لطایف حقوقی
ترمینولوژی طنز حقوق
محمدرضا محمدی جرقویهای
سر: عضوی از بدن است که توسط دکمه قرمز رنگی که داخل دهان تعبیهشده است و زبان نام دارد، در مواقع خطر از بدن جدا میگردد. این عضو بهگونهای ساختهشده که بدن آن را فقط در حالت بیوزنی تحمل مینماید و با کمترین انباشتگی، ممکن است از بدن جدا گردد.
سرعت عمل: رفتار کارمندان که با سرعتی بیش از سرعت نور میباشد. به عنوان مثال با اینکه اداره، معمولاً ساعت ۲ تعطیل میشود، ایشان یکونیم در خانه هستند.
سرنوشت: دادگاهی است که ما را از همه گناهان و اشتباهاتمان تبرئه میکند.
سرنیزه: میلهای است فلزی و برنده که تابلوهای راهنمایی روی آن نصب میگردد.
سر و صدا: موسیقی مجاز و همگانی، موزون آن گناه است.
سازمان رفاهی تفریحی: سازمانی که برای از بین بردن وقت دیگران برنامهریزی میکند.
سعهصدر: فهم این نکته که افکار دیگران نیز بهاندازه افکار ما احمقانه است.
سوسیالیسم: همه را بهصورت یکسان در فقر سهیم کردن.
زن: موجودی است که بدون فکر حرف میزند، بر خلاف مرد که بدون فکر عمل میکند.
ریا: جنگ زرگری با شیطان.
رئیسجمهور: سیاستمداری است که پس از انتخاب، وظیفه یک واعظ را انجام میدهد.
راز: حرفی که از گوش وارد و از دهان خارج میشود.
رایزنی: مدارا در مبانی و سختگیری در رفتار.
رفراندوم: دستور اجرای اموری که به هر حال انجام خواهد شد توسط مردم.
رئیس: کسی را گویند که سررشته یک یا چند امر را که در آن سررشته ندارد، در اختیار داشته و افراد سررشتهدار در آن امر، تحت امر اویند.
منطق: سیارهای خالی از سکنه که اغلب آدمیان مدعی هستند اهل آنجا هستند.
در حکم قانون: یعنی به همان بیخاصیتی قانون
افزایش جرم: نتیجه مستقیم تصویب هر چه بیشتر قانون