محمد آشوری ؛ حسن قاسمی مقدم
استاد گروه حقوق جزا و جرم شناسی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
استادیار گروه فقه و حقوق اسلامی دانشکده علوم انسانی دانشگاه یزد
چکیده
اگرچه نخستین روش در سنجش آماری خطر جرم، روش ایستاست که در آن صرفاً به محاسبات آماری عوامل خطر ایستا و پیشینهای مانند سابقۀ محکومیت کیفری بزهکار توجه میشود، بیتوجهی به عوامل پویا و متغیری مانند اعتیاد کنونی بزهکار به مواد مخدر موجب ناتوانی این روش در سنجش دقیق خطر جرم گردیده است. به همین دلیل بهتدریج روشهای دیگری نظیر سنجش آماری پویا و سنجش ترکیبی آماری/ بالینی ابداع گردیده است که در راستای افزایش دقت در سنجشها به عواملی نظیر «نیاز جرمزا» و میزان «تأثیرپذیری» بزهکاران از برنامههای اصلاحی- درمانی توجه میشود. نیازهای جرمزا تعبیر دیگری برای عوامل خطر پویاییاند که در وضعیت کنونی فرد مؤثرند و برطرف نمودن آنها میتواند موجب کاهش خطر جرم از طریق اصلاح و درمان بزهکاران گردد. مطالعۀ آخرین تحولات سنجش آماریِ خطر جرم نشان میدهد که نهتنها این رویکرد مخالفتی با اندیشۀ بازپروری ندارد، بلکه با تأکید بر سه اصلِ خطر، نیاز و تأثیرپذیری، زمینۀ مناسبی را برای بازپروری هدفمند فراهم میسازد.
کلیدواژگان: تأثیرپذیری؛ خطر جرم؛ سنجش آماری؛ سنجش بالینی؛ عوامل خطر؛ نیاز جرمزا