در پرونده حقوقي خواهان و خوانده با يكديگر به توافق رسيده و تعهداتي نسبت به يكديگر انجام ميدهند
و بر همين اساس گزارش اصلاحي صادر ميشود. خوانده به تعهداتش عمل ميكند وليكن خواهان به تعهدات خود عمل نميكند. آيا ميشود به درخواست خوانده به نفع وي اجرائيه صادر كرد؟ شيوه احقاق حق خوانده چگونه است، آيا دعوي مستقلي را ميطلبد؟[1]
نظر اكثريت:
بر اساس قانون اجراي احكام مدني اجرائيه با درخواست خواهان صادر ميشود و نه خوانده. و هيچ جاي قانون صدور اجرائيه عليه خواهان به درخواست خوانده پيشبيني نشده است. بنابراين نميشود عليه خواهان به نفع خوانده اجرائيه صادر نمود و خوانده ميتواند به موجب دعواي مستقل الزام خواهان را به اجراي تعهداتش از دادگاه بخواهد.
نظر اقليت:
هر چند ماده اول قانون اجراي احكام مدني به نحوي است كه براي خواهاني كه حكم به نفع وي صادر شده است اجرائيه صادر ميشود و اصل همين است، ليكن ماده 184 ق.آ.د.م به نحوي است كه قانونگذار اجازه داده است كه هر موردي را حتي اگر موضوع خواسته خواهان نبوده رأي صادر شود، پس به صورت استثنايي بايد اجرائيه هم صادر شود. ضمن اينكه موضوع مطروحه داراي اعتبار امر مختومه بوده و قابليت رسيدگي مجدد را ندارد تا دعواي مستقلي طرح شود.
نظر کميسيون(نشست قضائي 5 مدني):
هر چند مفاد ماده 184 قانون آيين دادرسي مدني به طور اطلاق حکم سازش فيمابين طرفين پرونده را اعلام داشته ليکن برابر موازين حقوقي خواهان دعواست که ميتواند به موجب قانون اجراي احکام مدني تقاضاي اجرائيه نمايد و درصورتيکه مفاد سازشنامه مبين قبول تعهداتي از ناحيه خواهان نيز باشد، قراردادي است که ذي نفع ميتواند الزام متعهد را در صورت عدم انجام تعهد، با طرح دعواي جداگانه مطالبه نمايد و موجبي براي صدور اجرائيه به درخواست خوانده عليه خواهان در فرض سؤال نيست. بنابه مراتب، نظر اکثريت در نشست قضائي ساري تأييد ميشود.