سنگهایی در مسیر برجام
نویسنده: دکتر امیر ساعد وکیل- کارشناس ارشد حقوق آمریکا
برجام توافقی است که از یکطرف، درصد تضمین حفظ ماهیت صلحآمیز برنامههای هستهای جمهوری اسلامی ایران است و از طرف دیگر، سند الغای تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، تحریمهای چندجانبه اتحادیه اروپا و پارهای تحریمهایی است که در سطح ملی از سوی برخی دولتها در زمینههای تجارت، تکنولوژی، سرمایهگذاری و انرژی بشمار میرود.
فارغ از اینکه ماهیت موافقتنامه برجام بر اساس کنوانسیون ۱۹۶۹ وین در زمینه حقوق معاهدات باید بهعنوان یک عهدنامه بینالمللی تلقی گردد یا بر اساس رویه اتخاذشده از سوی دولتهای طرف مذاکره، صرفاً یک موافقتنامه نزاکتی بینالمللی است، رسمیت یافتن این توافق بر پایه حسن نیت و احترام متقابل طرفهای مذاکره تبلور پیدا میکند. از همین رو برای اجتناب از اتخاذ هرگونه تدابیر تبعیضآمیز در راستای اجرای مفاد برجام، طرفها متعهد شدند از هر فعل یا ترک فعلی که ممکن است مغایر نص، روح و مقصود این توافق باشد، پرهیز کنند.
قانون موسوم به ممنوعیت مسافرت اتباع هفتکشور مسلمان از جمله ایران که در تاریخ ۸/۱۱/۱۳۹۵ در قالب دستور اجرایی رئیسجمهوری تازه وارد ایالاتمتحده به اجرا گذاشته شد در عمل، محدودیتها و ممنوعیتهایی را حداقل بهطور موقتی برای مسافرت یا مهاجرت اتباع هفت کشور از جمله ایرانیان ببار میآورد و از جمله فرآیند پذیرش پناهندگان را نیز فعلاً در ایالاتمتحده متوقف میسازد. هر چند آمریکا متعهد به توقف اعمال تمامی تحریمهای هستهای علیه ایران شده، دورنمای تجارت بین این دو کشور زمانی همراه با شکوفایی خواهد بود که دو تعهد به وسیله، اما نه تعهد به نتیجه، به موجب ماده ۲۷ برجام مورد احترام قرار گیرد: اولاً دسترسی ایرانیان به حوزههای مختلف بازرگانی تضمین شود و ثانیاً حوزههای متنوع همکاری مانند سرمایهگذاری بین طرفها مورد شناسایی قرار گیرد.
جالب اینکه مطابق ماده ۳۳ برجام، طرفهای مقابل ایران توافق به برداشتن گامهایی در جهت تضمین دستیابی ایران به حوزههای تجارت، فناوری، تأمین سرمایه و انرژی کردهاند. مضافاً که ماده ۲۹ برجام مقرر میکند که ایالاتمتحده از هر سیاستی که بهطور خاص با قصد تحت تأثیر قراردادن مستقیم و سوء بر عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران برخلاف تعهداتی که پذیرفته تا اجرای موفق برجام را تحتالشعاع قرار دهد، امتناع خواهد ورزید.
مأموریت برجام برداشتن تحریمهای ثانویه هستهای ایالاتمتحده در بخشهای بانکی، حملونقل، تولید اتومبیل، بیمه، تجارت و سایر خدمات مرتبط است. بر اساس دستورالعملی که وزارت امور خارجه آمریکا یک سال قبل صادر کرد بر اساس برجام، تحریمهای هستهای در مورد اشخاص غیر آمریکایی برداشته شد.
منظور از اشخاص غیر آمریکایی، تمامی اشخاص حقیقی یا حقوقی بهاستثنای اتباع آمریکا، اشخاص دارای اقامت دائم، شرکتهای تأسیسشده مطابق قوانین آمریکا یا هر کسی است که در قلمرو آمریکا است. حتی شرکتهای خارجی تحت کنترل یا تحت مالکیت آمریکاییها از برداشته شدن این تحریمها بهرهمند میشوند به شرطی که معاملات مورد نظر از سوی دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری ایالاتمتحده (اوفک) مجاز اعلام شوند.
دستور اجرایی رئیسجمهوری آمریکا تحت عنوان حمایت از ملت در قبال ورود تروریستهای خارجی به ایالاتمتحده به دنبال تضمین این موضوع است که مهاجران، گردشگران، پناهندگان و سایر افرادی که اجازه ورود به آمریکا را پیدا میکنند رفتار خصمانهای علیه آن کشور نداشته باشند و به ایدئولوژیهای خشونتبار نسبت به نظام حقوقی حاکم دامن نزنند.
این فرمان حکومتی ناظر بر آن است که کشور آمریکا از پذیرش افرادی که تعصباتی دارند یا فاقد قدرت مدارا با گروههای اقلیت نژادی، جنسی و مذهبی هستند، معذور است.
این اقدام رئیسجمهوری آمریکا با خود این سؤال و نگرانی را به همراه آورد که چه عواملی وی را بر آن داشت که هفتکشور مسلمان از جمله ایران را بهطور خاص مشمول این تدابیر قرار دهد؟ اگر قرار است کشورهای مسلمان، هدف این محدودیتها واقع شوند چرا نام کشورهایی مانند عربستان یا امارات دیده نمیشود.
(بگذریم از اینکه این فهرست هفتگانه کشورها بر اساس دستور اجرایی صادره از سوی رئیسجمهوری سابق آمریکا، باراک اوباما، بهعنوان پرخطرترین کشورها در زمینه تروریسم به کنگره آمریکا معرفیشده بودند.) اگر فرض کنیم از منظر ایالاتمتحده، هفتکشور مذکور بهعنوان حامی تروریسم شناخته میشوند چطور میتوان این واقعیتها را توجیه کرد که هیچیک از اتباع این کشورهای نامبرده شده در حملات یازده سپتامبر، بمبگذاری مسابقه ماراتن بوستون، حملات انجامشده در سال ۲۰۱۵ در سن برناردینو یا تیراندازی در کلوپ شبانه در اورلاندو دخالتی نداشتهاند و در عوض هیچیک از دولتهای متبوع در این حوادث تروریستی نامشان در فهرست نیست. اینجاست که دغدغه نوعی تبعیض علیه مردم ایران و سایر اتباع کشورهای یادشده بیشتر تقویت میشود.
بهطور خلاصه، آمریکا در زمان اجرایی شدن این دستور رئیسجمهوری مانع از ورود دانشجویان، پناهندگان و افرادی که دارای اقامت دائمی در آمریکا بودند، شد.
از یکسو افرادی که در داخل کشور هستند این نگرانی را دارند که نتوانند از کشور خارج شوند و از سوی دیگر، آنهایی که در خارج از آمریکا بسر میبرند این بیم را دارند که اجازه ورود به کشور را پیدا نکنند. بر اساس آمار ارائهشده، بیش از ۱۰۰ هزار نفر از افرادی که ویزا گرفته بودند تا وارد آمریکا شوند تحت تأثیر این دستور قرار گرفتند.
هر چه بیشتر پیش میرویم، تجار ایرانی سنگهای بزرگتری را پیش پای خود میبینند تا بتوانند مسیر عادیسازی روابط بین ایران و آمریکا را بپیمایند.
تعلیق صدور ویزا، اعمال استانداردهای بازرسی سختگیرانهتر برای مهاجران، تسریع تکمیل نظام شناسایی هویتی در هنگام ورود و خروج برای تمامی مسافران، اعمال مصاحبهها برای صدور ویزا و مرور اعمال شرایط عمل متقابل در مورد اعتبار ویزاها در چارچوب توافقهای دوجانبه از نظر مدت اعتبار ویزاها و وجوه پرداختی، هر چند ممکن است امری منطقی برای اعمال یک نظام منظمتر نظارت بر ورود خارجیان به کشور آمریکا تعبیر گردد ولی در هر حال، به نحو روزافزون ورود افراد را به آن کشور با مشکلات بیشتری مواجه میسازد.
با توجه به موانع جدی که بهطور مستقیم در اجرای کامل تعهدات مندرج در برجام ایجاد میشود باید گفت این ممنوعیت سفر اتباع هفتکشور خارجی به آمریکا حداقل باعث میشود شرکای تجاری در حوزههایی که مجوز فعالیت داشتهاند مانند صادرات، صادرات مجدد، فروش، اجاره یا انتقال هواپیماهای مسافربری و قطعات و خدمات مربوطه به ایران، واردات فرش و مواد غذایی ایرانی مانند پسته و خاویار به آمریکا یا هر فعالیتی که از مجوز اوفک برخوردار است تا جایی که رفتوآمد ضرورت دارد، با مشکلات طاقتفرسایی برای استقرار، استمرار و توسعه تجارت خود روبهرو شوند و با توجه به برخی جنبههای تدابیر تبعیضآمیز قوه مجریه آمریکا وضعیت رو به وخامت میگذارد. همچنین حقیقت تلخ این است که این قبیل اقدامات ابهامآور، مسیرهای ترسیمشده با برجام را مهآلود ساخته و استقبال گرمی از روابط شکوفای بازرگانی دوجانبه بهحساب نمیآید. منبع: ایران