خاطرات و تجربیات قضایی(۱۰)
کلیشهای یاد گرفتیم ولی کلیشهای عمل نکنیم
سید روح الله مصطفی نژاد موسوی – رئیس شعبه ۱۰۲ کیفری دو دماوند
یکی از مطالبی که در کارآموزی عملی یاد گرفتم ولی اقرار میکنم که تا مدتها بدان عمل نمیکردم همین جمله بود. توضیح مختصری عرض کنم.
رویه معمول برای ما در صدور دستور برای نیروی انتظامی جهت انجام تحقیقات این است. ۱. شکایت شاکی اخذ و دلایل ایشان جمعآوری شود. ۲. اظهارات شهود شاکی اخذ شود و …
اشکال کار کجاست؟ شکایت شاکی اخذ شود یعنی چی؟ بارها دیدیم که شاکی کل شکایتش را به بیان خاطرات و ریشه اختلافات و … پرداخته و اصلاً اسمی از موضوع اصلی شکایت نبرده یا کمتر به آن پرداخته است.
دلایل جمعآوری شود یعنی چی؟ مگر شاکی میداند دلیل چیست و چه جایگاهی دارد. حتی اگر بداند مطمئناً به آن اندازه که ما در کلاسها خواندهایم نمیداند.
اظهارات شهود اخذ شود یعنی چی؟ مرجع انتظامی یا حتی قاضی اظهارات شهود گرفته است اما مفید علم برای کسی نیست؛ و مثالهای مشابه …
راهکار چیست؟
وقتی میگوییم شکایت شاکی یا اظهارات شهود اخذ شود باید به یک نکته توجه شود و آن هم ارکان جرم است.
ارکان جرم خیانت در امانت یا سرقت یا کلاهبرداری برای من و شما معلوم و مشخص است پس سؤالات از شاکی و شاهد نیز باید حول محور ارکان جرم باشد.
درست است که همه ما فرمهایی داریم که سعی کردیم ارکان جرم را در آن ذکر کرده و از مرجع انتظامی میخواهیم که در این خصوص تحقیق کند. این همان کلیشهای است که در بالا گفتم و بعضاً در ادامه تحقیقات خود از
آن غافلیم. سؤالات از مرجع انتظامی باید روشن باشد. از شهود در خصوص ارکان جرم و تحقق آن تحقیق شود. دلایل مثل شهادت شهود و اسناد و مدارک و حتی کارشناسی و … بهصراحت در تحقیقات آمده و از شاکی سؤال شود آیا شاهد یا سند یا مدرکی برای اثبات جرم دارد یا خیر؟ و …
جمعآوری ادله و در ادامه پرورش ادله از وظایف قاضی است. این همان فن قضاوت است که بعضاً از آن غافلیم. این شما هستید که باید به اقناع وجدانی برسید. هیچکس را نمیتوان با ادله نصفه و نیمه محکوم کرد.
ما چقدر در جمعآوری ادله و پرورش آن تخصص داریم و چقدر به آن توجه میکنیم. ادامه دارد
1 دیدگاه
م . م
عالی بود