به خود آییم (۱۹)
زدودن ریا
به قلم جواد محدثی
(برگرفته از چهل حدیث امام خمینی)
در شرح حدیث اول گفتیم که صورت انسان در عالم ملکوت، تابع ملکات نفس است. ملکات فاضله به انسان صورت انسانی میدهد. اگر سالک، راه را با قدم نفس حرکت کرد، ریاضت و سلوک او به سوءعاقبت منتهی میشود و بیشتر ادعای باطل از اینگونه اشخاص بروز میکند؛ اما اگر با قدم حق سلوک کرد و خداجو شد، ریاضت او مشروع است و خداوند او را راهنمایی میکند و بهمقتضای آیه شریفه والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا کار او را به سعادت منتهی میسازد و خودی و خودنمایی از او دور میشود.
کسی که اخلاق نیکو و ملکات فاضله نفس خود را به رخ مردم بکشد و نشان دهد، معلوم میشود که سلوکش با قدم نفس بوده که خودخواه و خودپرست شده است. با خودبینی هرگز نمیتوان به خداخواهی و خدابینی رسید، تا مملکت وجود شما، پر از حب نفس و شهرتطلبی و ریاستخواهی است، نمیتوان اخلاق شمارا اخلاق الهی شمرد.
برای قلبی که منزلگاه شیطان است، حصول معارف الهی و توحید صحیح، محال است و تا دل از خودخواهیها پاک نباشد، جای حقتعالی نگردد. آنکه در قلب مؤمن تصرف میکند، حقتعالی است. در حدیث است:
«قلب المومن بین اصبعی الرحمن یقلبه کیف یشاء»؛ دل مؤمن میان دو انگشت خداوند است و هرگونه که بخواهد آن را دگرگون میسازد.
پس اگر تو خودپرستی و شیطان و جهل در قلب تو تصرف میکند، چه امید داری که مورد تجلی حق گردد؟ ادامه دارد