«طعمه شیطان» نشوید!
فرآوری: حامد رفیعی
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، در سخنی مردم را از همراهی با اکثریت بر حذر میدارد و میفرماید: «هرگز در مسیر هدایت از کمی همراهان وحشت نکنید» (و به دنبال اکثریت فاسد گام برندارید).
تفرقه کمر ملتها را میشکند
از دیدگاه قرآن و روایات، ضرورت و اهمیت اتحاد، از اساسیترین مسایل اجتماعی و دینی مسلمانان است. هدف واحد در سایه پرستش خدایی واحد، هشدار قرآن به پیامد اختلاف، چنگ زدن به ریسمان الهی و…، از بارزترین موارد تأکید قرآن بر وحدت است.
از بلاهای اجتماعی که کمر و شوکت ملتها را میشکند، تفرقه و جدایی است. دشمنان با همین وسیله توانستهاند در میان ملتها نفوذ کنند و از نیروی آنان بکاهند. ایجاد احزاب و گروهها و قطعهقطعه شدن ملت به سود استعمارگران و بیگانگان است.
دست خدا با جماعت است
دین مبین اسلام، بهشدت مسلمانان را از تفرقه بر حذر داشته و بر وحدت امت تأکید کرده است. امام علی علیهالسلام، نیز بر همگامی و همراهی با جمعیت عظیم مسلمین و پرهیز از هرگونه تکروی تأکید میکند و با صراحت میفرماید: «دست خدا با جمعیت است».
ائمه هدی (علیهمالسلام) خود را گروه معتدل و دور از افراطوتفریط معرفی مینمودند که تندروان باید بهسوی آنها بازگردند و کندروان باید خود را به آنها برسانند.
هر زمان مسلمانان متفق و متحد بودهاند دارای قدرت و عظمت و شوکت بودهاند و هر زمان که تفرقه و نفاق در میان آنها افتاد ذلیل و خوار و بیمقدار شدند.
همانطور که امام علی علیهالسلام فرمودند: «افراد تکرو طعمه شیطانند همانگونه که گوسفند تکرو طعمه گرگ میشود». بدیهی است منظور از هماهنگی با جمعیت همان اکثریتی است که دارای ایمان و ارزشهای انسانی و اخلاقی باشد. اسلام هرگز هماهنگی با اکثریت فاسد را توصیه نکرده و نمیکند. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام که گوینده سخن بالاست در سخن دیگری مردم را از همراهی با اکثریت بر حذر میدارد و میفرماید: «هرگز در مسیر هدایت از کمی همراهان وحشت نکنید» (و به دنبال اکثریت فاسد گام برندارید). بنابراین انسان خردمند و عاقل با مطالعه سخنان پیشوایان دین، به این بینش میرسد که در جهت وحدت با چه کسانی تلاش کند و از تکروی پرهیز میکند.
حواستان به زیادهروی و کم روی باشد!
افراط و تفریط در همهچیز مذموم و مایه گرفتاری و بدبختی است نه تنها در مسایل اعتقادی که در مسایل ساده فردی و اجتماعی نیز چنین است و سرچشمه افراطوتفریط معمولاً جهل و نادانی و تعصب است.
از مسایلی که امام علی علیهالسلام در نهجالبلاغه تأکید میفرماید، هلاکت و گمراهی گروه افراطگر و تفریط کننده است، در زمان امام علی علیهالسلام، این دو گروه به طرز آشکاری در محیط جامعه اسلامی نمایان شدند؛ گروهی که امام (علیهالسلام) را خدا میپنداشتند که در عصر آن حضرت میزیستند و به مجازات سختی از سوی امام (علیهالسلام) گرفتار شدند و گروه دیگری که نعوذبالله کافرش میدانستند که آنها نیز به مجازات سختی گرفتار گردیدند.
مولای متقیان خوارج را پرچمدار جدایی و تفرقه در میان مسلمانان میداند و برای شکستن ابهّت خیالی خوارج در میان مسلمانان، آنها را زیر شدیدترین ضربات سرزنش و ملامت قرار میدهد میفرماید: «افراد نادان و جاهل دایماً گرفتار افراط و تفریطاند، گروهی مرا خدا پنداشتند و گروهی کافر، میگوید: بهزودی دو گروه درباره من هلاک (و گمراه) میشوند: دوست افراطی که محبتش، او را به غیر حق میکشاند و دشمنی افراطی که از سر دشمنی قدم در غیر طریق حق مینهد».
هر زمان مسلمانان متفق و متحد بودهاند دارای قدرت و عظمت و شوکت بودهاند و هر زمان که تفرقه و نفاق در میان آنها افتاد ذلیل و خوار و بیمقدار شدند.
مرحوم سیّد «محسن امین» در «اعیان الشیعه» نقل میکند که در نزد صحابه: «بغض علی (علیهالسلام) علامت منافق و تمییز او از مؤمن صادق بود».
ائمه هدی (علیهمالسلام) خود را گروه معتدل و دور از افراطوتفریط معرفی مینمودند که تندروان باید بهسوی آنها بازگردند و کندروان باید خود را به آنها برسانند.
حرف آخر
منظور علمای اسلامی از وحدت و دوری از تفرقه، حصر مذاهب در یک مذهب و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد مفترقات آنها که نه معقول و نه منطقی است و نه مطلوب و عملی، نیست؛ منظور دانشمندان، متشکل شدن مسلمانان در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان است. همیشه تودههای مؤمن، در مسیر حق حرکت میکنند و اگر گروهی دچار اشتباه شوند، گروه دیگر آنها را آگاه میسازند و از خطر گمراهی نجات میدهند، ولی افراد تکرو و گروههای منزوی از جامعه اسلامی، گرفتار انواع خطاها و انحرافات میگردند؛ و شیطان همیشه وسوسههای خود را در میان آنها تشدد میکند و صید خوبی برای لشکر شیطانند. منبع: تبیان
مآخذ:
نهجالبلاغه، کلمات قصار ۱۰۹، خطبه ۲۰۱، خطبه ۱۲۷٫
محمدجواد مغنیه، شرح نهجالبلاغه، ج ۲، ص ۲۴۷
ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهجالبلاغه، ج ۸، ص ۱۲۳٫
مکارم شیرازی، شرح پیام امام، صص ۳۳۰-۳۳۱٫