سرمنشأ همه خطاها!
آمنه اسفندیاری
از جمله وصایاى امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به فرزندانش آن هنگام که ابنملجم لعنه الله علیهـ آن حضرت را مضروب ساخته بود، این است که فرمودند: سفارش مىکنم شما را به تقواى الهى و اینکه در پى دنیا نباشید هرچند دنیا در پى شما برآید و بر چیزى از دنیا که از شما گرفتهشده است اندوهناک مشوید و بهحق سخن بگویید و براى پاداش [آخرت] کار کنید و دشمن ستمکار و یار ستمدیده باشید.(نهجالبلاغه، ترجمه و شرح فیض الاسلام، نامه ۴۷)
دنیا محل امتحان و آزمایش بندگان الهی است در واقع محلی برای عبور است نه جایی برای ماندن. وسیلهای است برای رسیدن به هدفی متعالی نه خود هدف. جایی است برای احساس ترس و نگرانی نه امنیت. در واقع از آموزههای دینی چنین برمیآید که دنیا یک بازیچه و زندگی حقیقی آخرت است. پس حالا که چنین است چرا باید به این هیچ و پوچ که فقط پل عبور است برای رسیدن به حضور یگانه مطلق مثل یک جایگاه امنیت نگاه کنیم؟
دنیای مذموم یا ممدوح؟!
در بیان قرآن و روایات، دنیا به دو قسم است: دنیای مذموم و دنیا ممدوح. در اغلب مواردی که در کلام معصومان (علیهمالسلام)، سخن از دنیا به میان آمده و انسانها را از فریب آن بر حذر داشتهاند، اشاره به دنیای مذموم و ناپسند دارند، دنیایی که صاحبانش آن را برای خودش بخواهند و نگاه استقلالی به آن داشته باشند؛ اما دنیای ممدوح، یعنی نگاه آلی نه استقلالی، یعنی استفاده از فرصت عمر در مسیر جلب رضای الهی و نردبانی برای کسب کمالات معنوی، این نگاه به دنیا، ایثار و انفاق را بر انسان آسان میکند.
رهایی از حب دنیا
حب دنیا سرمنشأ همه خطاهاست. بهترین و اثربخشترین راه رهایی و نجات انسان از حب دنیا و آلودگیهای دنیوی، اصلاح نفس و رسیدن به مقام بندگی و عبودیت خداوند است. علاوه بر این دو، راهکارها بسیاری در قرآن مجید ذکرشده است که به مواردی چند اشاره میکنیم:
۱- شناخت حقیقت و جایگاه خویش در نسبت با دنیا.
۲- تفکر عمیق در ماهیت دنیا و آثار سوء حب دنیا.
۳- تقویت ایمان و عمل صالح و رعایت تقوا و خودسازی، تزکیه نفس و ترک هوا پرستی.
۴- یاد مرگ و معاد.
۵- مطالعه در احوال اقوام گذشته.
۶- هجرت و جهاد.
۷- پرهیز از حرص و آز در جمعآوری مال دنیا و زیادهخواهی و پیشه کردن قناعت و اکتفا به مایحتاج و ضروری.
۸- صبر و تحمل در برابر شداید.
تأثیر خودشناسی در رهایی از حب دنیا
انسان باید خود را بهخوبی بشناسد و بداند موجودى است، آسیبپذیر که فاصله میان مرگ و زندگى او بسیار کم است، امروز سالم است و پرنشاط، فردا ممکن است گرفتار سختترین بیماریها یا اندوهبارترین مصایب گردد، امروز قوى و غنى و قدرتمند است، فردا ممکن است از ضعیفترین و فقیرترین افراد باشد و نمونههای آن صفحات تاریخ بشریت را پرکرده است.
از طرف دیگر انسان باید بداند در قلب و دل او محبت دو نفر جمع نمیشود؛ و دل او ظرفیت و قابلیت همزمان محبت دنیا و محبت خدا را ندارد. در قرآن چنین آمده: «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فی جَوْفِه؛ خداوند براى هیچکسی دو دل در درونش نیافریده است». (احزاب/۴)
علاوه بر شناختهای گذشته، انسان باید بداند برای عالم دنیا خلق نشده و زندگی او در عالم دنیا، همچون عبور از پلی است برای رسیدن به مقصد اصلی که عالم آخرت است و علاقه شدید به دنیا و مظاهر آن، انسان را از آخرت و سرای ابدی باز میدارد. او باید بفهمد هر نفسی که میکشد، قدمی بهسوی مرگ نزدیکتر میشود. حضرت علی (علیهالسلام) در نامهای خطاب به فرزندش امام حسن (علیهالسلام) چنین مینویسد: «پسرم! بدان که تو براى آخرت آفریدهشدهای نه براى دنیا و براى رفتن نه ماندن و براى مرگ نه زندگى جاودانه که هرلحظه ممکن است از دنیا کوچ کنى و به آخرت درآیى». (نهجالبلاغه، نامه ٣١)
تأثیر شناخت دنیا بر حب دنیا
اگر انسان بداند و به این باور برسد که دنیا بیاعتبار و فانی است، از دام وابستگی به دنیا رها میشود. ازاینرو خداوند در قرآن کریم، بندگانش را از دام وابستگی به دنیا بر حذر داشته و دنیا را بازیچه و بیهوده معرفی کرده است. (حدید/٢٠)
امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «در عزت و ارجمندی دنیا رغبت نکنید. فخر دنیا بریده شدنی و آرایش و نعمتش تمامشدنی است». (نهجالبلاغه، خ ٩٨)
امام علی (علیهالسلام) در روایت دیگری میفرماید: «مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْیَا الْتَاطَ مِنْهَا بِثَلَاثٍ هَمٍّ لَا یُغِبُّهُ وَ حِرْصٍ لَا یَتْرُکُهُ وَ أَمَلٍ لَا یُدْرِکُه؛ هر که دل به دنیا بندد، به سه خصلت دلبسته است: اندوهی که پایان ندارد و آرزویی که به چنگ نیاید و امیدی که بدان نرسد». (بحارالانوار، ج ٧٠، ص ١٣٠)
کلام آخر:
اگر میدانیم که دنیا محل عبور و گذر است پس ارزش دل بستن ندارد و عقل حکم میکند که تلاش کنیم از حب دنیا فاصله بگیریم. به نظر میرسد اگر یاد مرگ و معاد را حداقل در برنامه روزانه خود داشته باشیم شاید کمک زیادی کند به اینکه دائماً به یاد بیاوریم دنیا فقط یک معبر و کاملاً موقتی است. یا اگر بتوانیم در احوال گذشتگان مطالعه کنیم به زودگذر بودن و فانی بودن دنیا واقف میشویم و کمتر عمرمان را صرف توشه دنیا میکنیم و بیشتر به فکر تدارک آخرت هستیم. منبع: تبیان