واگویههای یک شخص متفرقه
محمدرضا محمدی جرقویه ای
راه حل کارتن خوابی
نقل است که روزی مردی از کشیشی پرسید آیا میتوانم وسط دعا کردن شراب بنوشم که کشیش برآشفت و وی را بهشدت از این کار منع کرد، دوست آن مرد که شاهد این گفتگو بود گفت اگر بلد بودی سؤال را خوب مطرح کنی، کشیش نه تنها با تو موافقت میکرد که حتی دعا هم میکرد. سپس نزد کشیش رفت و پرسید آیا من میتوانم موقعی که شراب مینوشم دعا هم بخوانم که کشیش خوشحال شد و پاسخ مثبت داده و گفت همیشه میتواندعا خواند!
شخص متفرقه دوم: منظور؟ چه چیزی بد مطرحشده است؟
شخص متفرقه اول (نویسنده): اخیراً بحثی مطرح شد مبنی بر اینکه کارتن خوابها را عقیم کنند و عدهای بهشدت برآشفته و این کار را غیرانسانی دانستند!
شخص متفرقه دوم: تو موافق این کاری؟
شخص متفرقه اول (نویسنده): من کاملاً موافقم و حتی معتقدم کمی دیر شده و باید زودتر اقدام میکردیم ولی اعتقاددارم این بحث را باید بهگونهای مطرح کرد که نه تنها تبعات نداشته باشد بلکه بتوان در جای دیگر هم استفاده کنیم!
شخص متفرقه دوم: چگونه مثلاً؟!
شخص متفرقه اول (نویسنده): مثلاً فرمول بسازیم که هر تولیدی یا رفتاری از انسان که در آینده میتواند ایجاد ناهنجاری کند را قبل از تولید مانع شویم و با این فرمول بیفتیم به جان کارتن خوابها و آنها را عقیم کنیم.