چرایی سفر «ملک سلمان» به اندونزی/ اهداف سیاسی با مطامع اقتصادی
رضاپیمان یغمایی
دلایل سفر «ملک سلمان» پادشاه عربستان با کاروان یک هزار و ۵۰۰ نفره به اندونزی با توجه به قرارداد یک میلیارد دلاری دو کشور که مطلوب جاکارتا نیست، به موضوع مورد بحث بسیاری از تحلیلگران سومین دموکراسی جهان تبدیل شده است.
«ملک سلمان» در نخستین مقصد تور آسیایی خود چهار روز را در مالزی گذارند و با تضمین ۹ میلیارد دلار سرمایهگذاری با این کشور، مقامات اندونزی را برای جذب بیش از ۲۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری خوشبین کرده بود. عقد توافق سرمایهگذاری به ارزش یک میلیارد دلار در روز چهارشنبه تنها آوردهای بود که هیأت یک هزار و ۵۰۰ نفره عربستان سعودی آن را به پرجمعیتترین کشور اسلامی تقدیم کرد.
به جرأت میتوان گفت هزینه غیراقتصادی که در چند روز اقامت کاروان عربستان سعودی در جاکارتا و جزیره بالی به دولت و مردم اندونزی تحمیل شده و همچنین امیدهای از دست رفته اندونزی برای جذب سرمایهگذاری بیشتر از طرف پادشاه عربستان، ارزش «وعده» یک میلیارد دلار سرمایهگذاری را نداشته است. برخورد سرد پادشاه عربستان از نظر اقتصادی از استقبال گرم مردم اندونزی بسیاری از تحلیلگران را بر آن داشت تا سفر آسیایی «ملک سلمان» را فراتر از مباحث اقتصادی بدانند و بیان کنند بخشی از این سفر به بحث نفوذ ایران و عربستان مربوط میشود.
«اسمیت اظهر» مشاور انجمن مطالعات خاورمیانه در اندونزی بر این باور است که عربستان در تلاش است تا جایی که میتواند نفوذ ایران در اندونزی را از بین ببرد و یا آن را کاهش دهد.
به گفته وی، عربستان برای نفوذ در برخی کشورهای خاورمیانه در چند سال گذشته تلاش کرده است و ریالض در سوریه از گروههای مخالف حمایت میکند. در یمن، عربستان ائتلاف خود را در حمایت از دولت «منصور هادی» بسیج کرده و علیه حوثیها میجنگند.
به اعتقاد وی، پس از لغو تحریمها علیه ایران که سال گذشته انجام شد، تلاش برای نفوذ عربستان از منطقه خاورمیانه فراتر رفته و اکنون ریاض کشورهای آسیایی را مورد توجه قرار داده است.
این تحلیلگر اندونزیایی با اشاره به سفر اکتبر سال ۲۰۱۶ میلادی دکتر حسن روحانی رئیسجمهوری اسلامی ایران به ویتنام، تایلند و مالزی برای توسعه روابط تجاری و سرمایهگذاری با کشورهای عضو «آ.سه. آن»، گفت: ماه دسامبر سال گذشته نیز وزیر انرژی و منابع معدنی اندونزی با وزارت نفت ایران در تهران یادداشت تفاهمی با محوریت انرژی تجدیدپذیر و برقرسانی امضا کرد. بر اساس آمار شورای هماهنگی سرمایهگذاری اندونزی، ایران سال گذشته با سرمایهگذاری در ۱۶ پروژه این کشور جایگاه ۱۳ را از آن خود کرد، درحالیکه عربستان سعودی در همین دوره تنها با سرمایهگذاری ۹۰۰ هزار دلاری در جایگاه ۵۷ کشورهای سرمایهگذار در اندونزی قرار گرفت.
وی گفت: ایران همچنین قصد دارد در سال جاری بیش از پنج میلیارد دلار در نیروگاههای برق اندونزی سرمایهگذاری کند. علاوه بر این اندونزی گاز ارزانقیمت از ایران وارد میکند و فرصت حضور اندونزی در دو میدان نفتی ایران مهیا شده است. با تشریح این وضعیت، «اسمیت» بر این باور است که وضعیت ایران در اندونزی بسیاری مطلوبتر از عربستان است. از اینرو، ریاض برای افزایش نفوذ خود، در مقایسه با ایران، چارهای جز توسعه روابط اقتصادی با اندونزی ندارد. عربستان سعودی با وضعیت فعلی، کارت زردی در توسعه مناسبات خود با اندونزی که پرجمعیت کشور اسلامی جهان محسوب میشود، دریافت کرده است.
گزارشها نشان میدهد عربستان سعودی روز چهارشنبه هفته جاری در کاخ «بوگور» توانست ۱۱ یادداشت تفاهم با دولت اندونزی امضا کند که بر اساس آنها ریاض متعهد به سرمایهگذاری بیش ۹۳ هزار میلیارد روپیهای (حدود هفت میلیارد دلار) در اندونزی میشود. این میزان همچنین شامل ۶ میلیارد دلاری میشود که آرامکو قرار است در این کشور سرمایهگذاری کند. تارنمای «بی.بی.سی» اندونزی به نقل از ‘دینا سلیمان’ تحلیلگر خاورمیانه که در تهران تحصیلات خود را به پایان رسانده است اعلام کرد تعهدات به سرمایهگذاری در سفر ‘ملک سلمان’ یک موضوع اتفاقی نیست.
وی این سؤالات را مطرح کرده است که عربستان در ۴۷ سال گذشته کجا بوده است؟ تاکنون اندونزی در دیپلماسی عربستان سعودی «حیات خلوت» محسوب میشد. چرا آنها اکنون و پس از تقویت همکاریهای ایران و اندونزی برای آمدن به اندونزی هیجانزده شدهاند؟
در مجموع این دو تحلیلگر بر این باورند که کاروان عربستان سعودی بیش از آنکه به فکر اندونزیاییها باشد، تنها برای تأمین منافع خود رنج سفر به جان خریدهاند و در نهایت نیز برای کاهش رنج سفر، خوشگذرانی در جزیره بالی را بر گفتوگو پیرامون مسائل و مشکلات اندونزی ترجیح دادهاند.
«تی.بی حسن الدین» معاون کمیسیون یک اندونزی اما دیدگاه متفاوتتری نسبت به سفر «ملک سلمان» به این کشور دارد و معتقد است که این سفر تنها با هدف منافع اقتصادی محض انجام شده است.
دکتر «هندری ساپاراینی» از یکی از مؤسسات اقتصادی نیز که با «حسن الدین» موافق است، میگوید که عربستان با توجه به نوسانات بهای نفت در بازار جهانی که سهم عمدهای در درآمدهای بودجهای این کشور دارد، نیازمند متنوع کردن اقتصاد خود است. با این هدف ریاض در تلاش برای تقویت تعاملات خود با کشورهای آسیایی است.
مقایسه دیدگاههای سفر کاروان عربستان سعودی پیرامون دو موضوع «تأمین منافع اقتصادی» و «تأمین منافع سیاسی» نشان میدهد که برآورده شدن گزینه اول نیاز چندانی به سفر پادشاه نداشته و هیأتهای اقتصادی چند نفره نیز میتوانستند این خواسته ریاض را تأمین کنند.
اما در خصوص «تأمین منافع سیاسی» میتوان گفت که این سفر بیش از آنکه اقتصادی باشد، سیاسی است. مصداق این مدعا را میتوان در بیانیه پایانی پادشاه عربستان با نخستوزیر مالزی مشاهده که کرد که در آن ایران را هدف مطامع سیاسی خود قرار دادند. در نتیجه، میتوان گفت برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) زمینه حضور مؤثرتر اقتصادی و سیاسی ایران در عرصه بینالملل را بیشازپیش فراهم کرده و با استقبال جهانیان مواجه شده است و این استقبال برای آل سعود خوشایند نیست.
این ناخوشایندی زمانی بیشتر خود را نشان میدهد که عربستان در سیاستهای منطقه خاورمیانه بهویژه یمن و سوریه نیز بهرغم هزینههای سنگین با شکست مواجه شده است و اقتصاد نفتیاش از قدرتش میکاهد.
نگاه به شرق آسیا ریاض نیز به نظر میرسد همانند سفر گذشته «ملک سلمان» به مصر در شمال آفریقا ثمری در بر نخواهد داشت و با شکست بیشتری مواجه میشود. منبع: خبرگزاری ایرنا