با نگاهی بهحکم قاضی دادگاه فدرال آمریکا
کاخ سفید، تداوم استعمار و ستم
سعید نیاکوثری
کاخ سفید مملو است از سیاهیهای دهشت افزای ۲۸ مردادها، سرگذشتهای سالوادر آلندهها، فاجعه تلخ به خون کشاندن ۲۹۰ مسافر پرواز ۶۵۵ ایران ایر بر فراز نیلی نیلگون خلیجفارس و …
کاخ سفید برخلاف نام فریبایش، پیش وجدان قضاوت تاریخ روسفید نبوده و مشحون تاریکی اندیشههای ظالمانه گرگهایی است که بر سریر قدرتهای جهان تکیه زدهاند. عمارت شیطانی شیطان بزرگ که در آن جنایتهای تاریخی بیشماری علیه بشر طراحی و تلخترین فاجعهها رقم خورده است.
سنگفرشهایی که با قدمتی بیش از دو قرن، شاهد باده افشانی دلشیفتگان قدرتی است که مترصد واتر گیتها بودهاند تا سبوی کشورهای فقیر را لبریز شوکران مرگ سازند و ساغر روشنای فردایشان را آکنده از شرارههای جنگ نمایند.
هنوز صدای زنجیر کبادههایشان، خواب از چشمان خسته کودکان رنجور سیاهپوست یمنی و بحرینی و عراقی و افغان میرباید و عربده مستانهشان، آرامش را از نگاه معصومانه پابرهنگان غزه میزداید. از چنگالهای تیزشان خون میچکد و از پنجههای پلیدشان شرارت. قدارههای قدرتشان، جهان سوز است و جرثومههای فساد فکرشان آتشافروز. از نائره خشمشان، شعلههای ستم برمیخیزد و از طبل بدآهنگ جنگشان فریادهای شوم مرگ.
در آن دیار نه از شریعت خبری است و نه از حقوق بشر اثری، هواخواهان قدرت، متکی به پشتوانههای مالی یغما رفته از ملتها و خرسند از اقتدار نظامی، چنگال طمع بر ثروت کشورها انداخته، ملتها را به استضعاف و دولتها را به مزدوری خویش میکشند و خشمگین از بیداری ملتها و بیزار از آگاهی روشن اندیشان، در راستای استیلای خویش برجهان، اندیشه استیصال ملتهای آزاده را در سر میپرورانند و در مسیر تحقق این هدف چه پروا از آنکه معاهدات جهانی را نقض و قوانین حقوق بینالملل را زیر پا نهند و چه باک که در وصول هدف بیگناهانی را به خاک و خون کشند؟
سیاستهای افراطی آمریکا که قرنها معطوف ایجاد تحدیدهایی برای کشورهای خاورمیانه و تهدیدهای علیه ملتهای ضعیف بوده است، اینک با به قدرت رسیدن دولت جدید آمریکا، در تقابل با محاسبات سیاسی و مناسبات بینالمللی قدرتهای مطرح جهان رخ نموده است.
سیاست ایجاد ممنوعیت پذیرش مهاجر از هفتکشور جهان، ازجمله اقدامات بسیار عجیب رئیسجمهور جدید آمریکاست که جدا از بازتاب سیاسی بینالمللی، واکنشهای شدید داخلی را نیز برانگیخته است. برجستهترین بازخوردها علیه اقدامات خودسرانه ترامپ، عملکرد دستگاه قضایی آمریکا در برابر تصمیمات شتابزده پدیده سر برآورده از اردوگاه جمهوری خواهان آمریکا بود.
هرچند زورآزمایی کاخ سفید در مقابله با مردم، دیپلماتها و نخبههای سیاسی- اقتصادی بهگونهای نشان از تفوق رئیسجمهور تازهنفس آمریکا نداشت، اما لغو جسورانه دستور اجرایی ترامپ از سوی قاضی فدرال آمریکا «جیمز روبرت» دولت جدید را با این واقعیت تلخ مواجه نمود که: صرف اتکا به قدرت سیاسی و پشتوانههای کلان مالی، مجوز عبور از سد دستگاه قضا و افکار عمومی را برای او صادر نخواهد کرد…آری آنجا که شجاعت در رگهای حقیقت میتراود و جسارت زنجیرهای ترغیب را میگسلاند، شاهین عدالت شاهبال خویش خواهد گشود و کفتار پیر قدرت خواهد ربود… اقتدار دستگاه قضا که با واکنش تند و تهدیدآمیز ترامپ و کاخ سفید مواجه گردید اما حدود کارآمدی مشروعیت در اتخاذ تصمیمات بنیادین را پیش چشم او ترسیم نمود و قدرت دستگاه قضایی و اتحادیههای آزادی مدنی را دستکم نگیرد.
صدور رأی تعلیق دستور ممنوعیت پذیرش مهاجر از هفتکشور جهان، بیش از آنکه از منظر سیاسی موردتوجه قرار گیرد، بیانگر این حقیقت روشن است که ابرقدرت بزرگ جهان هرچند تاکنون به پشتوانه حمایتهای داخلی، بر طبل قلدری میکوبید و با اردوکشی نظامی به کشورهای ضعیف و ایجاد ترس و ترغیب ملتها، تصویر قدرتمندی از خویش پیش چشم جهانیان ترسیم مینمود، اینک نشانههای روشنی از خلل ساختارهای بنیادینش پدیدار گشته است.
سیاستهای خودمحورانه آمریکا به مدیریت رئیسجمهور جدید و مواضع تند و افراطگرایانه فرد اول این کشور، در مقابل سرشت عدالتخواهی بشر محکومبه شکست گردید و بهرغم آنکه حیرت جهانیان را برانگیخته است، اتفاق تازهای برای جمهوری اسلامی ایران نیست. بیتردید سیاستهای خشمانه ترامپ تأثیر بسزایی در تبیین دیدگاههای سیاسی بیدارگران اسلامی در یک قرن اخیر دارد. شعلههای خشمی که طی چند دهه اخیر ملتهای مظلوم را به کام مرگ و نابودی میکشید، اینک زبانههای سر به آسمان کشیدهاش در درون نظام سیاسی آمریکا شعله افروخته است.
حرکتهای ملی عصر حاضر که در هیأت بیداریهای اسلامی که از کرانههای خاور و باختر بردمیده است، دیری نمیپاید که انتباه ملتهای غرب را موجب شود و طاغوتهای بر سریر قدرت نشسته را در کام امواج خروشان خشم ملتهای بیدار فرو بَرَد. فریاد آزادخواهی و استعمارستیزی ملتهایی که بندگی بردگان قدرت را بر نمینتافتند.
نالههای دردمند کودکانی که در نخستین شیب دره آوارگی زیر هجوم بمبارانهای هوایی، مادر و عروسک و شیشه پستانک خویش را یکجا از دست دادهاند. زخم پاهای برهنه دخترکان فلسطین، اشک لرزان کودکان عراق که جای لای لای شبانه، ضجههای تلخ مادران داغدیده شنیدهاند و ناله جانسوز کودکانی که ترکش خمپارهها پیکر نحیفشان را زخمی نموده است، هرگز از گوش زمان بیرون نخواهد رفت و پژواک آن تا ابدیت تاریخ ماندگار خواهد بود…
آری آنگاهکه خامه تقدیر هبوط انسان را به نخجیر خاک رقم زد، هجرت روح الهی از لاهوت عشق به ناسوت خیال نیز آغاز شد. تاریخ قلمبهدست پیش آمد و گامبهگام با کاروان بشری همراه شد، قصه سرخ هابیل را نگاشت و سرگذشت قابیل را در خون افتاد و توحید ابراهیم در آتش نمرود شکفت. هنوز پژواک زنجیرهای ستم و سنگینی غلهای اسارت از قعر ظلمت طاغوت به گوش میآید. تازیانه بیداد، پیکر بشریت را میخراشد و شلاق استبداد شکوه عصمت انسانی را در میشکند.
بیتردید جامعهای سرآمد ملتها، دولتها و امتها خواهد بود که تمامی ردههای اجتماعی به تمکین حق و گسترش عدل، متصف و متحد باشند. تقویت روحیه حق پذیری و عدالتگستری میتواند موجبات تحکیم شالودههای بنیادین جامعه باشد. تجارب تلخ ملتهای دربند، مؤید نفوذ بیگانه در لایههای اجتماعی با اتکا به شیوههای تطمیع و تفرقه است.
فرهنگ حقجویی، ظلمستیزی و عدالت پذیری میتواند مؤثرینترین و کارآمدترین شیوه حفاظتی در برابر بیگانگان و کاهش آسیبپذیری از این خطر باشد. از اینرو گزاف نیست اگر حساسیت و ضرورت سلامت دستگاه قضایی را در حدی حتی افزونتر از نهادهای قانونگذار و قوه اجرایی در هر جامعه بدانیم.
کوشش در جهت تقویت بدنه این نهاد و بهکارگیری نیروهای شجاع، جسور، مقاوم و تلاش برای حفظ استقلال دستگاه قضایی از سیاستهای ناصواب است. این مهم اصلی ضروری برای تمام جوامع بهویژه ملتهایی است که تشنه استقلال و رهایی از بردگی طاغوتهای جهانی هستند و البته از تکلیف شرعی و اجتنابناپذیر حکومتهای دینی و حاکمیتهای اسلامی است که در پرتو روحیه آزادگی، حفظ عزت و شرافت انسانی میسر و محقق خواهد گردید.