اسرار تغییر دیدگاه ترامپ و حمایتش از لغو «قانون آزادی سقطجنین»(بخش دوم و پایانی)
فرازوفرودهای قانون آزادی سقطجنین در آمریکا
قانون مذکور از زمان ابلاغ توسط دادگاه عالی آمریکا در سال ۱۹۷۳، به دلیل تمایلات جناحی و بهرهبرداریهای سیاسی برای کسب آرای مردم در انتخابات و سایر مطامع دو حزب عمده در این کشور تاکنون فرازوفرودهای متعددی را به خود دیده است:
«رونالد ریگان» اولین رئیسجمهور آمریکا بود که پس از تصویب قانون مذکور، در سال ۱۹۸۰ دستور توقف کمکهای مالی به گروهها و نهادهای بینالمللی را صادر کرد که یا در انجام سقط فعال بوده و یا در این راستا فعالیتهایی را به انجام میرساندند. دستور وی به دلیل اعلام در کنفرانسی واقع در «مکزیکوسیتی» به «سیاست مکزیکوسیتی» (Mexico City Policy) شهرت یافت.
دموکراتها که با موجسواری بر اعطای آزادیهای فردی به مردم در کارزار انتخاباتی دوران «بیل کلینتون» همّ و غم خود را برای پیروزی وی بر رقیب قدرتمند جمهوریخواهش متمرکز کرده بودند، موفق شدند در دوران ریاست جمهوری کلینتون، دستور «رونالد ریگان» را لغو کنند.
«جرج دابلیو بوش» در سال ۲۰۰۳ و به دنبال برخی آمارهای نگرانکننده از تبعات قانون مذکور، دستور ابطال حکم صادره توسط «بیل کلینتون» را صادر کرد.
لازم به ذکر است، کنگره آمریکا نیز پس از ۳۰ سال در سال ۲۰۰۳ میلادی اولین محدودیت مهم برای سقطجنین را به تصویب رساند. بر این اساس، سقط جنینهای به خصوصی که پس از گذشت مدت معینی از بارداری به انجام میرسید و مخالفان این قانون، آن را «تولد ناقص» میخواندند، ممنوع گردید.
«باراک اوباما» در سال ۲۰۰۹ میلادی با مطامعی شبیه به دوران «بیل کلینتون»، دستور داد تا آزادی کاملی بر اساس قانون سقطجنین در این کشور حکمفرما شود.
بهراستی چه عناصری باعث شدند تا ترامپ برخلاف دیدگاه اعلامی پیشین خود در سال ۱۹۹۹، سیاست مقابله با قانونِ سال ۱۹۷۳ را تا بدان جا و به شکلی افراطی دنبال کند که محافل تحلیلی از آن بهعنوان تلاش برای ریشهکنی قانون مذکور یاد کنند؟ آیا اقدام رئیسجمهور جدید آمریکا در راستای تئوریهای اسلاف جمهوریخواه خود است یا الزام به پیگیری اهداف ویژهای است که دونالد را در طی این مسیر تا آنجا پیش برده است که در ۴۴ مین تظاهرات سالیانه مخالفت با سقطجنین در جمعه گذشته که برای اولین بار با حضور تعجببرانگیز معاون وی و مشاور ارشد کاخ سفید در واشنگتن برگزار شد، با انتشار یک پیام توییتری آشکارا به راهپیمایی کنندگان اعلام کند: تظاهرات برای زندگی بسیار مهم است. شما؛ همهکسانی که اکنون در این راهپیمایی شرکت کردهاید، بدانید که از حمایت کامل من برخوردار هستید.
به نوشته وبگاه خبری تحلیلی «کانزاس سیتی استار»، «دونالد ترامپ» در سال ۱۹۹۹ در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی «اِم اس اِن بی سی» اعلام کرده بود که «از هر لحاظ مدافع انتخاب فردی» (Pro-Choice in Every Respect) است؛ اما با ۵ تغییر در مواضع خود، از سال ۲۰۱۱ تاکنون خود را «مدافع زندگی» (Pro- Life) خوانده و بر این مبنا مخالفتش را با قانونی بودن سقطجنین اعلام کرد.
بهراستی با توجه به درآمد سرشار ناشی از این قانون برای مؤسساتِ بهظاهر تحقیقاتی و پزشکی، دلایل مهمی باید اقدام ترامپ در این خصوص را توجیه کند؛ چراکه قانون مذکور میتواند تا بدان جا برای برخی از لابیهای پُرنفوذِ این کشور درآمدزایی کند که امثال ترامپ با ماسکهایی به نامهای مستعار مَهد دموکراسی، لیبرالیسم، قانون اساسی آمریکا و … در حالت عادی از مواهب آن بهرهمند شده و هیچ حرف و سخنی را برای مبارزه با آن به زبان نیز جاری نکنند.
پشت پرده مخالفت ترامپ با قانون آزادی سقطجنین
تحلیل گران از میان دلایل تغییر موضع ترامپ و حمایت وی از لغو قانون مذکور در آمریکا، ۴ مورد را حایز اهمیت بیشتر اعلام کردهاند:
۱) اولین عاملی را که میتوان در اصرار «دونالد ترامپ» برای مبارزه با این قانون برشمرد، موضوع هشدارهای نهادهای علمی و حتی امنیتی این کشور درباره تبعات قانون برگرفته از بهاصطلاح مکتب لیبرالیسم در روند ادامه حیات سیاسی و اجتماعی آمریکا (بحران هویت، اقتصاد مشکوک/ ناپایدار حاصل از تجارت جنین، هراس از تغییر بیشتر در رویه فرهنگ عمومی، گرایشات غیرمعمول در میان جامعه آمریکا، تغییر در الگوی بافت جمعیتیِ حاصل از تمایل افراد به بیبندوباری و کاهش زادوولد مؤثر و …) است.
علاوه بر آمارهایی که درباره افزایش شدید سقطجنین در آمریکا به آن اشاره شد، مؤسسه «گاتمپچر» با اعلام آماری جدید، اعلام کرد که در میان سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶، آزادیهای دولت «باراک اوباما» رئیسجمهور پیشین آمریکا دراینباره بهاندازهای همین دولت را از عواقب روند قارچ گونه سقط، نگران کرد که این دولت مجبور شد بدون رسانهای کردن بحران ایجادشده، ۳۳۸ تبصره البته تنها برای «محدود کردن» قانون آزادی سقطجنین تصویب کند که بیشتر آنها ناظر بر اِعمال تنگناهایی بر مراکز جدیدالتأسیس در این امور و کاهش تدریجی کمکهای دولت به مراکز فعال در این حوزه بود.
شرکت «استم سلز» که تنها یکی از شرکتهای فعال در این زمینه به شمار میرود، سالانه از ۲۲ هزار فقره سقطهایی بهرهبرداری میکند که مشتمل بر جنینهای ۱۰ تا ۲۰ هفتهای است که انگشتان و مخصوصاً سلولهای مغزشان تشکیلشده است.
همچنین «مرکز کنترل و جلوگیری از بیماری» آمریکا چندی پیش آمار حیرتآور ۶۹۹ هزار و ۲۰۲ مورد سقطجنین در سال ۲۰۱۱ در این کشور را منتشر کرد.
این افزایشها یکی از دلایل هشدارهای نهادهای اطلاعاتی در آمریکا محسوب میشود که باعث شده تا ترامپ از «مدافع انتخاب فردی» (Pro–Choice) در سال ۱۹۹۱ به «مدافع زندگی» (Pro- Life) در سال جاری میلادی تغییر موضع دهد.
۲) نشریه اقتصادی «اکونومیست» پس از ۴۴ مین تظاهرات اعتراضی به قانونی بودن سقطجنین با انتشار مطلبی در وبگاه خود چنین اعلام کرد: ترامپ در راهپیمایی ۲۷ ژانویه نه تنها در توییتی حمایت کامل خود را از جنبش «مدافع زندگی» اعلام کرد، بلکه با فرستادن «مایک پنس» معاون خود به این تظاهرات و اظهارات وی در آن مکان تصمیم دیگر خود را نیز نشان داد. «پنس» به شرکتکنندگان اعلام کرد که دولت بر آن است تا اعتبارات گزاف سقطجنین که از جیب مالیاتدهندگان تاکنون بار مالی زیادی را به این کشور تحمیل کرده قطع کند تا شاید یکی از مرحمهای مهم بر آلام کسری بودجه نجومی و شتاب مهارنشدنی رشد بیکاری در این کشور به شمار بیاید.
۳) وبگاه «کانزاس سیتی» موجسواری ترامپ در تلاش برای ثبت ابطال ریشههای این قانون در دیوان عدالت این کشور را بیارتباط به توصیههای برخی از مشاوران وی در این خصوص نمیداند.
با مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری هشتم نوامبر سال گذشته میلادی، مشخص شد ترامپ با کسب آرای برخی از جوامع آماری تأثیرگذار در آمریکا مانند رهبران دینی، دانشجویان، مدافعان حریم خانواده و … بتواند تنها با اتکا به آرای الکترال بهجای کسب مشروعیت اکثریت کمّیِ رأیدهندگان به کاخ سفید راه پیدا کند. لذا بیم آن میرود تا به دلیل خطرات ناشی از تصمیمات تند و ناگهانی وی، جمهوریخواهان نیز به سرنوشت پس از سال ۲۰۰۹ دموکراتها دچار شده، بهمرور زمان اکثریت کنگره را از دست دهند. لذا در این راستا میکوشند تا نه تنها به حفظ جامعه آماری رأیدهندگان به نماینده جمهوریخواهان مبادرت ورزند، بلکه با برخی اقدامات نمایشی دیگر، موقعیت بهدستآمده خودشان را تقویت نمایند.
۴) برخی از دیگر رسانهها، بر این باورند تا اظهارات ترامپ ضد زنان و جنجال آفرینیهای وی در جریان مبارزات انتخاباتیاش که میرفت تا رکورد رسوایی جدیدی را برای زمامداران این کشور به ارمغان بیاورد، از دیگر دلایلی است که رئیسجمهور جدید را مصرانه بر آن داشته تا جانشین «اَنتونین گرگوری اسکالیا» (Antonin Gregory Scalia) در دادگاه عالی آمریکا (که در فوریه گذشته درگذشت) را از میان محافظهکارترین افراد و با مشورت «مایک پنس» معاون کنونی خود و فرماندار ایالت «ایندیانا» تا پنجشنبه هفته جاری معرفی کند تا از این رهگذر بتواند با رساندن تعداد قضاتِ مدافع لغو قانون آزادی سقط به حدنصاب لازم، به ابطال آن نهتنها بهصورت فدرالی و در برخی از ایالتها، بلکه به ریشهکنی هدیه لیبرالیسم بهواسطه حکم دادگاه عالی مبادرت نماید.
گفتنی است، «مایک پنس» به وضع سختترین قوانین ایالتی علیه سقطجنین در دوران فرمانداریاش در «ایندیانا» مشهور است.
نتیجهگیری
تلاشهای هیأت حاکمه آمریکا در راستای لغو قانون آزادی سقطجنین در حالی با اهداف خاص مسیر خود را میپیماید که به گفته «جمیلا تیلِر» از کارشناسان مرکز پیشرفت برای آمریکا، «تلاشها و تصمیمات اخیر با افکار عمومی و فرهنگ کنونی جامعه آمریکا فاصله زیادی دارد»؛ لذا هر یک از دولتهای این کشور به هر علتی که به این کار اقدام کند، ابتدا باید به تغییر هنجارهای متأثر از لیبرالیسم اقدام کرده و سپس این کشور را از موجهای آتی تبعات این مکتب خطرناک آزاد نماید.
این در حالیست که در یک نظرسنجی که در سال ۲۰۱۶ میلادی توسط مؤسسه «پیو» به انجام رسید، قریب ۵۰% از پاسخگویان معتقد بودند که حق سقطجنین باید قانونی باشد و تنها در نحوه تأمین بودجه آن از منابع عمومی و خصوصی با یکدیگر اختلافنظر داشتند. منبع: مهر