یادداشت
امیر مهرداد خسروی
خود باختگی
حتماً شما هم تجربه کردهاید. گاهی افرادی را میبینیم که چند هفتهایی است که کلاس زبان میروند یا اخیراً با یک تور به خارج از کشور رفتهاند و عجیب زبانشان تغییر کرده است. نمیدانم اینها چه غذایی میل میکنند که اینقدر تأثیر زود و مستقیم در زبان و لهجهشان دارد. مثلاً میگوید امروز چقدر ترافیک سنگینه! وقتی این ترافیک رو میبینم اصلاً تا آخر روز “هَپی” نیستم! یا مثلاً “شاید فردا وقتم فیری باشه!” و کلمات قصاری ازایندست.
سالهایی که خارج از کشور بودم، این تفاخر را میان برخی از هموطنان نوکیسه در آنجا هم که چند سالی ساکن بودند (دانشجو بودند) میدیدم که به زبان ایرانیانی که تازه مهاجرت کرده بودند متلک میانداختند که مثلاً لهجه خوبی ندارند!
به نظرم اینها هم برآمده از ضعفهای شخصیتی است. اینکه انسان زبان ملت دیگری را بلد باشد بسیار ارزشمند و ستودنی است اما نه برای پُز دادن یا تفاخر! از سوی دیگر کاستی در اطلاع از زبان یا ندانستن زبان هم موجب عار نیست. آنچه عار است داشتن شخصیت “نوکیسه گی” و غیر محترم است! کسی که دو کلمه زبان یاد میگیرد و دایم میخواهد از کلمات انگلیسی استفاده کند که بگوید کلاسی دارد، اتفاقاً نشانگر ضعف در شخصیت اوست.
خوب است بدانیم که زبان فارسی در زمره غنیترین و خوشآهنگترین زبانهای دنیاست که بسیاری از زبان شناسان به آن تصریح میکنند.
بارها بهطور مستقیم از برخی از اساتید برجسته خارجی و زبانشناس نسبت به امتیازات ارجمند زبان و ادبیات فارسی شنیدهام که تسلطشان به آن را از افتخارات زندگیشان میشمردند.
امیدوارم به این زبان زیبا، دلنشین و مهربان احترام بیشتری بگذاریم.