتی و خصوصی برای کسب سود سرشار حاصل از زیباییاندام، جلوگیری از چروک شدن پوست و امثالهم را موجب تهیه و تدوین بستههای تشویقی گسترده برای سقطجنین عنوان داشته و این امر را در کنار حق قانونی افراد برای بارداریهای غیررسمی، سبب رونق داروسازی و تجارت لوازمآرایشی بهویژه محصولات خاصی که از روغنها و یا سلولهای جنین ساخته میشوند، معرفی نموده است.
«ویکی ایوان» در ادامه تصریح میکند: فعالیتهای گسترده و آزادانه مؤسسات خصوصی در این حوزه مؤید واقعیت تلخ اما تکراری در این کشور است که بر اساس آن، دولتمردان درازای کمکهای پیدا و پنهان به برخی از فعالیتها، دریافتکننده حمایتهای مالی بسیاری برای نامزدها و احزاب سیاسی تحت حمایت خود در جریان انتخابات ریاست جمهوری خواهند بود.
همچنین، سخنان «رالف شورتی» (Ralph Shortey) سناتور آمریکایی در ۲۴ ژانویه سال ۲۰۱۲ میلادی که «نَچرال نیوز» آن را منتشر کرد، افشا میکند که شرکتهایی از قبیل «پپسی» (PepsiCo)، «کرافت» (Kraft) و «نستله» (Nestle) از سلولهای کبد جنینهای سقط شده بهعنوان طعمدهنده نوشیدنیهایی استفاده میکنند که روزانه میلیونها نفر در سراسر جهان آنها را مصرف میکنند.
بنابر همین افشاگریها بود که همکاری شرکتهای فوق با مؤسسات خصوصی سقطجنین برای استفاده از کبدهای جنینهای سقط شده برای مصارف خوراکی از جمله طعمدهندهها برملا گشت.
لازم است برای اثبات الزام ترامپ به حرکت در راستای شلیک تیر خلاص به قانون آزادی سقطجنین در آمریکا، در این مقطع به نکتهای اشاره شود تا آنچه در بخش پایانی این گزارش تحلیلی درباره واکاوی پیدا و نهان عبور اجباری ترامپ از تمایلات پیشین خود به آن اشاره خواهد شد؛ عینیتر و ملموس گردد.
ادامه دارد… منبع: مهر